رامتین موثق

در یکسال اخیر و با شروع جنگ فلسطین و اسرائیل، بورس ایران هم یک روز خوش به چشم ندیده است. در این وضعیت که رشد به یک اتفاق نادر تبدیل شده، مسئولین دولت سیزدهم همواره ادعای اصلاح این بازار را داشتند. اما با شروع دولت چهاردهم، برخی معتقدند مسیر وزارت اقتصاد و سازمان بورس از مسیر دولت سیزدهم جداست و 180 درجه فرق کرده است.

دیروز وزیر اقتصاد از 8 فرمان برای بهبود اوضاع کلی اقتصاد و به خصوص بازار سرمایه خبر داد. به‌گفته همتی، با دستورات و توجه ویژه رییس‌جمهور، کاهش کسری بودجه و در نهایت تأمین مالی صحیح کسری بودجه، کاهش ریسک‌های سیستماتیک در اقتصاد تا جایی که در توان دولت باشد، رفع تنگناى مالى بنگاه‌ها، کاهش نرخ سود مؤثر، کاهش قیمت‌گذاری‌های دستوری و شکاف نرخ ارز نیما و بازار براى حذف رانت و کاهش سوء تخصیص منابع، در دستور کار دولت است.

اما بورس به این دستورات همتی بی‌اعتنا بود و روز گذشته، شاخص کل با ۲۴ هزار و ۶۶۱ واحد کاهش در ارتفاع دو میلیون و ۴۱ هزار و ۱۰۶ واحد قرار گرفت. این وضعیت مشابه روند 1 ماه گذشته نیز هست زیرا وزارت اقتصاد و بانک مرکزی برای بهبود وضعیت بورس اقدام به افزایش قیمت دلار نیما کردند اما بورس باز پشت سر هم کاهشی شد. حال باید دید این دستورات و تصمیمات چه تاثیری می‌تواند در بازار بورس داشته باشد و شرط اثرگذاری آنها چیست؟

با خبردرمانی موفقیتی کسب نمی‌شود

یک کارشناس بازار سرمایه در گفت‌وگو با «توسعه ایرانی»، درباره تفاوت عملکرد مدیریت فعلی و قبلی بورس اظهار کرد: برای ارزیابی عملکرد، باید بازه زمانی مناسب فعالیت مدیر درنظر باشد که در وهله فعلی، هنوز از اقدامات اولیه زمان لازم نگذشته که بگوییم کارنامه او قابلیت ارزیابی دارد یا نه.

هومن عمیدی برای ارزیابی سیاست‌های همین مدت مدیریت جدید سازمان بورس عنوان کرد: اینکه اعتقاد دارند بازار سرمایه باید حمایت شود نکته مثبتی است ولی مصداق‌ها و حرف‌ها باید با عمل همراه باشد. تنها با خبردرمانی نمیتوان موفق بود و دیگر بعد از مدتی، این صحبت‌ها تاثیر معکوس می‌گذارد.

او تصریح کرد که بازار به عمل نگاه می‌کند، نه به ادعاها.

عده‌ای خواهان افت بیشتر بورس هستند

این تحلیلگر بازارهای مالی درباره وضعیت فعلی بازار سرمایه گفت: اکنون در مقطعی قرار گرفتیم که ریسک‌های متفاوت داخلی و خارجی در بازار داریم.

عمیدی ادامه داد: اتفاقات سیاسی اخیر در بازار سرمایه بیشتر از بازارهای دیگر اثر گذاشته و در بازارهایی مانند املاک چندان تاثیرگذار نبوده. خود این روند نشان می‌دهد نگرانی‌های این اتفاقات فقط در بازار سرمایه خود را نشان می‌دهد در صورتی که اگر قرار باشد جنگ اتفاق بیفتد باید تاثیر آن را در بازارهای دیگر هم دید.

او تاکید کرد: فضایی حاکم شده است که برخی از آن آب گل آلود ماهی می‌گیرند و عده‌ای علاقه‌مند هستند که افت بازار سرمایه را تشدید کنند.

