عضو اتاق بازرگانی در پاسخ به اینکه باتوجه به حجم سرمایه‌گذاری‌ها و کمک‌های ایران به سوریه، آیا سوریه شریک تجاری مناسبی برای کشور بوده است یا خیر؟ گفت: فعالیت‌های ایران در سوریه دو قسمت بود؛ یک قسمت به ساخت و ساز مربوط می‌شود مانند خدمات مهندسی، ساخت جاده، نیروگاه و کارخانه و یک قسمت هم به واردات، صادرات و سرمایه‌گذاری ایرانیان در آنجا بازمی‌گردد.

فرشید شکرخدایی در گفت‌وگو با اقتصاد24، افزود: طبق قوانین بین‌المللی هر قراردادی که با دولت سوریه بسته شده باشد به دولت بعدی منتقل می‌شود که در این زمینه چالش‌های خود را داریم. اما درخصوص اینکه سوریه شریک مناسبی بوده است یا خیر باید از این منظر نگاه کنیم که نسبت به ریسکی که در کشور سوریه وجود داشته ایرانیان چه قدر آنجا حضور داشتند؟ تا آنجایی که من اطلاع دارم یک سری شرکت‌ها و نهاد‌های حاکمیتی برای ساخت و ساز در آنجا قرارداد‌هایی داشته‌اند و شرکت‌های خصوصی بیشتر در حوزه صادرات فعال بودند که غالبا از طریق سیستم بانکی انجام نمی‌شد. از آنجایی که بانک‌های سوریه به قوانین FATF پایبند بودند و این تبادلات چمدانی انجام می‌شد، به نظر من بخش خصوصی کشور کار بزرگی در سوریه شروع نکرده است، اما قسمت زیادی از شرکت‌های وابسته به دولت و حاکمیت در سوریه قرارداد‌هایی دارند و سرمایه‌گذاری‌هایی را هم انجام داده‌اند.

او در پاسخ به اینکه چه میزان از هزینه سرمایه‌گذاری‌های ایران بازگشته است؟ اظهار کرد: این اطلاعات منتشر نشده است تا در جریان حجم تبادلات دو طرف به صورت خالص باشیم، اما حجم تجارت ما رقم بزرگی نبوده و تا آنجایی که اطلاع دارم کمتر از یک میلیارد دلار بوده است. قسمتی از کالا‌ها هم از طریق عراق برای سوریه ارسال می‌شده چراکه ما مرز مشترکی نداریم. درواقع به عنوان صادرات عراق به سوریه ثبت شده و ما هم به عنوان صادرات به عراق ثبت می‌کردیم؛ بنابراین یک قسمت از صادرات کالای ایرانی در سوریه از طریق واسطه‌هایی مانند عراق بوده و از این رو عدد دقیقی نداریم، اما حجم سرمایه‌گذاری‌های شرکت‌های شبه دولتی و وابسته به حاکمیت هیچ وقت افشا نشده است.

رئیس کمیسیون سرمایه گذاری و تامین مالی اتاق بازرگانی درباره امکان ایران برای دریافت بدهی‌هایش از سوریه، عنوان کرد: ما یک سری کمک‌هایی کردیم که هیچ وقت نمی‌توانیم هزینه آن را دریافت کنیم مانند اینکه به سوریه پول بنزین می‌دادیم. بخشی از کمک‌های ما بلاعوض بوده و بخش دیگری هم کمک‌های مستقیم به جبهه مقاومت بوده است. آن دسته که رسمی و با قرارداد به دولت سوریه کمک کرده‌ایم را می‌توانیم ادعا کنیم ولی آنهایی که بصورت مستقیم و برای حفظ امنیت سوریه از طریق نیرو‌های مقاومت بوده است را نمی‌توانیم طلب کنیم.

شکرخدایی در واکنش به ارقامی که درباره بدهی سوریه به ایران مطرح می‌شود، بیان کرد: ما یک سری هزینه در سوریه کرده‌ایم که حساب و کتابش را حاکمیت دارد. یک قسمتی از هزینه ما مربوط به رسمیت ساختن دولت سوریه از این طلب است. این دو حساب جداست و لزوما با هم تطابق ندارند. آن دسته از کمک‌های رسمی به دولت سوریه که قرارداد تعهدآوری برای سوریه داشته باشد به دولت بعد منتقل می‌شود، اما نمی‌توانیم کمک‌های بلاعوضی را از دولت سوریه طلب کنیم؛ بنابراین ما یک خرج‌هایی کرده‌ایم و آنها هم پول‌هایی دریافت کردند که باید حساب و کتابی صورت گیرد. حال اینکه چگونه وصول کنیم یک چالش دیگر است که به این راحتی هم نخواهد بود. امیدواریم این ساز و کار‌ها طوری باشد که در بلند مدت بتوانیم کار‌های اقتصادی خودمان را در سوریه انجام دهیم. سوریه احتیاج به سرمایه گذاری در حوزه ساختن کشورش دارد و ما هم پتانسیل بزرگی برای حوزه ساخت و ساز و خدمات فنی و مهندسی داریم.

او تاکید کرد: آن زمان که دولت سوریه مشکلی هم نداشت به دلیل کاهش تولید ناخالص ملی و تورم شدید، امکان بازپرداخت بدهی‌هایش را نداشت یعنی دولت سوریه هیچ وقت توانست بدهی‌های پیشین خود در حوزه بنزین را پرداخت کند. توان مالی کشورش هم برای بازپرداخت به اندازه کافی نبود. من فکر می‌کنم دولت سوریه در آینده هم توان مالی نداشته باشد. نکته دیگر این است که زین پس یک سوریه یکپارچه تحت حکومت مرکزی خواهیم داشت یا تجزیه سوریه را شاهد خواهیم بود؟ در صورت تجزیه سوریه، این تعهدات بر عهده کدام دولت خواهد بود؟ همین الان کرد‌ها در شرق، سنی‌ها در غرب و حوزه علویون هم در مرکز، سه گروه حاضر هستند و ما نمی‌دانیم که آینده به سمت سوریه یکپارچه خواهد رفت یا خیر؟ باید ببینم که دست روزگار و تصمیمات داخلی به کدام سو می‌رود.