درباره فرهاد مجیدی و نقش تازهاش در استقلال
فرهاد دو نفر است!
فرهاد مجیدی در دوران بازی، هیچوقت یک فوتبالیست «بلهقربانگو» نبود. او تصمیمهای خودش را میگرفت و عادت داشت که با این تصمیمهای درست یا غلط، همه را شگفتزده کند. وقتی میخواست به استقلال قلعهنویی برگردد، خیلیها سعی کردند منصرفش کنند اما موفق نشدند. وقتی در نیمه راه فصل به قطر رفت، باز هم تلاشها برای منصرف کردن او جواب نداد. در زمان خداحافظی ناگهانی از فوتبال نیز تلاشها بیتاثیر بود. این بخش از شخصیت فرهاد، به عنوان مربی نیز همراه او مانده است. او میخواهد نقشی فراتر از یک مربی در استقلال داشته باشد.
آریا طاری
دوران تازه حضور فرهاد مجیدی روی نیمکت استقلال، با اولین مقطع سرمربیگری او در باشگاه تفاوتهای زیادی دارد. بین این دو دوره، کمتر از یک سال فاصله بود اما در همین مدت، چیزهای زیادی تغییر داد. فرهاد در دوره دوم، دیگر یک مربی «موقت» نیست و کارش را با جدیت به مراتب بیشتری انجام میدهد. او از همان اولین روزهای بازگشت به تیم، نشان داده که میخواهد فراتر از یک سرمربی برای باشگاه باشد. اولین نشانههای این موضوع وقتی پدیدار شد که این مربی جوان، پیشنهاد جانشینی استراماچونی را نپذیرفت و از باشگاه درخواست کرد که به مذاکره با این مربی ادامه بدهد. وقتی تلاشها برای جذب دوباره استراما به بنبست رسیدند، فرهاد بالاخره روی نیمکت استقلال نشست و کارش را در این تیم شروع کرد. اظهارنظرهای مجیدی از همان روزهای اول، نشان میدادند که او اهمیت زیادی به شرایط تیم میدهد. فرهاد برای «سازش» نیامده بود و به هر قیمتی با مدیران کماثر و پرحرف استقلال، کنار نمیآمد. او نمیخواست با مدیرانی که آجر روی آجر استقلال نگذاشتهاند، سازش کند. عصبانیت او در واکنش به نداشتن زمین تمرین، نشان داد که این مربی در تلاش برای بهبود اوضاع در استقلال است. او که به لطف شبکههای اجتماعی، تریبون خوبی برای صحبت با هوادارها در دست دارد، به ماجرای انتخاب امارات به عنوان کشور میزبان استقلال به عنوان زمین بیطرف در پلیآف لیگ قهرمانان آسیا نیز اعتراض کرد و به شدت علیه سیاستهای استقلال، موضع گرفت. در دوران کوتاه حضور فتحا...زاده نیز، هیچوقت رابطه خوبی بین این مدیر و مربی جوان تیم برقرار نبود. آنها تنها یک جلسه کاری را با هم پشت سر گذاشتند و در همان جلسه نیز، اوضاع میان این دو نفر چندان خوب پیش نرفت. فرهاد از این موضوع گلایه داشت که چرا فتحا...زاده در برنامههای تلویزیونی دائما از ستاره سوم استقلال حرف میزند اما در عمل، حتی یک ملاقات ساده با تیم انجام نمیدهد. وقتی پرویز مظلومی با یک تصمیم عجیب و حیرتانگیز به عنوان سرپرست استقلال انتخاب شد نیز، فرهاد حاضر نشد با چنین شرایطی کنار بیاید و نشستن مظلومی روی نیمکت را بپذیرد. همه این واکنشها، نشان میدهند که مجیدی یک سرمربی سازشکار نیست. او برای «تغییر» به استقلال آمده و میداند که اگر چنین تغییری اتفاق نیفتد، یک عصر موفقیتآمیز در این باشگاه آغاز نمیشود. او از راه رسیده تا چیزهای زیادی را عوض کند و البته در این راه، مشکلات بزرگی را نیز احساس خواهد کرد.
در انگلیس سرمربیان یک تیم فوتبال، با عبارت «منیجر» شناخته میشوند. در واقع این مربیها در فرهنگ لغات انگلیسی، مدیر تیم نیز هستند و عملا روی همه اتفاقات باشگاه نظارت دارند. اینکه کدام بازیکن پاداش بگیرد، کدام بازیکن جریمه شود، چه بازیکنی در فهرست فروش باشد، چه بازیکنی خریداری شود، اردوها و دیدارهای تدارکاتی تیم چگونه باشند و مسائلی از این دست، همه در حیطه اختیارات یک مربی هستند. در فوتبال ایران اما چنین تعریفی وجود ندارد. اینجا مدیران به سلیقه خودشان بازیکن میخرند و با تصمیم خودشان، بازیکنان را به فروش میرسانند.
وقتی پرویز مظلومی با یک تصمیم عجیب و حیرتانگیز به عنوان سرپرست استقلال انتخاب شد نیز، فرهاد حاضر نشد با چنین شرایطی کنار بیاید و نشستن مظلومی روی نیمکت را بپذیرد. همه این واکنشها، نشان میدهند که مجیدی یک سرمربی سازشکار نیست
اینجا یک مدیر به تنهایی میتواند از شرکت یک تیم در یک مسابقه انصراف بدهد و هزینههای زیادی را به باشگاه تحمیل کند. حساسیت بالای فرهاد برای عوض کردن تعریف سرمربی در استقلال، قابل ستایش به نظر میرسد. او میداند که مسئول همه نتایج تیم خواهد بود و به همین خاطر، اهمیت زیادی به میزان مسئولیتهایش در تیم میدهد. او میداند که برای نتیجه گرفتن، باید ابزار کافی را در اختیار داشته باشد و در غیر این صورت، باید به صورت شفاف به هوادارها توضیح بدهد که در مجموعه تحت هدایتش، چه مشکلات بزرگی وجود دارد. سیاستهای فرهاد در استقلال، البته ممکن است در نهایت به ضرر او نیز تمام شوند. چراکه بخشی از تمرکز او به عنوان یک مربی را از بین میبرند. افرادی که در باشگاههای انگلیسی به صورت همزمان نقش مربیگری و مدیریت را بر عهده دارند، همیشه در کادرهای فنی از دستیارانی بهره میبرند که به لحاظ تاکتیکی تاثیر فوقالعادهای روی تیم میگذارند. در واقع بخشی از کارهای فنی به آنها سپرده میشود. موضوعی که در تیم فرهاد، هنوز به چشم نیامده است. در دشواری مسئولیت او در باشگاه، تردیدی وجود ندارد. او در جستوجوی ایجاد یک تغییر کلیدی است و طبیعتا این تغییر، هزینههای زیادی هم خواهد داشت.
دیدگاه تان را بنویسید