راغفر: با سه گانه فقر، استیصال و خودکشی در ایران روبرو هستیم
حسین راغفر؛ اقتصاددان درباره تاثیر بحرانهای اقتصادی بر وضعیت اجتماعی امروز گفت: در شرایط امروز جامعه ما به دلیل ناتوانی در پاسخگویی به تأمین نیازهای اساسی خود تخریبی شکل گرفته است. مسئله خودکشی که نوعی خودتخریبی و شکلی حاد از استیصال است؛ در این پدیده قابل شناسایی است و ما قبلا هم اخطارهای لازم را در این باره داده ایم. اگرچه تا به حال گوش شنوایی هم نبوده است.
حسین راغفر در گفتوگو با دیدهبان ایران، دلیل اصلی این امر را تضاد منافع دانست و افزود: منافع کسانی که باید تصمیمگیریهای جدی کنند و گروههای خاص اجازه نمیدهد که این مسائل در کانونهای تصمیمگیریهای اساسی کشور شنیده بشود. اگر برای این مسئله گوش شنوایی پیدا نکنیم باید شاهد رشد این پدیدههای نامیمون در جامعه باشیم.
این استاد دانشگاه در ادامه هشدار داد: این خود تخریبیها همیشه به این شکل باقی نمیماند و ممکن است خیلی از افراد از یک جایی به بعد به تخریب دیگران و جامعه دست بزنند؛ این اتفاق مسئله رشد خشونت و اشکال مختلف این پدیده هستند و باید تحت عنوان اعتراض مردم به آن نگاه شود. اعتیاد هم نوعی اعتراض است؛ فرد به خاطر گم کردن خودش و گم شدن در بحرانی که در آن است به اعتیاد پناه میبرد. اعتیاد را نه به عنوان یک پدیده عادی و اجتماعی بلکه باید به عنوان یک پدیده اعتراضی ببینیم. ریشه به وجود آمدن آن هم به عنوان اعتراض به شرایط اقتصادی و اجتماعی ارزیابی شود.
وی افزود: فرار مغزها، مهاجرت، خودکشی، اعتیاد همه اینها پدیدههایی هستند که باید از این منظر ارزیابی بشوند که در کشور ما این رویکرد جدی گرفته نشده است. این یک اخطار و هشدار به مسئولین است که فکر نکنند این پدیدهها انفرادی و بدون ارتباط با سیاستهای مسئولین و تحت تاثیر تهاجم فرهنگی رخ دادهاند. ریشه اصلی این پدیده اقتصادی است و مادامی که حاکمیت به آن پاسخی ندهد مشکلات کنونی تشدید خواهند شد.
این استاد دانشگاه ادامه داد: خانوادهها برای تأمین حداقل نیازهایشان با مشکلات زیادی روبه رو هستند؛ که آستانه تحمل آنها را کاهش میدهد و خشونت خانوادگی گسترش و رواج میکند که نماد آن هم رشد بیسابقه طلاق در جامعه است؛ همه اینها واکنشهای مستقیم به آسیبهای معیشتی است که به مردم و خانوادهها وارد شده است.
در سبد خانوار، سیب زمینی جایگزین خرید گوشت شده
راغفر واکنش مردم به وضع موجود را نوعی استیصال تعبیر کرد و گفت: این به این معناست که مردم چارهای جز واگذاری امکانات خود ندارند. وقتی که فشار اقتصادی زیاد میشود خانوادهها دست به حذف اقلامی مانند کالاهای فرهنگی زدند. از یک جایی به بعد کالاهای اساسی مثل الگوی مصرف غذا هم در سبد مصرفی دست خوش تعییر شد. مثلا سیب زمینی جایگزین خرید گوشت شد. اثر این روی سلامت و رشد افراد خیلی واضح بوده است. این اقتصاددان ضمن تأکید به اینکه ناتوانی جمعیت بزرگی از خانوارهای کشور در تأمین کالاهای ضروری موجی از خشم و نارضایتی را به وجود آورده است، گفت: پایین آمدن آستانه تحمل جامعه به خصوص در شرایط کنونی بسیار خطرناک است. در پی سقوط قشر متوسط به پایین، طبقات زیرین هم به پایینتر سقوط میکنند؛ اینها همه فرصتی برای آسیبهای بیشتر اجتماعی و انفجار اجتماعی هستند.
فرهنگ «سخیف» در کشور در حال رشد است
وی در ادامه افزود: در یکی دو سال اخیر قیمت کتاب به طرز بیسابقهای رشد کرده و در پی آن هم از سبد مصرف اساتید دانشگاه و محققین حذف شده است. این تاثیری مستقیم روی فرهنگ جامعه و رشد علم و حوزه فناوری در کشور دارد؛ ما میتوانیم این تاثیر را به شکل رشد یک فرهنگ سخیف در کشور ببینیم.
این پژوهشگر حوزه فقر ضمن اشاره به این که تعادل عادی زندگی مردم بهم خورده است، افزود: این عدم تعادل موجب به وجود آمدن آسیبهای بسیارجدیتری میشود و شکاف فرهنگی را در جامعه گسترش میدهد. در نهایت هم فاصله مردم، محققین و مسئولین روز به روز بیشتر میشود.
دیدگاه تان را بنویسید