تحلیلگر سیاست خارجی ایران، با توجه به سالگرد 22 بهمن، در بازتعریف مفاهیم موضوعه در شعارهای ابتدای انقلاب تاکید کرد: بحث جمهوریت که اوایل انقلاب بسیار شفاف و روشن و پررنگ بوده، به تدریج هرچه جلوتر آمدیم، کمرنگ‌تر شد. اسلامیت هم بنا به قرائت‌های مختلف پررنگ‌تر شد و این عدم تعادل بین جمهوریت و اسلامیت نظام باعث شده که هم تنش‌ها زیاد شود و هم دسترسی به اهداف کلی نظام و منافع ملی را محدودتر کند.  صباح زنگنه در گفت‌وگو با خبرنگار ایلنا، خاطرنشان کرد: حرکت سیاسی با مفاهیم اولیه انقلاب به اندازه‌ای که مردم خودشان را با این مفاهیم منطبق کنند، در عمل موفق‌تر خواهد بود. اما اگر احساس تنگ بودن این مفاهیم برای حرکت روزآمد جامعه وجود داشته باشد، شاهد تنش و درگیری خواهیم بود. مانند پیراهنی که اول انقلاب برای جامعه دوخته باشیم. با گذشت زمان، اگر جسم جامعه لاغر یا فرتوت شده باشد، آن پیراهن بسیار نمای زشتی خواهد داشت. بنابراین اگر فرم و فضا و مفهوم،  به اندازه توافق منطبق بر هم باشند، جامعه احساس نشاط و شکوفایی بیشتری خواهد داشت و مفاهیم اولیه انقلاب همچنان سرزنده است و آثار خود را هم در جامعه و هم در پیرامون کشور و جوامع منطقه بیشتر شاهد خواهیم بود.

در مقاطعی شعارهای ابتدایی انقلاب به طور کامل محقق نشد

تحلیل‌گر سیاست خارجی ایران در رابطه با عملی شدن شعار‌های ابتدایی انقلاب، تصریح کرد: هر کدام از شعارهای انقلاب به تناسب امکانات، همت و شرایط داخلی و خارجی نسبت‌هایی در اجرا داشته‌اند. تلاش این بوده است که صد در صد این شعارها محقق شود، اما عملاً در مقاطعی این شعارها به طور کامل محقق نشده‌اند.

اوایل انقلاب آزادی رسانه‌ها و مطبوعات و مردم 

دچار محدودیت نشد

وی ادامه داد: در اوایل انقلاب، شعار آزادی سهم بیشتری داشت و بیشتر محقق می‌شد، علیرغم وجود جنگ و درگیری و یکی دو کودتایی که اتفاق افتاد یا تحرکات گروه‌ها و گروهک‌ها در دو سه استان اما کشور آزادی را تعطیل نکرد و این امتیاز بزرگی بود. در حالی که در اغلب کشورها وقتی جنگ پیش می‌آید یا درگیری در جایی اتفاق می‌افتد، بلافاصله احکام نظامی اعمال و روزنامه‌ها ممنوع و انتشارشان بسیار محدود و کنترل شده می‌شود. اما اوایل انقلاب شاید تا حدود 10 سال، آزادی رسانه‌ها و مطبوعات و مردم دچار محدودیت آنچنانی و تعطیل نشد.

با   ایجاد سازمان‌های بین‌المللی بیشتر، 

استقلال کشورها ساییده می‌شود

این تحلیل‌گر مسائل بین‌المللی عنوان کرد: در بحث استقلال، تعاریف استقلال به قول اهل منطق یک مفهوم تشکیکی است. یعنی یک موضوع ساده و بسیط نیست که بگوییم استقلال مثلاً 100 یا 50 درصدی است. مفهوم استقلال در قرن بیستم با قرن نوزدهم متفاوت است و اکنون در قرن بیست و یکم بسیار متفاوت‌تر از قرون گذشته است. به هر اندازه که روابط کشورها با یکدیگر تنیده‌تر می‌شود و با ایجاد سازمان‌های بین‌المللی بیشتر، استقلال کشورها هم به همان اندازه ساییده و محدودتر می‌شود. به عنوان مثال، هواپیماها ناگزیرند که از مقرراتی تبعیت کنند و نمی‌توانند در هر جا و هر فضا و زمینی بلند شوند و فرود آیند؛ کشتی‌ها نیز همین‌طور. دولت‌ها هم علیرغم همه خواسته‌ها و استحکام اراده‌های سیاسی، در جاهایی ناگزیرند محدودیت استقلالشان را در چارچوب منافع عامه مردم و مصالح بین‌المللی بپذیرند. مثالش هم جنگ تحمیلی و پذیرش قطعنامه ۵۹۸ است.

شاهد نوساناتی در تحقق مفهوم استقلال بوده‌ایم

 وی با بیان اینکه پذیرش قطعنامه، محدودیت استقلال و آزادی حرکت دولت محسوب می‌شود، گفت: محدودیت‌های نقل و انتقال افراد، کالا و پول بین کشورها، همه‌ی این محدودیت‌ها آن استقلال مطلق را نسبی کرده و محدودتر می‌کند ولی اراده کشور این است که به حد اعلا استقلال و تحقق اراده کشور نائل شوند. در طول این  چهل و شش سال عملاً ما شاهد نوساناتی در تحقق مفهوم استقلال هم بوده‌ایم. ولی اگر مقایسه شود، این استقلال نسبت به کشورهای همسایه و جاهای دیگر برای کشور ما خیلی بالاتر است؛ چراکه آگاهانه و با اراده تحت فشار و دستورات قدرت‌های بزرگ قرار نمی‌گیرد. با این مفهوم بله استقلال بوده است.