سعیده علیپور

حال دانشگاه‌های کشور خوب نیست. این خرابی اوضاع، تنها مشمول دانشگاه‌های کوچک مناطق‌ پرت‌افتاده نیست، بلکه آخرین بررسی‌های جهانی نشان می‌دهد که رنکینگ دانشگاه‌های درجه یک کشور هم در جهان نزول کرده است. این موضوع را حالا هم دانشجویان، هم اساتید، هم روسای دانشگاه‌ها و هم حتی شخص وزیر علوم تاکید می‌کنند و بابت آن تاسف می‌خورند. 

افت جایگاه علمی دانشگاه‌های ایران را البته نه تنها با عینک رنکینگ‌های موسسات معتبر جهانی که با چشم غیرمسلح هم می‌توان دریافت. مثلا کافی است نگاهی به بازار کتاب‌های پژوهشی بیندازیم. تعداد پژوهش‌های دانشگاهی که این روزها تحت عنوان کتاب منتشر می‌شود و در بیشتر مواقع هیچ نشانی از بار علمی دانشگاهی در آن دیده نمی‌شود و بیشتر به متون زردی می‌ماند، این روزها نبض بازار کتاب را دست گرفته و هر چه بیشتر حیثیت جامعه آکادمیک را تهدید می‌کند.

این موضوعی است که دیروز وزیر علوم، تحقیقات و فناوری هم در بیست و پنجمین جشنواره تجلیل از پژوهشگران، فناوران و نوآوران برگزیده کشور بدان اشاره کرد و گفت: «آدم وقتی که در بعضی از خیابان‌های شهر به بعضی از کتابفروشی‌ها سر می‌زند، متاسف می‌شود که چقدر بازار نشر و کتاب و مقاله و ظاهراً پژوهش مبتذل شده است. آنچه که عموم جامعه می‌بیند این سطح از کار دانشگاهی‌ست؛ هر کسی به خودش اجازه می‌دهد برای یک پایان‌نامه‌ای یا یک مقاله‌ای دست به قلم ببرد یا سفارش دهد و بلافاصله هم آن را چاپ کند و در رزومه خود بیاورد و هزار جا هم مانور بدهد بدون آنکه جایی ممیزی و ارزیابی شده باشد». به گفته حسین سیمایی‌صراف «خیلی از خواننده‌ها هم فریب همین بازار را می‌خورند. شما می‌بینید که کتاب‌های زرد چقدر در بازار فراوان است».

وزیر علوم، تحقیقات و فناوری در بیست و پنجمین جشنواره تجلیل از پژوهشگران، فناوران و نوآوران برگزیده کشور: «آدم وقتی که در بعضی از خیابان‌های شهر به بعضی از کتابفروشی‌ها سر می‌زند، متاسف می‌شود که چقدر بازار نشر و کتاب و مقاله و ظاهراً پژوهش مبتذل شده است. آنچه که عموم جامعه می‌بیند این سطح از کار دانشگاهی‌ست»

اما شرایطی که باید آن را دو روی سکه در نظر گرفت که از سویی به افت رتبه علمی دانشگاه‌های کشور منجر شده و ازسوی دیگر به کاهش کیفی پژوهش‌های دانشگاهی، ناشی از چیست؟ افتی که به اعتقاد صاحبنظران باعث افول دانشگاه شده و از مرجعیت این مجموعه علمی در جامعه کاسته است، به طوری که گویا دیگر نه صنعت منتظر متخصصان دانشگاهی نشسته تا مشکلات فراوانش را حل کند و نه جامعه به قدرت تحلیل و تفسیر گذشته و حال و تبیین و پیش‌بینی آینده آن و ارائه راهکارهای این نهاد آکادمیک چشم دوخته است. به طوری که به نظر می‌رسد این حوزه چنان روز به روز از معنا تهی می‌شود که باید هر چه سریع‌تر فکر عاجلی درباره آن کرد.

در این افول شاید باید دلایل مختلفی را در نظر گرفت. برخی از صاحبنظران معتقدند در دهه‌های اخیر ورود قدرت به حوزه علم، بیش از گذشته خود را آشکار کرده است. این گروه معتقدند تا زمانی که محیط علمی دانشگاه، استقلال نداشته و زیر چنبره سیاست‌های حاکمیتی قرار داشته باشد، انتظار خروج دانشگاه از این سیر قهقرایی بی‌معناست.

