کنایههای باورنکردنی و گستاخانه کمکمربی تیم ملی به فوتبال ایران
کارنامه میکیموس، اعتماد به نفس شیرشاه!
آریا طاری
کارلوس کیروش و دستیارانش دقیقا از فوتبال ایران چه میخواهند؟ اگر دغدغه آنها حمایت شدن از سوی فدراسیون فوتبال باشد، این فدراسیون عملا به صورت تمامقد به کادر فنی تیم ملی تعظیم کرده و فقط دستورهای آنها را به اجرا درمیآورد. اگر دغدغه آنها حمایت شدن از سوی مقامات مهم کشور باشد این حمایت بارها در بالاترین سطوح دیده شده است. اگر دستمزد دغدغه آنها باشد، حقوقشان به ندرت حتی به اندازه یک روز به تعویق افتاده است. به نظر میرسد آنها برای «دعوا» آمدهاند و در این مدت آنقدر خشونت از خودشان نشان دادهاند که بعد از ترک نیمکت تیم ملی، میتوانند به مربیگری در رشته ام.ام.ای رو بیاورند.
درگیری لفظی و اختلافنظر آشکار برانکو و کیروش، به اندازه خودش مذموم هست و هر دو طرف باید به سهم خودشان در این ماجرا مورد سرزنش قرار بگیرند اما اخیرا افرادی خودشان را وارد این دعوا کردهاند که ابدا در قوارههای این دو مربی به نظر نمیرسند. افرادی که میتوانند یادآور «فرهنگ نوچهپروری» در دهههای گذشته باشند. یکی از آنها «میک مکدرموت» است. مردی که قبل از سفر به ایران برای هدایت تیم ملی در مقطع اول، چهرهای کاملا ناشناس برای هواداران فوتبال به شمار میرفت و هیچکس حتی نام او را نیز نشنیده بود. میک در آن بازه زمانی، مربی معقولتری به نظر میرسید اما حالا هر هفته فوتبالیها در انتظار روبهرو شدن با یک اظهارنظر حیرتآور از او هستند. ماجرا از جایی آغاز شد که برانکو ایوانکوویچ با انتشار یک پست کاملا معمولی، یک میلیونی شدن فالوئرهایش در شبکه اجتماعی اینستاگرام را به فال نیک گرفت و از تعقیبکنندگانش در این فضا قدردانی کرد. بلافاصله مکدرموت دست به کار شد و با رفتاری عجیب و زننده، پستی منتشر کرد که با جمله «یک میلیون تعقیب کننده اما فقدان قدرت رهبری... صد کت و شلوار اما فقدان استایل!» آغاز میشد. پیش از این گفته میشد که کارلوس کیروش دستیارهایش را وادار به اظهارنظر علیه مخالفانش میکند اما نوشته مکدرموت، شبیه یک «اعلام جنگ» تمام و کمال به نظر میرسید. شاید اگر این اولین رفتار نامتعارف آقای مربی در فوتبال ایران بود، میشد آن را هضم کرد و به آن به چشم یک عصبانیت لحظهای نگاه کرد اما همین مکدرموت تنها چند هفته قبل جملات توهینآمیزی را علیه حمید استیلی و اعضای کادر فنی تیم ملی امید به زبان آورده بود. حالا سوال اینجاست که ماموریت اصلی این مربی در ایران، دقیقا چیست؟ حقوق گرفتن از فدراسیون فوتبال ایران برای توهین کردن به همه چهرههای محبوب فوتبال ایران؟ آنچه درباره میک مکدرموت عجیب به نظر میرسد، سطح «اعتماد به نفس» این مربی است. او با کارنامهای در حد و اندازههای میکیموس، اعتماد به نفسی در قوارههای شیرشاه دارد. میک با کدام کارنامه علیه چهرههایی مثل استیلی و برانکو صحبت میکند و بر اساس کدام رزومه توقع دارد که این صحبتها جدی گرفته شوند؟ او همین خرده اعتباری را که دارد نیز از فوتبال ایران گرفته و اگر دوباره ناچار به ترک پستش شود، بعید است مشتری چندانی در بازار داشته باشد. اگر حمید استیلی در یکی از مهمترین دیدارهای تاریخ جام جهانی، گل قرن تیم ملی را به ثمر رسانده است، مکدرموت برای تیمهایی به میدان رفته که اگر همین امروز منحل شوند، عملا هیچکس در دنیای فوتبال متوجه این اتفاق نخواهد شد.
اگر برانکو ایوانکوویچ در لیگهای چین و عربستان به موفقیت رسیده و در فوتبال کرواسی، سرمربی فوتبالیست بزرگی مثل لوکا مودریچ بوده است، میک قبل از اضافه شدن به کادر فنی تیم ملی مدتی در باشگاه العین عربستان مشغول به کار بود و بعد از جدا شدن از این کادر، مدتی در باشگاه النصر فعالیت کرد و قبل از پیوستن به استقلال، حدود یک سال بیکار بود. حد و اندازه مکدرموت به اندازه دستیاری علیرضا منصوریان در استقلال است و طبیعتا او باید در همین حد و حدود اظهارنظر کند. او که پیشنهاد حضور در کادر فنی علیمنصور را با اشتیاق پذیرفت طبیعتا پس از دوران تیم ملی حاضر است پیشنهاد هر باشگاه و هر تیمی را قبول کند. هنوز هیچکس از یاد نبرده تجربه هدایت استقلال در یک بازی به عنوان سرمربی موقت، چقدر این مربی را به وجد آورده بود و هنوز هیچکس فراموش نکرده که حتی وینفرد شفر حاضر نشد او را به عنوان عضوی از کادر فنیاش بپذیرد. شاید او از همین ماجرا عصبانی بود که بعد از ترک استقلال، با یک پست تند اینستاگرامی به کاپیتان باشگاه حملهور شد.
فدراسیون فوتبال قبل از نامه زدن به باشگاه پرسپولیس برای دعوت برانکو ایوانکوویچ به سکوت، باید مربیان حقوقبگیر خودش را آرام کند. در هیچ نقطهای از کره زمین یک کمکمربی تیم ملی نمیتواند به سادگی به چهرههای مختلف فوتبالی توهین کند و با هیچ برخوردی روبهرو نشود. سکوت عاجزانه مدیران فدراسیون مقابل اظهارنظرهای کیروش، مشتهای گره کرده مربی دروازهبانها و حمله اوسیانو کروز به یک خبرنگار در آزادی موجب شده مک درموت صفحه شخصیاش را بدون نگرانی به محلی برای توهین به اهالی فوتبال تبدیل کند. از آنجایی که چشمهای فدراسیون همچنان کاملا بسته است، بعید نیست دستیاران سیکیو در روزهای آینده مرتکب گستاخیهای بزرگتری نیز بشوند.
دیدگاه تان را بنویسید