این کارشناس بورس با اشاره به اینکه سرخط فروش شرکت‌های بزرگ در بازار صندوق‌های عمومی هستند و این فضا هرروز بدتر می‌شود، خاطرنشان کرد: ارزش دلاری بازار به ۱۰۵ میلیارد دلار رسیده است که نشان می‌دهد یک فاجعه اتفاق افتاده است؛ اگر وارد جنگ مستقیم با اسرائیل  هم می‌شدیم نباید بازار به این شدت می‌ریخت. بازار به طرز عجیبی رها شده است و تصمیمات درست برای این بازار گرفته نمی‌شود.

چه کسی مخالف کاهش نرخ بهره بانکی است؟

عمیدی درباره تمایل وزیر اقتصاد برای کاهش نرخ بهره بانکی بیان کرد: آقای همتی حرف از کاهش بهره می‌زنند و اعلام کردند همه، و به خصوص رئیس بانک مرکزی، با این کار موافقند، پس چه کسی مخالف است که این کاهش اتفاق نمی‌افتد؟ اگر همه اعتقاد دارند که نرخ بهره در این کشور بالا است، پس چرا نرخ بهره درست نمی‌شود؟

او با عنوان اینکه اگر با این رویه مقابل نکنیم اتفاقات بدتری هم در کشور می‌افتد، تصریح کرد: عملا به دلیل سیاست‌های اشتباه بانک مرکزی، نرخ ۳۰ درصد برای جامعه جا انداخته شده است. وقتی نرخ بهره 30 درصد باشد، دیگر کسب‌وکار معنی ندارد و همه به دنبال این می‌روند که با پول خورد بهره کسب کنند و بی‌دردسر بخواهند عایدی داشته باشند.

این تحلیلگر با تاکید بر اینکه با این روند تولید از بین می‌رود و منابع در جاهایی که نباید، یعنی به سمت بازارهای سفته‌بازانه مثل دلار و سکه، وارد می‌شود، اضافه کرد: پس پول در اقتصاد برنمی‌گردد و مولد نمی‌شود و در برخی بازارهایی انباشت می‌شود که مردم در آن خود را نسبت به تورم حفظ می‌کنند. 

هومن عمیدی در گفت‌وگو با «توسعه ایرانی»: ارزش دلاری بازار به ۱۰۵ میلیارد دلار رسیده است که نشان می‌دهد یک فاجعه اتفاق افتاده است؛ اگر وارد جنگ مستقیم با اسرائیل  هم می‌شدیم نباید بازار به این شدت می‌ریخت. بازار به طرز عجیبی رها شده است و تصمیمات درست برای این بازار گرفته نمی‌شود

به گفته عمیدی، اگر همین سیاست قرار است ادامه پیدا کند، فرقی بین دولت پزشکیان و رئیسی نیست. اما  اگر قرار است روند اصلاح شود، برای شروع آن نیاز به عمل است.

او با بیان اینکه بانک مرکزی با سیاست‌های پولی مناسب باید نرخ بهره را کاهش دهد، اذعان کرد: در هفته گذشته نرخ بهره بین بانکی رشد کرده است، اگر بازار بین بانکی را نمی‌توانند کنترل کنند چگونه می‌توانند نرخ بهره کشور را کنترل کنند؟

این کارشناس بازارهای مالی همچنین درباره نرخ بهره اظهار کرد: نرخ بهره در کشور فاجعه بزرگ می‌آفریند. این نرخ‌های بهره که اکنون صحبتش می‌شود در واقع خلق پول جدید است و همینطور تورم افسارگسیخته‌تر می‌شود. اما اگر نرخ بهره که درست شود، مسیر جریان پول تغییر می‌کند. پول اگر وارد بازار سرمایه شود چرخ اقتصاد مملکت می‌چرخد.

او با عنوان اینکه حداقل در مرحله اول باید جلوی سرعت رشد نرخ بهره گرفته شود، تاکید کرد که هرچه زودتر باید نرخ بهره موثر کشور پایین بیاید تا پروژه‌ها توجیه اجرایی داشته باشند و پول‌ها به سمت تولید بیایند؛ وگرنه به مردم یاد می‌دهیم پول خود را در بانک بگذارند و کار نکنند.

اختلاف 35 درصدی دلار نیما و آزاد 

توجیهی ندارد!

