۵ دلیل مهم برای بحران داوری در لیگ برتر
فراتر از وی.ای.آر!
آریا رهنورد
ماجراهای عجیب داوری در نبرد ذوبآهن و ماشینسازی، بار دیگر بحث کمکداور ویدئویی را در فوتبال ایران داغ کرده است. تا زمانی که داوری فوتبال ایران به «سی.سی.یو» رفته، «وی.ای.آر» نمیتواند آن را احیا کند. کمکداور ویدئویی حتی در کشورهایی مثل اسپانیا و ایتالیا نیز چندان مثبت نبوده و بعید است در فوتبال ایران نیز تحول بزرگی به وجود بیاورد. ما قبل از این تکنولوژی، به چند تغییر بنیادیتر در داوری لیگ برتر نیاز داریم. اگر بحرانهای بزرگ در قضاوت بازیها رفع نمیشوند، کمکداور ویدئویی نیز این وضعیت را اصلاح نخواهد کرد.
تجربهای که از دست دادیم
بهترین داورهای فوتبال ایران در سالهای گذشته، با نارضایتی و دلخوری از فوتبال جدا شدهاند. محسن ترکی که اولین داور ایرانی دربی پس از سالها حضور داوران خارجی در این رقابت بود، با حالتی ناخوشایند از فوتبال رفت. سعید مظفریزاده که هنوز جوان به نظر میرسید و میتوانست سالهای بیشتری داوری کند، تصمیم گرفت قید این جو مسموم را بزند. علیرضا فغانی که عملا بهترین داور نسل خودش و یکی از موفقترین داوران تاریخ ایران بود، کشور را به مقصد استرالیا ترک کرد. فغانی تا آخرین روز در جام جهانی حضور داشت و همواره در سطح بینالمللی مورد ستایش قرار میگرفت اما در ایران با لقبهایی مثل «قلدر» با این داور برخورد میشد. او آنقدر تحت فشار قرار گرفت که در نهایت این فوتبال را رها کرد و به جایی رفت که بتواند با تمرکز بیشتر داوری کند. ما همه این نامهای بزرگ را به سادگی از دست دادیم. این افراد میتوانستند به عنوان سرمایههای داوری حفظ شوند. این افراد میتوانستند به نسلهای جدید آموزش بدهند و مسئولیت کشف استعدادهای تازه را بر عهده داشته باشند اما ما به راحتی آنها را از دست دادیم و به این جای خالی بزرگ، هیچ توجهی نکردیم.
آموزش نادرست
بخش بسیار مهمی از معضلات امروز داوری، به فقدان آموزش کافی برمیگردد. حالا که قیمت دلار هم سر به فلک کشیده، دیگر عملا امکان حضور داوران وطنی در دورههای آموزشی خارجی وجود ندارد. فدراسیون هم به ندرت از چهرههای سرشناس خارجی برای گذاشتن دورههای مختلف دعوت میکند. واضح است که داوران تازهوارد در لیگ برتر، مشکل آموزش دارند. آنها در برخی از مسائل، از پایه لنگ میزنند و این موضوع در متن داوریشان کاملا پیداست. داورانی که کاملا از صحنه دور هستند، راههای اصولی ارتباطگرفتن با دستیارها را نمیدانند و نمیتوانند اعتراضهای درون زمین را مدیریت کنند، باید ریشه این مشکل را در آموزشهایی بیابند که به شکل کافی و دقیق، مسائل داوری را برایشان موشکافی نکرده است.
دستمزد خجالتآور
رقمی که برای قضاوت در هر مسابقه لیگ برتر در نظر گرفته میشود، فاجعهبار است. یک عدد خجالتآور که موجب میشود حتی تدارکات باشگاهها نیز در یک سال، بیشتر از داوران درآمد کسب کنند. ماجرا زمانی افتضاحتر میشود که بدانیم همین دستمزد ناچیز نیز از مدتها قبل به داورها پرداخت نشده است. در چنین شرایطی، طبیعی به نظر میرسد که یک داور باید حتما یک شغل دیگر هم داشته باشد. داوری که در طول هفته دائما باید در آتشنشانی، شهرداری و یا نهادهای دیگر کار کند، طبیعتا تمرکز لازم را برای سوت زدن در لیگ برتر نخواهد داشت. البته در خیلی از نقاط دنیا، داوران کارهای دیگری نیز انجام میدهند اما این موضوع بیشتر از آنکه به «اجبار» صورت بگیرد، به علاقه شخصی خود آنها برمیگردد. در ایران اما داورها در این شرایط سخت اقتصادی، هیچ چارهای به جز کار کردن پیش روی خود نمیبینند.
امکانات ناکافی
همه چیز را نمیتوان تنها در کمکداور ویدئویی جستوجو کرد. همین حالا هم داوران فوتبال ایران، امکانات اولیه قضاوت یک بازی را ندارند. سیستمهای ارتباط رادیویی برای بسیاری از داوران با مشکل روبهرو هستند. علاوه بر این، داوران فوتبال ایران حتی امکانات تمرینی لازم را نیز در اختیار ندارند. داور در جریان یک بازی فوتبال، از همه بازیکنان بیشتر میدود. او باید دائما طول زمین را طی کند و با جاگیری مناسب، به صحنهها نزدیک باشد. رسیدن به چنین شرایطی، به یک آمادگی فوقالعاده نیاز دارد و رسیدن به این آمادگی، تمرینهای خاصی میطلبد. بسیاری از داوران فوتبال ایران بدون تجهیزات و تنها به کمک دویدن، تمرین میکنند. این موضوع در پسرفت آنها بسیار موثر است.
دفاع و حمله بیجا
مسئولان پیشین دپارتمان داوری تا میتوانستند از عملکرد داورها دفاع میکردند و حتی اشتباه آنها را نیز نمیپذیرفتند. مسئولان فعلی هم درست راه معکوس را انتخاب کردهاند و دائما داورها را مورد نقد قرار میدهند. نه آن دفاع کورکورانه به درد داورها خورد و نه این حمله همه جانبه، به سود آنها خواهد بود. اینکه تصمیمسازان داوری روی آنتن زنده تلویزیون اشتباه داورشان را انکار کنند، فقط باعث افزایش فشارها میشود و از سوی دیگر اینکه فدراسیون شبانه برای نقد قضاوت یک داور جلسه فوری بگذارد نیز، شائبههای زیادی را به وجود میآورد. اساسا این نوع برخوردها، خودشان داورها را در معرض انواع و اقسام فشارها قرار میدهند.
دیدگاه تان را بنویسید