گاو شیرده اقتصاد ایران بیمار است
بدهی ۵۰ میلیارد دلاری «احمدینژاد» روی دست صنعت نفت!
امین قلعهای
شرکت ملی نفت ایران 50 میلیارد دلار بدهی دارد. این خبر نخستینبار توسط یک روزنامهنگار نفتی در کانال تلگرامی اختصاصی او انتشار یافت. در دو روز اخیر اما بازانتشار این خبر توسط پدرام سلطانی، نایبرئیس اتاق بازرگانی ایران در توئیتر همچون یک بمب خبری در شبکههای اجتماعی بازتاب یافت.
بدهی 50 میلیارد دلاری حاصل پرداختیهای بیحسابوکتاب در فاصله زمانی دولت دهم و نهم بوده است، چراکه در گذشته بدون هیچ اصولی به پیمانکاران بهای کاری که انجام ندادهاند را پرداخت میکردند
پدارم سلطانی در توئیتر نوشته بود: «بدهى شرکت ملى نفت از مرز ٥٠ میلیارد دلار گذشته است. این شرکت در حال خرج کردن ذخایر استهلاک و اندوختههایش است، یعنى دارد فرش زیر پایش را مىفروشد. اقتصاد معیوب و حکمرانى غلط نفت در حال ورشکسته کردن صنعت نفت ایران است. گاو شیرده اقتصاد ایران بیمار است.» به دنبال انتشار این توئیت و بازتاب وسیع آن در شبکههای اجتماعی خبرگزاری ایسنا دیروز به سراغ یک منبع مطلع در وزارت نفت رفت. این خبرگزاری به نقل از این منبع مطلع نوشت: «متأسفانه این موضوع صحت دارد، اما اوضاع آنقدر وخیم نیست که این شرکت اقدام به فروش ذخایر استهلاک خود کند. این بدهی مربوط به وامهایی است که دولت نهم و دهم برای تکمیل برخی فازهای میدان گازی پارس جنوبی و همچنین طرحهای ۳۵ ماهه از صندوق توسعه ملی گرفته و از آنجا که این طرحها در آن زمان به سرانجام نرسید، تسویه نشده بود. مبلغ ۵۰ میلیارد دلار در واقع اصل و تأخیر همان وامها است.» به گفته این منبع مطلع شرکت ملی نفت به دلیل شرایط اقتصادی حاکم بر کشور شاید دچار مشکلاتی شده باشد، اما این مشکلات به قدری نیست که فرش زیر پای خود را بفروشد!
ماجرای طرحهای 35 ماهه چیست؟
خرداد ماه سال 1389 مسعود میرکاظمی، وزیر وقت نفت تصمیم گرفت قرارداد فازهای 13، 14، 19، 22، 23 و 24 پارس جنوبی را امضا کند تا این فازها در کنار پروژه 20 و 21، طی 35 ماه به تولید برسند؛ یعنی درست قبل از برگزاری انتخابات سال 1392. اما در عمل هیچیک از فازهای 35ماهه به تولید نرسیدند و تنها پروژههایی با درصد پیشرفت متفاوت از 51 تا 67 درصد در دست توسعه بود؛ موضوعی که از مدتها قبل پیشبینی میشد. به عنوان مثال اکبر ترکان، در اوایل سال 1390 گفته بود: «زمان 35 ماه (برای اتمام شش فاز پارس جنوبی) از همان ابتدا هم معلوم بود که مبنای درستی ندارد و قطعاً انجام این پروژهها در 35 ماه ممکن نیست، اما اینکه دارند کار میکنند خوب است. اگر بخواهیم مقایسه کنیم باید بگوییم که در دوره دوساله اخیر در پارس جنوبی کارها بهتر از چهار سال قبل از آن پیش رفته است. الان مهمترین کار این است که تمرکز کنند بر فازهای 12، 15، 16، 17 و 18 و آنها را به اتمام برسانند، این خیلی مهم است چراکه فاز 12 خود معادل سه فاز است. یعنی همین سه قرارداد میتواند تقریباً 175 میلیون مترمکعب به ما گاز بدهد. لذا خوب است که روی همین سه قرارداد متمرکز شوند، که معادل هفت فاز است و کوشش کنند در دو سال باقیمانده همینها را تمام کنند».