 رشد کمی در کنار افت کیفی

نگاه به وضعیت دانشگاه‌های کشور در چهار دهه گذشته نشان می‌دهد، آموزش عالی در کشور از برخی جهات رشد شتابانی داشته است، مثلا تعداد دانشجویان از زیر ۲۰۰ هزار نفر به بالای چهار و نیم میلیون نفر رسیده و تعداد مراکز علمی و همچنین مقاطع تحصیلات تکمیلی قابل قیاس با گذشته نیست. اما درعین‌حال این رشد کمی به رشد کیفی منجر نشده است، چراکه دانشگاه‌های کشور از جهت استانداردهای فضای آموزشی آن طور که باید و شاید ارتقا نداشته‌اند. از سوی دیگر وضعیت علمی هم مخصوصا در دو دهه اخیر با کاهش بودجه‌های پژوهشی و افزایش میزان سهمیه‌های دانشگاه‌ها و همچنین مشکلات سیاسی که منجر به کاهش ارتباطات جامعه دانشگاهی ایران با جهان شد، ضربه قابل توجهی خورده است. 

احاطه نظام سیاسی بر دانشگاه با انتخاب روسای دستوری از بیرون دانشگاه و قدرت گرفتن نگاه امنیتی و پادگانی در دانشگاه‌ها نه تنها به کاهش فعالیت‌های پژوهشی مستقل منجر شده که عدم تخصیص بودجه به این قبیل پژوهش‌ها را هم در پی داشته است. در این شرایط بسیاری از پژوهشگران که زمینه فعالیت خود را در داخل دانشگاه‌ها به دلیل همین محدودیت‌ها مناسب نمی‌بینند، سوژه‌های پژوهشی خود را فرصتی برای خروج از کشور تلقی کرده و به دانشگاه‌های تراز اول دنیا ارائه می‌دهند. 

نگاهی به وضعیت پژوهش‌های کشور نشان می‌دهد که در بازه ۲۰۱۶ تا ۲۰۲۱، تعداد پژوهش‌ها 12پله رشد داشته، اما در دو شاخص انتشار و جذب دانش با وجود بهترشدن رتبه، وضعیت نامطلوب شده است. 

سلطه‌ نظام سیاسی بر دانشگاه چنان است که نه تنها به کاهش فعالیت‌های پژوهشی مستقل منجر شده که عدم تخصیص بودجه به این قبیل پژوهش‌ها را نیز در پی داشته است. در این شرایط بسیاری از پژوهشگران سوژه‌های پژوهشی خود را فرصتی برای خروج از کشور تلقی کرده و به دانشگاه‌های تراز اول دنیا ارائه می‌دهند

پرت‌افتاده از جامعه دانشگاهی جهان

از دیدگاه بسیاری از صاحبنظران این شیوه حکمرانی در ایران سبب شده است که جامعه دانشگاهی ایران از جامعه دانشگاهی جهان منفک‌شده و این موضوع ضربات مهلکی را بر نهادهای آکادمیک کشور وارد آورده است.

چندی بخشی از صحبت‌های دکتر تقی آزاد ‌ارمکی، استاد جامعه‌شناسی دانشگاه علوم اجتماعی دانشگاه تهران در یوتیوب منتشر شد که می‌گفت: «ارتباط دانشگاه‌های‌ ما با جهان قطع است؛ استادان ما امکان حضور در جامعه بین‌المللی را ندارند. ما خودمان را داریم تکرار می‌کنیم؛ یعنی داریم در دانشگاه کالای قلابی تولید می‌کنیم!» او ادامه می‌داد: «من با دانشجوی دکترایم، مقاله می‌نویسم، ولی مقاله مذکور کالایی نیست که رقیب و داورش استاد ام‌آی‌تی یا دانشگاه سنگاپور باشد. من، خودم می‌نویسم، خودم داوری می‌کنم خودم منتشر می‌کنم و خودم هم بهش جایزه می‌دهم. این یعنی تقلب،‌ فرسایش و از بین رفتن.»

