نگاهی به فیلم «علت مرگ: نامعلوم» ساخته علی زرنگار
زندگی دوباره سینمای اجتماعی با فیلمی درباره مرگ
محمد تقیزاده
بیراه نیست اگر موضوع «علت مرگ: نامعلوم» و نمایش آن در این وانفسای اپیدمی فیلمهای ارگانی و کمدیهای مبتذل را به مرگ و زندگی سینمای ایران ربط داد. در حالیکه سانسهای سینماها از کمدیها پر شده و بهترین فیلم اجتماعی ادوار تاریخ سینمای ایران نیز در شرایط کنونی و در صورت نداشتن رانت، تبلیغات و سلبریتیها امکان نمایش عادلانه و دیدهشدن پیدا نمیکند فیلم «علت مرگ: نامعلوم» پس از 3 سال اکران شده و در این شرایط و در جلسات نخست نمایش توانسته بازخوردهای خوبی بگیرد، بازخوردهایی که امید است که امکان نمایش حداقلی این فیلم را در قبال مافیاهای سینمای کمدی و منفعتطلبی سینماداران برای نمایش آثاری چون «زودپز»، «صبحانه با زرافهها» و «هفتاد سی» داشته باشد.
اما فیلم «علت مرگ: نامعلوم» از جمله فیلمهای اجتماعی سینمای ایران است که سعی کرده بدون اتکا به موارد انحرافی، رانتها و فضاسازی و با اتکا به خود سینما و اصول و زیباییشناسیاش جذاب و همراه کننده باشد. فیلمی به کارگردانی «علی زرنگار» که اهالی سینما بیشتر او را به عنوان یک فیلمنامهنویس شناختند اما مهارت او به اجزای مختلف فیلمنامه نویسی از دیالوگنویسی تا داستانگویی و تعلیق و فضاسازی نشان داده که با وجود تجربه نه چندان زیاد او، با یکی از فیلمنامهنویسان خوش قریحه و آیندهداری مواجه هستیم که فیلمهای وی در جایگاه کارگردان نیز میتواند کنجکاویبرانگیز و جذاب باشد و به سینما و زندگی تاحدزیادی نزدیک شود. با این مقدمه 7 ویژگی مهم و برجسته فیلم «علت مرگ: نامعلوم» که سبب شده این فیلم در زمره آثار مهم اجتماعی و مستقل سینمای ایران در این سالها طبقهبندی شود، جمعبندی و تحلیل شده است:
1- ایده و فضا: مخاطب فیلم «علت مرگ: نامعلوم» در وهله اول با یک فیلم سرگرمکننده، جدید و جذاب روبرو میشود که در نگاه اول میخواهد با مخاطب خود ارتباط برقرار کند و آن را همراه کند. ایده یک خطی داستان درباره فیلمی است که برخلاف فیلمهای اجتماعی این سالها که در تهران و شمال و آپارتمانها میگذرد، در جنوب ایران و یکی از مناطق نزدیک کرمان میگذرد. همراهی 7 کاراکتر با مختصات فکری و شخصیتی متفاوت باعث شده که هر بار به یک بهانه، روایت به سراغ این کاراکترها برود ضمن اینکه مسیر کلی درام یعنی وقوع یک اتفاق ناگهانی و غیرمنتظره و بعدتر عواقب و پیامدههای آن، مسیر اصلی قصه را به فرمی کلاسیک پیش میبرد.
2- شخصیتپردازی: با وجود بسط یک داستان جذاب و همراه کننده، فیلم «علت مرگ: نامعلوم» را میتوان یک فیلم شخصیت محور نیز برشمرد چرا که در طول فیلم با 7 شخصیت آن به مرور آشنا میشویم و در این میان، فراز و فرودهای انسانی و اهریمنی این کاراکترها نیز مورد واکاوی قرار میگیرد تا جاییکه «علت مرگ: نامعلوم» از این جهت، یک فیلم عمیقا اومانیستی درباره انسان، آرزوها و وسوسههایش است که به فراخور شرایط و اتفاقات تغییر میکنند حالا علی زرنگار در جایگاه نویسنده و کارگردان سعی کرده در جایی بایستد که این امیال درونی را تصویری کند و بدون قضاوت و داوری روایتی از همه آنچه انسان نامیده میشود را با همه پستیها و پاکیهایش نشان تماشاگر دهد به همین دلیل است که فیلم میتواند با انواع گونههای بشری از سنین و فکرهای مختلف ارتباط برقرار کند.
