در نقد یک اشتباه برای جبران یک اشتباه
اتوبانی که بنبست شد!
آریا رهنورد
به نظر میرسد همین روزها خبر رسمی جدایی کریم باقری از تیم ملی را خواهیم شنید. مهمتر از این خبر اما نوع برخورد فدراسیون با یک چهره موجه ملی است. کریم از همان ابتدا هم نباید مربی تیم ملی میشد و به این جایگاه میرفت. در حقیقت فدراسیونی که کریم را در این موقعیت قرار داد اشتباه کرد و فدراسیونی که تصمیم به برکناری او گرفته نیز به دنبال رقم زدن یک اشتباه دیگر است. این بار بیشتر از خود تصمیم، شیوه اجرای تصمیم قابل نقد به نظر میرسد.
کریم باقری به دلایل بسیار مختلف، یک شخصیت بسیار قابل احترام در فوتبال ایران است. او سالها به عنوان نفر دوم یا سوم در کادرهای فنی مختلف نیز حضور داشته و از سوی بازیکنان نیز احترام دیده است. کریم با چند عصبانیت به موقع، نیمکت پرسپولیس را جمع و جور کرده و جلوی سازهای ناکوک این تیم را گرفته است. تا اینجا مشکلی وجود ندارد اما دیگر همه میدانند که کریم قرار نیست به لحاظ فنی نیز یک مربی درجه یک باشد. او هیچوقت به سرمربیگری علاقمند نبوده و به همین خاطر خودش را در معرض چالشهای فنی قرار نمیدهد. حتی در پرسپولیس هم چنین نقشی برای او وجود نداشته و طبیعتا در تیم ملی کار حتی سختتر هم هست. دلیل واضحی دارد که همه مربیان دوست دارند با باقری کار کنند. او دستیاری است که هرگز به جایگاه سرمربیها چشم نمیدوزد و به همین خاطر نزد آنها محبوب میشود. طبیعتا همه از داشتن چنین دستیار کمدردسری استقبال میکنند اما آیا پروسه انتخاب دستیار باید به همین سادگی طی شود؟ کریم حتی اگر به لحاظ فنی یک مربی بسیار بزرگ بود، هرگز نباید به صورت همزمان در تیم ملی و پرسپولیس کار میکرد. حتی اگر او یک دستمزد ناچیز از هر دو طرف میگرفت، باز هم نباید دست به چنین کاری میزد. قرارداد باقری با پرسپولیس، یک قرارداد میلیاردی است و او به ازای هر مسابقه تیم ملی نیز منهای پاداشها صد میلیون دریافت کرده است. همه اینها نشان میدهد که این انتخاب از همان ابتدا اشتباه بوده است. اگر غیر از این است، سرمربی تیم ملی توضیح بدهد که کدام تصمیم فنی را با دخالت باقری گرفته است؟ کدام بازیکن با توصیه مستقیم فنی کریم به اردوی تیم ملی راه پیدا کرده است؟ این روند باید از یک جایی تمام میشد اما میتوانست پایان بهتری هم داشته باشد.مشکل این نیست که چرا فدراسیون عذر کریم باقری را خواسته؛ مشکل این است که آنها در مدل اجرای این کار احترام یکی از بهترینهای تاریخ تیم ملی را حفظ نکردهاند. مردی که به تنهایی بیشتر از همه فدراسیوننشینهای سابق و فعلی در این فوتبال عرق ریخته و زحمت کشیده است. اصلا خود دراگان اسکوچیچ نباید اجازه بدهد چنین رفتاری با دستیارش صورت بگیرد. حذف ناگهانی اسم او از فهرست مسافران کانادا در نوع خودش عجیب است. فدراسیون به درستی تصمیم گرفته این ابهام همیشگی در مورد تیم ملی را روشن کند و به حضور همزمان باقری در رده باشگاهی و ملی پایان بدهد اما این کار میتوانست در فضای احترامآمیزتری رقم بخورد. کریم میتوانست با احترام از جمع مهرههای تیم ملی جدا شود و کارش را در پرسپولیس ادامه بدهد. اینکه فدراسیون این موضوع را به رسانهها بکشاند، مدام درباره این اتفاق خبرسازی کند و نوعی از لحن تهدیدآمیز را علیه این مربی به کار ببرد، حقیقتا تلخ به نظر میرسد. کریم در همین مدت هم به سهم خودش برای تیم ملی تلاش کرده و سزاوار قدرشناسی بیشتری است. در فوتبال ایران اما هرگز چنین کلمهای در هیچ سطحی جدی گرفته نشده است. از آن بدتر که حتی احتمال حضور خداداد عزیزی به تیم ملی به جای کریم مطرح شده است. کسی که نه رزومه فنی قابل توجهی داره و نه حتی به عنوان بازیکن منشا نظم در اردوهای تیم ملی بوده است! رسیدن از کریم به خداداد نهتنها به بعد فنی تیم ملی چیزی نمیافزاید، بلکه از بعد نظم و آرامش تیم هم کم میکند. این تصمیمی است که فدراسیون باید حتما در مورد آن تجدیدنظر به خرج بدهد.
کریم کارش را در تیم ملی انجام داده و مقصر هیچ چیز نیست. او مقصر قرارداد عجیب فدراسیونیها نیست. او مقصر برخوردهای عجییب آنها نیست و در این مدت هیچوقت از دایره احترام خارج نشده است. افسوس که در فوتبال ایران هیچ تصمیمی به درستی گرفته نمیشود. نه آنها که این موقعیت را به کریم پیشکش کردند کار درستی انجام دادند و نه آنها که این شیوه را برای برکناری او در نظر گرفتند رفتار درستی داشتند. این اتوبانی بود که در کمال ناباوری به راحتی بنبست شد. این اولین بار نیست که چنین اتفاقی در تیم ملی رخ میدهد و آخرین بار نیز نخواهد بود که فوتبال ایران در چنین موقعیتی قرار میگیرد. رفتارهایی که بدون عبرت، بارها و بارها تکرار خواهند شد.
دیدگاه تان را بنویسید