خط بطلان بازار سرمایه بر آمارهای اقتصادی مثبت و امیدوارکننده مقامات؛
بورس حتی کف مقاومتی را از دست داد
باران زرین قلم
حال اقتصاد ایران خوب نیست. برای دریافت خوب نبودن احوالات اقتصادی ایران لازم نیست سری به آمار و ارقام اعلامی مقامات دولتی بزنید و محاسبه کنید آیا تورم 20 درصد کاهش داشته است یا خیر. فقط میتوانید وضعیت شاخص بورس را نگاه کنید تا متوجه شوید اقتصاد ایران تا چه اندازه با آمارهای مثبت و امیدوارکننده مقامات فاصله دارد.
نوزدهم شهریور روز مهمی برای بورس بود، روزی که شاخص بورس بار دیگر با کف تاریخی خود در سال ١۴٠١ دیدار کرد. عقبگرد عجیب بازار سهام در دهه سوم شهریور سیگنال ناامیدکنندهای را برای سهامداران مخابره کرد. سال ۱۳۹۹ ریزش و سقوط بورس آغاز شد و به نوعی تا به امروز ادامه داشته است. در سال ۱۴۰۱ شاخص کل بورس در سطح یک میلیون و ۴۰۰ هزار واحدی نوسان میکرد که حالا به واسطه افزایش صفهای بازار به سطح یک میلیون و ۳۹۷ هزار واحدی رسید.
هر تغییر کانال و افت بیشتر شاخص، امید و اعتماد سهامداران را برای جبران زیان و بازگشت اصل سرمایهشان از بین میبرد. با این افت شاخص، باید انتظار صفهای بیشتری در بازار سرمایه داشته باشیم که این صفها ناشی از ترس نزول و افت بیشتر است.
به این ترتیب بازار سرمایه با پسروی تاریخی به کانال یک میلیون و ۳۰۰ هزار واحدی بار دیگر در آستانه موقعیت جدیدی قرار گرفته است.
این اولین باری است که پس از اوایل فروردین ماه شاخص بورس در کانال یک میلیون و ۳۰۰ هزار واحدی قرار میگیرد. شاخص کل بورس دیروز ۱۵ هزار و ۴۲۴ واحد ریخت و به عدد یک میلیون و ۳۹۷ هزار و ۴۳۲ واحد رسید.
شاخص هموزن نیز دیروز ۴ هزار و ۷۵۶ واحد ریخت و به عدد ۴۰۵ هزار و ۵۶۵ واحد رسید.
در فرابورس شاخص کل با افت ۱۳۵.۷۶ واحدی به عدد ۱۸ هزار و ۹۸۳ واحد رسید.
ارزیابیها نشان میدهد در نخستین روز معاملاتی سال ۱۴۰۱ شاخص کمتر از حد کنونی بوده است. طبق اطلاعات مندرج در TSETMC شاخص کل بورس در روز ششم فروردین ۱۴۰۱ در محدوده یک میلیون و ۳۹۰ هزار واحدی بود. اما از روز هفتم فروردین تا به دیروز شاخص هیچگاه به کانال یک میلیون و ۳۰۰ هزار واحدی بازنگشته بود.
وقتی بورس ریخت
یک سال از وعدههای رنگارنگ کاندیداهای حاضر در سیزدهمین دوره رقابتهای انتخابات ریاستجمهوری در خصوص ساماندهی بورس میگذرد. یکی وعده حل بحران بورس در سه روز را میداد و دیگری معتقد بود در طول چند ماه میتوان بورس را بر مدار ثبات قرار داد.
ابراهیم رئیسی در دیدار سرزده از بازار سرمایه اما صریحتر سخن گفت و تاکید کرد: نباید مشکلات را پشت گوش انداخت بلکه باید در دل مشکلات رفت، راهحلها را پیدا کرد و با کمک همه کسانی که میتوانند نقشآفرین باشند، وضعیت را به سرعت اصلاح کرد.
وی متذکر شد: بازار بورس و مسائل آن مثل نرخگذاری و دامنه نوسان را نمیتوان دستوری اداره کرد بلکه باید سازوکارهایی برای آن ایجاد شود.
نامزد انتخابات ریاست جمهوری با بیان این که تمام دنیا بورس دارد و مردم با بورس کار میکنند، مهمترین عامل اعتماد مردم به بازار بورس را ثبات این بازار عنوان کرد.
رئیسی افزود: الآن در کشور ما وضعیت بازار، تولید، خرید و فروش قابل پیشبینی نیست و حتی یک جنس معمولی را هم میخواهند بفروشند، میگویند بگذارید ببینیم هفته بعد چه میشود.
