چرا اینتر توانست و میلان نه؟
قرمز، مشکی، خاکستر!
آریا طاری
همه چیز در چهره هواداران حاضر در سنسیرو پیدا بود. بهت و ناامیدی محض. سرخوردگی و نگرانی تمامنشدنی. آنها این هفته نتیجه را به تیمی واگذار کردند که برای مدتها در سری آ هیچ مسابقه بزرگی را با پیروزی پشت سر نگذاشته بود. یکی از بزرگترین تیمهای تاریخ فوتبال ایتالیا، یکی از پرافتخارترین تیمهای تاریخ فوتبال اروپا، ظاهرا قرار نیست این سالها رنگ آرامش را ببیند. چهار باخت در 6 مسابقه، حالا زمزمههای اخراج جامپائولو را بر سر زبانها انداخته است. روسونری در این سالها مربیان زیادی را قربانی کرده اما به نظر میرسد اصلیترین مشکل این باشگاه را باید در جایی به جز نیمکت جستوجو کرد.
سالهای سیاه میلان و اینتر تا همین چند ماه قبل در هم تنیده بودند. در همه این سالها آنچه هواداران دو باشگاه را آرام میکرد، روبهرو شدن با این حقیقت بود که تیم رقیب هم حال و روز خوشی ندارد و نمیتواند به موفقیتهای بیشتری دست پیدا کند. دو باشگاه با هم به مرحله ایست قلبی رسیدند اما یکی از آنها برگشت و احیا شد و دیگری، به کما رفت. واگذاری سهام به چینیها، نقشه مشترک میلان و اینتر برای پایان دادن به ناکامیهای بزرگ بود. نراتزوی به دستهای امنی سپرده شد. به یک گروه جاهطلب با یک پروژه بزرگ. خریداران میلان اما اصلا مطمئن از کار درنیامدند و سرانجام باشگاه به علت بدهیهای زیاد به شرکت آمریکایی الیوت واگذار شد. هر دو باشگاه، زمان داشتند تا دوران تیرهبختی را پشت سر بگذارند. اینتر از این زمان برای خرید مهرههای مفید استفاده کرد. آنها با اشکرینیار و گودین، خط دفاعی را در بهترین فرم ممکن قرار دادند. بازیکنانی که در سالهای متفاوتی جذب شدند اما سرانجام یک ترکیب درخشان برای خط دفاعی آبی و مشکیها ساختند. درست در شرایطی که میلان، وقتش را با جذب مهرههای پرشمار اما کماثر هدر میداد، اینتریها استعدادهای جوان و ارزانقیمتی مثل لوتارو مارتینز را شناسایی میکردند و آنها را با رقمهایی سبک به خدمت میگرفتند. اینتر ظرف چند سال، ترکیب درجه یکی برای خودش ساخت و میلان هنوز هم در آتش تغییرات مداوم میسوزد. یکی از کلیدیترین لحظههایی که به «تمایز» بزرگ دو باشگاه انجامید، زمانی رقم خورد که اینتریها به سراغ مدیر برکنار شده باشگاه یوونتوس رفتند و او را به خدمت گرفتند. امضای قرارداد با جوزپه ماروتا در نقش یکی از مدیران ارشد باشگاه، موجب شد اینتر همان قدمهایی را بردارد که یوونتوس، پیشتر برداشته بود. ماروتا با برنامهریزی دقیق، اینتر را در مسیر احیای قدرت گذشتهاش قرار داد. حالا اینتر درست در ابتدای این مسیر دیده میشود اما میلانیها، همچنان با بیراهه درگیر هستند.
پیوستن ماروتا به اینتر، یک ضربه بزرگ به میلان زد. روسونری در آستانه توافق با آنتونیو کونته قرار داشت اما اما ماروتا که رابطهای صمیمی با این مربی داشت، او را مجاب کرد تا اینتر را به عنوان تیم بعدیاش انتخاب کند. همه چیز به سرعت اتفاق افتاد. آنتونیو از میلان به طرف اینتر تغییر جهت داد و خیلی زود نظم مدنظرش را در مهآتزا حاکم کرد. میلان و اینتر فصل گذشته در یک قدمی رسیدن به سهمیه لیگ قهرمانان اروپا، جنگ ویژهای را آغاز کردند. در هفته پایانی پرماجرای سری آ، سرانجام این اینتر بود که توانست راهی لیگ قهرمانان شود. همین بهانه کافی بود تا کونته دیگر تردیدی در مورد انتخابش نداشته باشد. شاید اگر میلان به لیگ قهرمانان رسیده بود، سرمربی ایتالیایی تصمیمش را عوض میکرد اما حالا دیگر او مطمئن شده بود که پیراهن تیم بعدیاش، آبی و مشکی است. اینتر به اروپا رسید و میلان که سهمیه لیگ اروپا را به دست آورده بود، با رای یوفا از حضور در این تورنمنت محروم شد. این، یک ضرر مالی دیگر برای باشگاهی به شمار میرفت که حالا دیگر بخشی از انگیزهاش برای قدرتنمایی را از دست داده بود. کونته کارش را با رقم زدن یک انقلاب در ترکیب آغاز کرد. او علاقهای به حفظ مائورو ایکاردی، ژواوو ماریو، کریستین آنسالدی و حتی میراندا نداشت و به جای این نفرات جداشده، ستارههایی مثل الکسیس سانچز، استفانو سنسی، نیکولو بارلا، متئو پولیتانو، گودین، لازارو و رادو را جذب کرد. جنگ بزرگ آنها با یووه بر سر خرید لوکاکو نیز در نهایت به سود اینتر به پایان رسید. در نقطه مقابل، میلان نیز هشت بازیکن جدید به خدمت گرفت اما به جز آنته ربیچ، هیچکدام از این نفرات سابقه فوقالعادهای نداشتند. تفاوت میان دو تیم از همان پنجره نقل و انتقالات شروع شد و کمی بعد، در جدول خودش را نشان داد.
اشتباه استراتژیک بزرگ باشگاه میلان، موافقت با جدایی لئوناردو از پست مدیریت ورزشی بود. مدیری که حالا دوباره به باشگاه پیاسجی منتقل شده و در پاریس مشغول به کار است. آنها البته پائولو مالدینی را حفظ کردند اما این اسطوره، هنوز تجربه کافی برای مدیریت را نشان نداده است. مالدینی البته از جامپائولو حمایت کرده و هنوز اجازه نداده تا مالکان باشگاه درباره اخراج این سرمربی به جمعبندی برسند. با این وجود از همین حالا مشخص است که یک فصل ناامیدکننده دیگر برای میلان رقم خواهد خورد. آنها گتوسو را اخراج کردند تا مربی بزرگتری را به خدمت بگیرند اما آنچه در این باشگاه بزرگ باید تغییر کند تنها «مربیها» نیستند. میلان به مالکان جاهطلبتر وستارههای بزرگتری در ترکیبش نیاز دارد.
دیدگاه تان را بنویسید