عمیدی به ادعای کاهش فاصله نرخ دلار نیما و بازار آزاد اشاره کرد و گفت: نرخ دلار نیما باید یک فاصله معقول ۱۰ تا ۱۵ درصدی با نرخ بازار آزاد داشته باشد. اما اختلاف آنها کنون 35 درصدی است که توجیهی ندارد.

او با یادآوری اینکه اکنون نرخ نیما در حال افزایش است، تصریح کرد: یا باید نرخ رشد تیما بالاتر رود یا نرخ بازار آزاد کاهش پیدا کند؛ دلار آزاد را که نمی‌توانند پایین آوردند، پس چرا دلار نیما روزی ۳۰۰ تومان افزایش پیدا می‌کند؟ افزایش روزانه ۳۰۰ تومانی قرار است تا کی طول بکشد؟ تازه این افزایش جزیی با یک جهش بازار آزاد بی‌تاثیر می‌شود.

تناقض مخالفت با   اقتصاد دستوری و تسهیلات تکلیفی

این تحلیلگر بازار سرمایه با اشاره به اینکه زیان و عدم‌النفع شرکت‌های بازار سرمایه به 450 هزار میلیارد تومان رسیده است، بیان کرد: این زیان حاصل سیاست‌های دولت، و به خصوص قیمت‌گذاری دستوری است.

عمیدی ادامه داد: به بانک‌ها تسهیلات تکلیفی تحمیل شده است. از طرفی تسهیلات تکلیفی به بانک‌ها با نرخ بانکی پایین تکلیف می‌کنند اما بانک‌ها باید بهره ۳۰ درصد به سپرده‌گذاران بدهند. این سیاست خود ناترازی ایجاد می‌کند.

او با عنوان اینکه قرار نیست بار مسئولیت‌های مدنی دولت به دوش بانک‌هایی بیفتد که سهامدار دارند، تاکید کرد: وقتی به بانک دولتی این تسهیلات، تکلیف شود مابه‌التفاوت آن را هم دولت پرداخت می‌کند اما وقتی به بانک‌هایی که سهامدار خصوصی دارند، دستور می‌دهیم، این مابه‌التفاوت را سهامدار خرد پرداخت می‌کند.

این کارشناس خاطرنشان کرد که مسئولین میگویند با اقتصاد و قیمت‌گذاری دستوری مخالف هستند اما خود به بانک‌ها برای تسهیلات تکلیفی دستور می‌دهند. این سیاست‌ها با هم تناقض دارند.

ریسک‌های ایجاد شده توسط دولت

 کاهش پیدا نکرده است

عمیدی درباره ادعای همتی مبنی بر کاهش ریسک بازار سرمایه، عنوان کرد: بزرگترین ریسک داخلی بازار، تصمیمات خلق‌الساعه دولت است. دولت برنامه مشخصی ندارد و یک روز برای یک صنعت خواب می‌بیند که سودش را کم کند و فردا برای صنعت دیگر خوای می‌بیند که از بورس کالا خارجش کند.

او تصریح کرد که این تصمیمات خلق‌الساعه ریسک‌های تولید و بازار سرمایه است. اگر کسی می‌خواهد این ریسک‌ها را کنترل کند باید به سرمایه‌گذار بگوید تا چندسال دیگر برنامه‌اش برای اقتصاد چیست.

این تحلیلگر بورس به بودجه 1404 اشاره کرد و گفت: 1 ماه دیگر قرار است که بودجه 1404 به مجلس برود. اما سهامدار نمی‌داند که چه نرخی برای خوراک پتروشیمی‌ها قرار است تصویب شود. وقتی این قضایا مشخص نباشد به ریسک تبدیل شود و یکی از بزرگترین ریسک‌ها اکنون بودجه است.

او با عنوان اینکه ریسک‌های ایجاد شده توسط دولت کاهش پیدا نکرده است، تاکید کرد که نمیتوان متغیرهای موثر اقتصاد را نامشخص گذاشت و از سرمایه‌گذاران بخواهیم سرمایه‌گذاری کند زیرا آنها باید بدانند در چه فضایی قرار است سرمایه‌گذاری کنند.