به گفته این استاد دانشگاه برخی از مدیران رانتی دانشگاه‌ها از این شرایط سود می‌برند و در نتیجه به آن دامن می‌زنند؛ «استادی در دانشگاه تهران، منظورم همین دانشکده علوم اجتماعی، یک روز هم دانشگاه نبوده، ولی در یک سال ۲۰ مقاله و۴ کتاب منتشر کرده. هیچ وقت هم دانشگاه نیست، مسئول هم بوده، بعد به عنوان استاد ممتاز هم مطرح شده، جایزه هم گرفته و برایش کف هم می‌زنند».

 افت رتبه علمی به دلیل عدم تخصص اعتبار

اما جدای از نفوذ، رانت و سیاسی‌کاری برای ورود به عنوان رئیس و مدیر گروه و ... در دانشگاه‌ها، برخی معتقدند موضوع پژوهش و افزایش کیفیت آن، شوخی نیست و نیازمند تخصیص اعتبار است و نمی‌توان از دانشگاه‌های فقیر شده که در هزینه‌های روزمره خود مانده‌اند توقع رقابت با دانشگاه‌های تراز اول دنیا را داشت که هزینه‌های هنگفتی را بابت تحقیقات خود اختصاص می‌دهند. چندی پیش، یوسف حجت سرپرست دانشگاه تربیت مدرس در این باره گفت: «دلیل افت رتبه علمی دانشگاه‌ها در رتبه‌بندی اخیر جهانی میزان کم اعتباری است که در اختیار دانشگاه‌ها قرار می‌گیرد».

حجت در گفت‌وگو با ایسنا به کاهش رتبه علمی دانشگاه تربیت مدرس در رتبه‌بندی اخیر جهانی اشاره و تصریح کرد: «متاسفانه به دلیل وضعیت اقتصادی کشور، این میزان اعتبار، روز به روز قدرت خود را از دست می‌دهد. اگر چه ممکن است ظاهر اعتبار بیشتر شده باشد؛ اما ما دیگر مانند سابق نمی‌توانیم تجهیزات آزمایشگاهی خوبی را برای دانشگاه بخریم، این در حالی است که حدود ۲۰ یا ۳۰ سال پیش می‌توانستیم تجهیزات خوبی را تهیه کنیم».

به گفته او «امروزه تمام بودجه دانشگاه‌ها صرف یک سری فعالیت‌های روزمره همانند حقوق، دستمزد، خوابگاه و غذا می‌شود و ما نمی‌توانیم این فعالیت‌ها را متوقف کنیم. بنابراین اعتباراتی که برای پژوهش باقی می‌ماند در مقایسه با آنچه که در سال‌های گذشته باقی می‌ماند، کمتر است».

وزیر علوم هم دیروز در واکنش به افت رتبه علمی دانشگاه‌های ایران در سطح جهان، همانند حجت بر بحث بودجه دانشگاه‌ها متمرکز شد. 

سیمایی صراف گفت: «واقعیت این است که پژوهش بدون تامین منابع مالی کافی صورت نمی‌گیرد. بیشتر تلاش ما در وزارت علوم این است که منابع مالی برای بخش‌های پژوهش دانشگاه‌ها افزایش یابد که در صورت تامین این بودجه رتبه علمی دانشگاه‌ها نیز ارتقا خواهد یافت».

در حالی که روی دیوارهای شهر آثار خرید و فروش پایان‌نامه و مدرک تحصیلی دیده می‌شود، شاید سخن گفتن از بالا بردن کیفی پژوهش‌های دانشگاهی و رتبه علمی دانشگاه‌های کشور سخنی گزاف باشد. اما نباید فراموش کرد که دانشگاه‌ها در بسیاری از کشورهای دنیا سازمان تولید و انتقال دانش و محل پرورش نیروی انسانی برای ساخت آینده آن کشور است. افت کیفی این محیط به معنای از دست دادن حال و آینده کشور است. به همین دلیل باید هرچه سریع‌تر قدم‌های جدی برای جلوگیری از فروپاشی علمی جامعه دانشگاهی برداشت و با بیرون کشیدن پای قدرت از دانشگاه‌ها و تخصیص منابع لازم، جلوی خروج نخبگان و ابتذال علمی آنها را گرفت.