از پس یک سال فعالیت دولت سیزدهم اتفاقا همه موارد پیشگفته همچنان موضوعیت دارد و بررسیها نشان میدهد دولت سیزدهم همچنان با پیروی از سیاست قیمتگذاری دستوری درصدد است وضعیت را مدیریت کند. قابل پیشبینی نبودن آینده نیز برای بسیاری از فعالان اقتصادی همچنان پابرجاست و حالا ثمرهی سیاستهای اعلامی نیز بازگشت دیگربار بازار به کف مورد انتظار است.
دلایل ریزش شاخص چیست؟
در توضیح دلایل ریزش شاخص بازار سرمایه میتوان نکات مهمی را مورد اشاره قرار داد اما شاید مهمترین اتفاق رخ داده آن است که هیچ اتفاقی در عرصه سیاست و اقتصاد ایران نیفتاده است.
نه تنها مذاکرات ایران و غرب بر سر احیای برجام به نتیجه نرسیده بلکه سیاستهای اقتصادی دولت نیز هیچکدام نتوانسته است گرهای از بار مشکلات متعدد بر دوش اقتصاد بردارد.
عوامل مثبت تاثیرگذار روی بورس بسیار زیادند؛ اما در شرایط فعلی بازار سرمایه وزن بیشتری به اخبار منفی میدهد. حتی گاه اخبار مثبت را منفی قلمداد میکند و در نتیجه شاهد افت بیشتر بورس هستیم.
قابل پیشبینی نبودن آینده و تیرهتر شدن چشمانداز پیش رو نیز سبب شده است بسیاری از سرمایهگذاران از بهبود وضعیت ناامید شده و درصدد تبدیل سهام به نقدینگی در زمان کوتاه برای خروج از بورس باشند.
هر تغییر کانال و افت بیشتر شاخص، امید و اعتماد سهامداران را برای جبران زیان و بازگشت اصل سرمایهشان از بین میبرد. با این افت شاخص، باید انتظار صفهای بیشتری در بازار سرمایه داشته باشیم که این صفها ناشی از ترس نزول و افت بیشتر است
نشانههای صریح از بیاعتمادی سهامداران به سیاستهای اعلامی دولت
بر اساس گزارشهای ارائه شده، در ٢١ روز معاملاتی خرداد ماه در ١٨ روز شاهد خروج پول حقیقی از بازار بودیم و تنها در ٣ روز کاری سرمایه حقیقی به بازار وارد شد. مجموع تغییر مالکیت حقیقی به حقوقی در خرداد ماه ٧ هزار و ٩٠۴ میلیارد تومان بود. به عبارت دیگر به طور میانگین روزانه ٣٧۶ میلیارد تومان پول حقیقی از بازار سهام خارج شده است که نسبت به خروج روزانه ٧٢ میلیارد تومان پول حقیقی در اردیبهشت ماه افزایش ۵ برابری -معادل ۴٢٢ درصد- را نشان میدهد.
طبق برآوردهای صورت گرفته خروج پول حقیقیها از بازار سرمایه کماکان ادامه دارد و در هفته ابتدایی شهریور ماه ۷۰۶ میلیارد تومان سرمایه حقیقی از بازار سهام خارج شده و میانگین خروج پول حقیقی روزانه ۱۴۱ میلیارد تومان بوده است.
تداوم این روند نشانه صریح بیاعتمادی سهامداران به سیاستهای اعلامی دولت در حوزه اقتصاد است.
بلاتکلیفی در حوزه سرمایهگذاری در اقتصاد ایران از یک سو و همچنین حضور بازار پرقدرت رمز ارز از سوی دیگر سبب شده است بسیاری به این نتیجه برسند که بازار سرمایه ایران فعلاً توان رشد را ندارد.
برخی تحلیلگران معتقدند احتمالا در میانه هفته صفهای بازار کمی تغییر میکند و شاخص در آستانه کانال یک میلیون و ۴۰۰ هزار واحدی قرار میگیرد. اما به طور کلی نباید در این هفته انتظار رشد و سودآوری شاخص و صنایع بازار سرمایه را داشت.
نکته اینجاست که رشد شاخص زمانی اتفاق میافتد که سرمایهگذاری در اقتصاد رخ داده و رشد واقعی اقتصادی محقق شود. در حالی است که طی یک دهه گذشته ایران با رشد صفر درصدی اقتصاد مواجه بوده است. به این ترتیب وضعیت بازار سرمایه صریحا نشان میدهد حال اقتصاد ایران خوب نیست.
دیدگاه تان را بنویسید