فرهاد مجیدی در یک موقعیت کاملا آشنا
گاهی به یحیی نگاه کن!
جایگاه امروز فرهاد مجیدی، قطعا «آخر دنیا» نیست. شاید او فعلا فرصت کار کردن در تیم محبوبش را از دست داده باشد اما فرهاد اگر واقعا شیفته مربیگری است، نباید پایش را پس بکشد و مثل همیشه در چنین مقطعی تصمیم به ترک ایران بگیرد. مجیدی باید بماند و خودش را اثبات کند و چند سال بعد با داشتههای فنی بیشتر و تجربههای مطلوبتر، دوباره به استقلال برگردد. شاید این، مهمترین بزنگاه دوران مربیگری فرهاد باشد. او در این مسیر، یک الگوی بسیار خوب هم دارد. مردی که چندین سال قبل، درست در موقعیت امروز مجیدی ایستاده بود اما حالا همه او را به عنوان سرمربی تیم فینالیست آسیا میشناسند.
آریا طاری
برای آنکه موقعیت امروز فرهاد مجیدی را بهتر درک کنیم، باید زمان را به اندازه هفت سال عقب ببریم. آن روزها یحیی گلمحمدی سرمربی پرسپولیس بود و در قامت یک «بازنده» چارهای بجز ترک این باشگاه نداشت. بین وضعیت امروز فرهاد و شرایط آن روزهای یحیی، شباهت فوقالعادهای وجود دارد. یحیی به عنوان سرمربی، تیمش را به فینال جام حذفی رسانده بود. کاری که مجیدی هم در این فصل با استقلال موفق به انجامش شد. تا اینجا همه چیز خوب به نظر میرسید و هیچکس تصور نمیکرد جدایی از باشگاه، در تقدیر فصل بعد دو مربی قرار بگیرد اما شکست در فینال جام حذفی، بار سنگینی روی دوش هر دو نفر گذاشت. یحیی مسابقه نهایی را در استادیوم آزادی، به سپاهان واگذار کرد تا جامی که همه پرسپولیسیها برایش نقشه کشیده بودند، مقابل چشمهای هزاران نفر روی دست ستارههای سپاهان بالا برود. فرهاد نیز با یک شروع فاجعهبار در فینال حذفی، جام را به حریف تقدیم کرد و نمایش نیمه دوم آبیها هم با وجود همه ویژگیهای مثبتش، برای پس گرفتن جام قهرمانی کافی نبود. نکته جالب اینکه با وجود تاثیر آن شکست در پایان همکاری این دو مربی با سرخابیها، یک مساله مهم دیگر هم برای هر دوی آنها وجود داشت که روند خروج را تسهیل کرد. برای گلمحمدی، این مساله مهم در واقع ماجرای برخوردش با مهدی مهدویکیا بود. ماجرایی که موجب شد برخی هواداران پرسپولیس با شدت هرچه تمامتر علیه سرمربی وقت تیمشان موضع بگیرند و خواهان برکناری او باشند. برای فرهاد مجیدی هم، مساله مهم به واکنشهای اینستاگرامی، اختلاف جدی با مدیرعامل و البته پیام استعفایی بود که از سوی این مربی منتشر شد. در حقیقت اگرچه «نتیجه» اصلیترین دلیل طرد شدن این دو چهره به شمار میرفت، اما داستانهای دیگری هم وجود داشت که موجب شد آنها دیگر جایی روی نیمکت پرسپولیس و استقلال نداشته باشند.
در این هفت سال، یحیی با زیرکی و سختکوشی، خودش را از دل این «آتش» عبور داد. شاید این داستانها، میتوانستند دوران کاری او را برای همیشه تمام کنند اما گلمحمدی مصممتر از آن بود که به همین سادگی پا پس بکشد و به خاطر اتفاقات آن روز حسرت بخورد. آنچه از این جا به بعد برای این مربی اتفاق افتاد، ماجرایی است که باید بیشتر از همیشه مورد توجه فرهاد قرار بگیرد. چراکه این سرنوشت برای خود او نیز قابل تکرار به نظر میرسد. یحیی گلمحمدی پس از ترک اجباری پرسپولیس، هدایت نفت تهران را بر عهده گرفت. رسیدن از پرسپولیس به نفت، طبیعتا یک «پیشرفت» برای این مربی محسوب نمیشد اما گاهی لازم است برای برداشتن یک قدم بلند رو به جلو، یک قدم کوتاه رو به عقب بردارید. پس از یک فصل حضور روی نیمکت نفت تهران، گلمحمدی شانس حضور در باشگاه ذوبآهن را به دست آورد. او با ذوب دو بار قهرمان جام حذفی شد و سالهای فوقالعادهای در این باشگاه سپری کرد. پیوستن به اکسین پس از ترک ذوبیها، در نوع خودش کمی عجیب به نظر میرسید اما یحیی در ادامه مسیرش، به تراکتورسازی رفت و سپس در شهرخودرو مشغول به کار شد. او در این سالها چند بار به پرسپولیس لینک شده بود اما برای برگشتن به این نقطه، عجله چندانی نداشت. این اتفاق بالاخره رخ داد و گلمحمدی با قرمزها، تجربه شیرین قهرمانی لیگ برتر و رسیدن به فینال لیگ قهرمانان آسیا را نیز پشت سر گذاشت. حالا او میتواند اولین مربی قهرمان پرسپولیسی در تاریخ لیگ قهرمانان آسیا لقب بگیرد و در ادامه این مسیر منطقی، به نیمکت تیم ملی هم نگاه کند. فرهاد نیز میتواند با سپری کردن چند فصل درخشان در تیمهای دیگر، آمادگی لازم را برای حضور در استقلال به دست بیاورد و زمانی به این تیم برگردد که نسبت به امروز، به مراتب باتجربهتر شده است.
برای آنکه موقعیت امروز فرهاد مجیدی را بهتر درک کنیم، باید زمان را به اندازه هفت سال عقب ببریم. آن روزها یحیی گلمحمدی سرمربی پرسپولیس بود و در قامت یک «بازنده» چارهای بجز ترک این باشگاه نداشت. بین وضعیت امروز فرهاد و شرایط آن روزهای یحیی، شباهت فوقالعادهای وجود دارد
اگر مجیدی تنها خواهان کار در باشگاه استقلال باشد و تنها موقعیتش در این تیم را به رسمیت بشناسد، بعید به نظر میرسد که آبیها دوباره روزی به او برای نیمکتشان اعتماد کنند اما اگر این مربی خودش را در باشگاههای دیگری به اثبات برساند، حتما دوباره روزی به استقلال برمیگردد. همه چیز به انتخاب او بستگی خواهد داشت. جنگیدن برای ثابت کردن تواناییها یا ایستادن، منتظر ماندن و درجا زدن. آینده مجیدی مربی، با این انتخاب ساخته میشود.
دیدگاه تان را بنویسید