یک کارشناس بازار سرمایه: امیدوارم آقای صیدی مسیر آقای عشقی را نرود. اگر اکنون فعالیت‌هایی انجام میدهند، خیلی خوب است که ادامه دهند. اما اگر موفق نشدند، دلایل عدم موفقیت را شفاف اعلام کنند. یعنی مدیریت قبلی با جدید باید یک تفاوت مهم داشته باشد و آن هم در شفافیت است

استفاده از نقدینگی بسیار پایین بورس

 برای تامین مالی دولت

عمیدی درباره کاهش کسری بودجه اظهار کرد: کاهش کسری بودجه با منضبط شدن بودجه دولت اتفاق می‌افتد یعنی بودجه مراکز غیرمهم را باید کاهش داد. اگر فضای اقتصادی ایران تحریم است و دچار مشکلات ناشی از آن هستیم، انضباط را از خود شروع کنیم زیرا فقط به مردم نمیتوان گفت که این فشار را تحمل کنند در حالی که نهادهایی بودجه‌شان انبساطی باشد. بودجه نهادهای دیگر هم انضباطی شود تا حداقل مردم ببینند که این نهادها هم مثل بقیه در تحمل این فشارها شریکند.

او تصریح کرد که به جای انجام انضباط بودجه، اوراق منتشر می‌کنند و این اوراق را در بورس با نرخ‌های بالا می‌فروشند تا برای دولت تامین مالی شود. نمیتوان که فقط از جیب بازار سرمایه هزینه کنند اما در حرف بگوبند که حمایت میکنند اما در عمل هیچ حمایتی انجام نمی‌شود.

این کارشناس با بیان اینکه متاسفانه سیاست‌ها برای تولید و بازار سرمایه به شدت غلط و اشتباه اما برای دولت منفعت‌طلبانه است، تاکید کرد که نقدینگی بسیار پایین بورس هم برای تامین مالی دولت استفاده می‌شود.

دولت بزرگترین بازنده بازار سرمایه است

عمیدی درباره تاثیر نهایی تمام این چالش‌ها بیان کرد: دولت بزرگترین بازنده این سیاست‌ها است زیرا ۸۰ درصد سهام شرکت‌هایی که در بورس هستند، متعلق به دولت است.

او ادامه داد: دولت فقط برای حل مشکلات روزمره خود یک زیان سنگین و ارزش دارایی‌ها داده است. رفتار دولت مانند کسی است که یک خانه چوبی دارد اما برای گرم کردن این خانه از تکه‌های خانه برای سوزاندن استفاده می‌کند.

این تحلیلگر بازارهای مالی با اشاره به اینکه دولت از جیب خود و سهامدارانی که شرکایش هستند هزینه‌ها را پرداخت می‌کند، تصریح کرد: بزرگترین سرمایه که اعتماد است، از بین رفته و متاسفانه تمام دارایی‌ها نابود شده و سود شرکت‌ها از بین رفته است؛ با تمام این شرایط، دولت به خودش، به عنوان بزرگترین سهامدار بازار سرمایه، بزرگترین ضربه را زده است.

تفاوت مدیریت جدید و قبلی در شفافیت است

عمیدی درباره عملکرد لازم برای اصلاح بورس اظهار کرد: بازار سرمایه با دستور درست نمی‌شو؛ اصلاحات بازار سرمایه دستور نمی‌خواهد و حرکات عملیاتی می‌خواهد‌.

او افزود: این دستورهای اقای همتی در تئوری کارا است اما در عمل باید اتفاق بیفتد. بانک مرکزی و دولت باید از خود شروع کنند. برای مثال از تسهیلات تکلیفی بانک‌ها شروع کنند که دستوری نباشد.

این کارشناس بورس تاکید کرد: کار آقای صیدی بسیار سخت است و باید به شرط نتیجه تلاش کند؛ اگر تلاشش نتیجه‌بخش نبود باید اعلام کند که چه سنگ‌اندازی‌ها و چه کارشکنی‌هایی در مسیر بود که سیاست‌ها به موفقیت نرسید.

عمیدی در پایان خاطرنشان کرد: امیدوارم آقای صیدی مسیر آقای عشقی را نرود. اگر اکنون فعالیت‌هایی انجام میدهند، خیلی خوب است که ادامه دهند. اما اگر موفق نشدند، دلایل عدم موفقیت را شفاف اعلام کنند. یعنی مدیریت قبلی با جدید باید یک تفاوت مهم داشته باشد و آن هم در شفافیت است.