محمدرضا زهیری، مدیرعامل شرکت نفت و گاز پارس، در اواخر دولت دهم و اوایل دولت یازدهم درباره نحوه اجرای این طرح گفته بود: «زمانی که ما در فازهای 35ماهه نیازی به لولهگذاری نداشتیم، پول هنگفتی به تاسیسات دریایی اختصاص داده شد تا مثلاً هزار کیلومتر لوله بیاورد. وقتی آورد، مجبور بودیم که progress ثبت کنیم در فازها؛ در حالی که به تولید نمیرسیدیم. به مجری یک طرح میگفتم شما که فقط دارید پالایشگاه میسازید، فکر نکردید این پالایشگاه برق میخواهد یا برای راهاندازی، به گاز شیرین نیاز دارد و نمیتوان از دریا گازترش آورد. یا در زمینه حفاری، وقتی دکل حفاری در موقعیت مستقر میشود، با توجه به بهرهوری موجود و زمان موردنیاز، مطمئناً باید دورهای طی شود و راه دیگری هم نداریم. ازاینرو یکی از گلوگاههای مهم دیگر حفاری بود که باید همواره برای آن بودجهای را در نظر میگرفتیم.»
بدهی ۵۰ میلیارد دلار مربوط به وامهایی است که دولت نهم و دهم برای تکمیل برخی فازهای پارس جنوبی و همچنین طرحهای ۳۵ ماهه از صندوق توسعه ملی گرفته و چون این طرحها آن زمان به سرانجام نرسید، تسویه نشده بود . این مبلغ درواقع اصل و تأخیر همان وامها است
وزارت نفت در دولتهای نهم و دهم دقیقاً چقدر زیان دید؟
ماجرای اجرای طرحهای 35 ماهه در دولتهای نهم و دهم تنها بخشی از خسارتهایی است که وزارت نفت و شرکت ملی نفت ایران در دولتهای نهم و دهم در نتیجه رفتار غیرکارشناسی مدیران متحمل شدند.
بهزاد نبوی، عضو هیات مدیره شرکت پتروپارس که توسعه فاز یک پارس جنوبی را برعهده داشت در این باره میگوید: «باید ببنیم فازهای ۱۵ و ۱۶ و سایر فازها را چطور توسعه دادند؟تا آنجا که به یاد دارم، آقای احمدینژاد در اواخر سال ۹۱ یا اوایل سال ۹۲ در مصاحبهای که در روزنامه اطلاعات منتشر شده بود، گفته بود، برای اجرای هفت فاز پارس جنوبی تا زمان مصاحبه ۴۵ میلیارد دلار هزینه شده و متوسط پیشرفت فیزیکی حدود ۵۰ درصد بوده است! البته اقای زنگنه آن ارقام را اغراقآمیز میداند، ولی معتقد است برای هر فاز بیش از سه میلیارد دلار، یعنی سه برابر فاز یک و یک و نیم برابر فازهای ۲ و ۳ به صورت نقدی (و نه بیع متقابل) هزینه شده است. این نتیجه کار شرکتهایی نظیر پیمانکاران فازهای ۱۵ و ۱۶ است.» این همه در حالی است که به گفته بهزاد نبوی شرکت پتروپارس قرار بود فاز یک پارس جنوبی را با قیمت واقعی حدود یک میلیارد و 200 میلیون دلار به پایان برساند. فازهای ۱۵و ۱۶ پارس جنوبی، اما در دی ماه 94 در حالی توسط حسن روحانی، رئیسجمهوری افتتاح شد که پیش از این برای اولین بار در مردادماه سال ٩۲ توسط محمود احمدینژاد، رئیسجمهوری وقت رسماً افتتاح شده بود. اجرای پروژه فازهای ۱۵و ۱۶ پارس جنوبی بیش از دو برابر حد متعارف هزینه دربرداشت و زیان ناشی از ۶٩ ماه تأخیر در اجرای آن، حدود ۴٠ میلیارد دلار برآورد شد. گذشته از موارد فوق اما اینگونه به نظر میرسد که فشارهای اخیر بر شخص وزیر نفت به دلیل عدم پرداخت برخی هزینهها به پیمانکارانی است که در دولتهای نهم و دهم هزینههای زیادی را به شرکت ملی نفت ایران تحمیل کرده بودند. بدهیهایی که حتی پرداخت آنها به این پیمانکاران با مخالفت سازمان بازرسی کل کشور مواجه بوده است.
زنگنه دو سال پیش درمورد بدهی 50 میلیارد دلاری شرکت ملی نفت ایران گفته بود: «نمیتوان همه تخلفات گذشته را فساد نامید، چراکه بسیاری از آنها بیانضباطی بوده است و بسیاری از آنها زمینهساز فساد شدند و همین عامل سبب شد تا امروز وزارت نفت بیش از ۵۰ میلیارد دلار بدهکار باشد که حاصل پرداختیهای بیحسابوکتاب در فاصله زمانی کوتاه گذشته بوده است. چراکه در گذشته بدون هیچ اصولی به پیمانکاران بهای کاری که انجام ندادهاند را پرداخت میکردند.»
دیدگاه تان را بنویسید