دراگان علیه دراگان

کلیدی‌ترین نکته در مورد نمایش تیم ملی برابر سوریه، «تفاوت» عملکرد تیم ملی در دو نیمه بود. ایران در نیمه اول بسیار ناامیدکننده ظاهر شد و در نیمه دوم، کمی بهتر نشان داد. در حقیقت اسکوچیچ توانست مشکلات نیمه اول را بین دو نیمه برطرف کند اما نمی‌توان انکار کرد که چینش ابتدایی ترکیب از سوی این مربی، یک اشتباه بوده است. این اتفاق وقتی رخ می‌دهد که تیم ملی دیدار تدارکاتی مناسبی ندارد و مجبور است در نبردهای حساس و نفس‌گیر رسمی، نفرات را محک بزند. دراگان اسکوچیچ برای شکست دادن سوریه، ناچار شد ابتدا ایده‌های نیمه‌ اول خودش را شکست بدهد.

آریا رهنورد

چیزی به نام صعود «از پیش تعیین‌شده» در مرحله مقدماتی جام جهانی در قاره آسیا وجود ندارد. برای درک بهتر این جمله، کافی است بدانیم عمان با هدایت برانکو ایوانکوویچ توانسته تیم اول آسیا در رنکینگ فیفا را با همه ستاره‌هایش در زمین حریف شکست بدهد. همه انتظار داشتند سامورایی‌ها در شروع این مرحله یک برد محکم کسب کنند اما حالا آنها بدون امتیاز هستند و بدترین شروع ممکن را در دور انتخابی سپری کرده‌اند. شرایط کره جنوبی هم چندان ایده‌آل به نظر نمی‌رسد. چراکه آنها در یک نبرد خانگی قادر به شکست تیم ملی عراق نبوده‌اند و در اولین مسابقه از انتخابی جام جهانی، فقط یک امتیاز به دست آورده‌اند. ناکامی مشترک این دو تیم در مسابقه‌های هفته اول، یک دلیل آشکار دارد و آن، فاصله بسیار کم دیدارهای باشگاهی در قاره اروپا با فرارسیدن این فیفادی بوده است. در واقع تیم‌هایی که مهره‌های متعددی را در لیگ‌های خارجی دارند، برای چنین مسابقاتی با مشکل روبه‌رو می‌شوند. چراکه نفرات‌شان فرصت چندانی برای برگزاری اردو نداشته‌اند. این شرایط برای تیم ملی ایران هم به وجود آمد. حریف تیم ملی از مدت‌ها قبل به اردو رفته بود و همه نفراتش را در اختیار داشت. ستاره‌های کلیدی تیم ملی اما نهایتا چهار روز زودتر از این مسابقه به تیم ملی ملحق شدند و طبعا فرصت خاصی برای تمرین در اختیار نداشتند. اگر به این ماجرا، غیبت مهره مهمی مثل سردار آزمون را هم بیفزایم و اگر به یاد بیاوریم که سرمربی تیم ملی و دستیار اولش هر دو به خاطر کرونا در روزهای گذشته در اردو نبوده‌اند و حتی در روز برگزاری مسابقه اجازه نشستن روی نیمکت را نداشته‌اند، متوجه خواهیم شد که باید انتظارات‌مان را از تیم ملی تعدیل کنیم. با این حال چند تصمیم بهتر، می‌تواند ایران را در فرم ایده‌آل‌تری قرار بدهد.

وقتی از آخرین مسابقه تیم ملی چنین زمان زیادی می‌گذرد، باید هم نبردی مثل نبرد با سوریه به شکل یک دیدار دوستانه برای فوتبال ایران عمل کند. وقتی تیم ملی خوب بازی نمی‌کند و شرایط برایش پیچیده می‌شود، بردن تنها راه فرار از مخمصه خواهد بود

به نظر می‌رسد نبرد با سوریه، تا حدود زیادی نقشه راه دیدار با عراق را به تیم ملی ایران نشان داده است. ایران در مسابقه حساس بعدی، باید کمی متفاوت‌تر عمل کند. در درجه اول، به نظر می‌رسد جعفر سلمانی نباید در سمت راست خط دفاعی به صورت ثابت به میدان برود. نفراتی مثل حردانی به مراتب بهتر از او می‌توانند به تیم ملی کمک کنند. در میانه زمین هم سعید عزت‌اللهی باید در ترکیب حفظ شود. چراکه کلاس بازی او از همه هافبک‌های میانی دیگر تیم ملی بالاتر است. وقتی از آخرین مسابقه تیم ملی چنین زمان زیادی می‌گذرد، باید هم نبردی مثل نبرد با سوریه به شکل یک دیدار دوستانه برای فوتبال ایران عمل کند. وقتی تیم ملی خوب بازی نمی‌کند و شرایط برایش پیچیده می‌شود، بردن تنها راه فرار از مخمصه خواهد بود. ایران فعلا از اولین مخمصه جان سالم به در برده و صحبت‌های سردار آزمون درباره رابطه با سرمربی تیم ملی، نشان می‌دهد برخلاف تلاش عده‌ای برای به هم ریختن جو تیم، شرایط آنقدرها هم نگران‌کننده نیست. سردار به درستی دست روی این نکته گذاشته که نبود سرمربی، تاثیر منفی قابل توجهی در تیم ملی داشته و با بازگشت دوباره اسکوچیچ بعد از شکست دادن کرونا، همه چیز بهتر خواهد شد.

دراگان، اولین مربی تاریخ تیم ملی ایران است که هشت مسابقه متوالی‌اش در این تیم را با برد پشت سر می‌گذارد. آن هم نه بردهایی بی‌اهمیت و فاقد اعتبار روبه‌روی حریف‌های ناشناخته در دیدارهای دوستانه. هشت پیروزی در جدال با رقبایی که همیشه در قاره آسیا برای تیم ملی دردسرساز بوده‌اند. هشت پیروزی که ابتدا ایران را از دور قبلی عبور دادند و سپس، تیم ملی را صاحب سه امتیاز در این مرحله کردند. پس می‌توان به آینده این تیم امیدوار بود. با این حال نباید فراموش کرد که همه نبردهای بعدی برای تیم ملی، به شدت حساس و تعیین‌کننده هستند. کره و عراق، با همه توان برای صعود تلاش می‌کنند و حتی تیمی مثل لبنان با متوقف کردن امارات در مسابقه اول، نشان داده است که به سادگی تسلیم نمی‌‌شود. نکته مهم در مورد تیم‌های همگروهی ایران، قدرت تدافعی قابل توجه همه آنهاست و این اتفاق، یک چالش بزرگ برای خط حمله ایران خواهد ساخت. بردن دیدارهای خانگی و تساوی در نبردهای خارج از خانه، برای رفتن به قطر کافی به نظر می‌رسد اما تیم ملی حتی می‌تواند این مسیر را هم با چند برد متوالی برای خودش هموارتر کند.