تا هر چه سریع‌تر در عرصه داخلی تحولی بزرگ در مسیر استفاده بهینه از انرژی صورت نگیرد و وضعیت زیرساخت‌ها و شبکه توزیع کشور بهبود نیابد و همچنین در مقابل، سیاست خارجی کشور بنا بر وعده‌های انتخاباتی مسعود پزشکیان به سرعت دچار تحول و تعامل با جهان نشود، ایران با بحران‌های بزرگ‌تر و جدی‌تر در حوزه انرژی و به خصوص گاز مواجه می‌شود و شاید پیش بینی اینکه ایران به عنوان دومین دارنده ذخایر گاز جهان به وارد کننده آن تبدیل خواهد شد دیگر دور از نظر نیست و شاید بسیار زودتر کشور را گرفتار کند.

به گزارش اقتصاد24، روزهای گذشته بود که مسعود پزشکیان از گرمای سالن و نور زیاد انتقاد می‌کند، اما وزیر صمت به جای پذیرش و عذرخواهی نه تنها که مقاومت کرده و حتی جایی به گلایه می‌گوید «یک بازدید با شما آمده‌ایم هرچه می‌شود به من یک چیز می‌گویید!» البته که قطعا این مدل رفتار وزیر نسبت به رییس‌جمهور آن هم در این موضوعی که حق‌الناس است درست نیست، اما شاید بهتر است رئیس جمهور و کل هیات دولت درباره مساله بحران انرژی در ایران جایی دیگر به دنبال علت‌های رسیدن کشور به این نقطه بحران بگردند.

فارغ از مساله بحث کلامی میان رئیس جمهور و وزیر صمت که بسیاری معتقد هستند پاسخ‌های وزیر بوی تقابل و بی توجهی می‌داد و از همه مهم‌تر مساله فرهنگ سازی در میان شهروندان برای کاهش مصرف انرژی اکنون بسیار لازم است، اما شاید باید به شخص رئیس جمهوری نیز توجه و تذکر داده شود که مشکل اصلی بحران انرژی در ایران جای دیگر است.

البته که در همه جای جهان با توجه به بحران انرژی باید روش‌های مصرف درست و همچنین کاهش مصرف به شهروندان آموزش داده شود و حتما تذکر رئیس جمهور به وزیر صمت با واکنش درست‌تر او می‌توانست منجر به نگرش درست‌تر در بین همه شهروندان شود و کاش اتفاقا همه وزرا بیشتر از قبل به مساله صرفه جویی در سوخت و انرژی توجه کنند، اما ...، اما بحران انرژی در ایران ریشه‌های جدی دیگری دارد که با بهانه مصرف شهروندان نباید از روی آن پرید و عبور کرد و گذشت.

البته که صرفه جویی و استفاده درست از انرژی به خصوص در ایران با منابع آبی به شدت محدود حتما مهم و لازم است، اما ریشه‌های این مشکل از آن جایی نشات می‌گیرد که اساسا زیربنای مصرف انرژی در شبکه خانگی و صنایع، مستقیماً به دلیل سیاست‌گذاری کلان آن، به گاز وابسته است و راهکار نیز جذب فورس سرمایه گذار خارجی و متنوع‌سازی سبد انرژی در کشور است.

نکته مهم‌تر و ناگوارتر، اما این است که ایران ۲۸ میدان نفت و گاز مشترک با کشور‌های همسایه دارد که تقریبا در همه آن‌ها از بقیه همسایه‌ها عقب مانده است. مشکل اصلی ایران اکنون عقب‌ماندگی در برداشت نفت و گاز از میادین مشترک، سرمایه‌گذاری و نبود تکنولوژی مدرن است. کما اینکه مهم‌ترین میادین مشترک ایران با عراق، قطر و عربستان است؛ کشور‌هایی که با کمک شرکت‌های بین‌المللی، خصوصا غربی، تولید نفت و گاز خود را به شدت بالا برده و کماکان بر رشد استخراج از این میادین تلاش می‌کنند.

در واقع می‌توان گفت که بنا بر همین روند اگر هر چه سریع‌تر در عرصه داخلی تحولی بزرگ در مسیر استفاده بهینه از انرژی صورت نگیرد و وضعیت زیرساخت‌ها و شبکه توزیع کشور بهبود نیابد و همچنین در مقابل سیاست خارجی کشور بنا بر وعده‌های انتخاباتی مسعود پزشکیان به سرعت دچار تحول و تعامل با جهان نشود، ایران با بحران‌های بزرگ‌تر و جدی‌تر در حوزه انرژی و به خصوص گاز مواجه می‌شود و شاید پیش بینی اینکه ایران به عنوان دومین دارنده ذخایر گاز جهان به وارد کننده آن تبدیل خواهد شد دیگر دور از نظر نیست و شاید بسیار زودتر کشور را گرفتار کند.