3- مضمون و درونمایه: مضمون فیلم «علت مرگ: نامعلوم» همچون ماهیت شخصیتپردازی فیلم، مضمونی انسانی است که فیلمساز سعی کرده به بهانه یک داستان یک ساعت و نیمی، درونمایه ذاتی انسان که گویی از ازل تا ابد مشابهتهایی نیز دارد، به تصویر درآورد. حرص، فرومایگی، حسرت، بدبختی، عشق، نوع دوستی، خانواده و... از جمله دورنمایههایی است که در این فیلم مورد اشاره قرار گرفته است و زرنگار به خوبی و بدون استفاده از شخصیتسازی و قصهگویی اغراقآمیز، این مضامین ازلی ابدلی زندگی انسان را تصویر کرده است.
4- تعلیق و سوسپانس: فیلم «علت مرگ: نامعلوم» فیلم باکیفیت و قابل دفاعی است که ویژگیهای ممتاز و درخشان آن بیش از نقاط ضعف آن است و این موفقیت در وهله اول به فیلمنامه آن مربوط میشود هرچند فیلم در تحلیل کارگردانی نیز بد عمل نکرده و سعی کرده هماهنگ با نوشته، اجرای متناسب و یکدستی نیز داشته باشد. فیلمنامه فیلم، الگویی کلاسیک دارد که تعلیق یکی از فرمولهای مهم روایت در این فیلم است که جز به جز و با دقت و وسواسی طراحی و اجرایی شده است. بحث مرگ مرد بلوچی و پیدا کردن پولهای او که در همان ابتدای داستان مطرح میشود اولین و مهمترین کاشتهای داستان است که قرار است در ادامه با سرنوشت این آدمها و آن مرد مرده و پولهایش همراه شویم. نکته مهم در این همراهکنندگی، انگیزهها، ریتم و باورپذیری است که در این روند به خوبی طراحی و تعبیه شده است.
5- ریتم و ضرباهنگ: یکی از نکات فنی و قابل توجه فیلم «علت مرگ: نامعلوم» ضرباهنگ آن است. مونتور فیلم حمید نجفیراد است اما به نظر میرسد که ریتم جذاب و همراهکننده آن ناشی از همراهی کارگردان و تدوینگر و یک فیلمنامه مهندسی شده باشد که گویا در زمان نگارش مراحل تدوین و دکوپاژ آن نیز برنامهریزی شده بوده و نتیجه آن شده که فیلم نه کند است و نه تند و به فراخور داستان و مسیر آشنایی با شخصیتها، میتوانیم تناسبی بین فضای روایی داستان و ریتم فیلم برقرار کنیم که علاوه بر همراهکنندگی فیلم، باعث میشود انسجام داستانی و نقط فراز و فرود آن به خوبی به مخاطب منتقل شود.
6- بازیها: فیلم «علت مرگ: نامعلوم»، فیلم پرکاراکتری است و 7 نفر به طور ویژه در آن حضور دارند اما تنها با سه بازیگر مشهور و به اصطلاح سلبریتی طرف هستیم: بانیپال شومون، علیرضا ثانیفر و ندا جبرائیلی. با این وجود تیم بازیگری و همراهکنندگی و سرگرمکنندگی داستان آنچنان درگیر کننده است که نداشتن سوپراستار چند ده میلیاردی نه تنها به چشم نیامده بلکه کنایهای به فیلمهای گران قیمت و پرهزینه سینمای ایران نیز میزند که با تکیه بر بازیگرسالاری قصد جلب و جذب مخاطب را دارند. تیم بازیگری با هدایت علی زرنگار در جایگاه کارگردان موفق به نمره قبولی میشود و این مهم علاوه بر بازیگران و کارگردان به فیلمنامهنویسی فیلم و جایگاه و تعریف دقیق شخصیتها نیز ارتباط پیدا میکند.
7- تناسب محتوا و فرم: در «علت مرگ: نامعلوم» به خوبی شاهد تناسب فرم اجرایی با متن نگارشیافته از سوی فیلمنامهنویس هستیم شاید یکی بودن فیلمنامهنویس و کارگردان یکی از راههای نزدیک شدن به این مهم باشد اما به خوبی اجزای فیلمنامه در اجرا موفق به ارتباط با مخاطب و به اصطلاح باورپذیری شدند. فیلم «علت مرگ: نامعلوم»، فیلم پر جزئیات و خلاقانهای است و ردپای این دو ویژگی یعنی توجه به جزئیات و خلاقیت و نوآوری در جای جای فیلم قابل مشاهده است. اتفاقات فیلم با پیشزمینه و دقت و به جا رخ میدهند، کنش و تعامل شخصیتها به اندازه و باور پذیر است، نقاط محرک داستان از جمله مرگ و پول در زمان مناسب مطرح میشوند و شکها و گرهگشایی در جای دقیق خود وقوع پیدا میکنند تا با فیلمی یک دست در داستانگویی و سرگرمکننده همراه شویم که بعد از سالها میتواند هم مخاطب عام و هم مخاطب خاص سینمایی را راضی از سینما بیرون ببرد.
دیدگاه تان را بنویسید