نگاهی به چند نمایشگاه تجسمی در گالریهای تهران
تجربههای همزمان در فضای شخصی
روزبه صدر
از میان نمایشگاههای هنرهای تجسمی که این روزها در گالریهای تهران برپا شده، چه رخدادهای قابل تاملی را میتوان شناسایی کرد که در رویکردی تجربهگرایانه به بیان ایدههای شخصی خود پرداختهاند؟ در این ارتباط بجز اینکه با تماشای آثار این هنرمندان میتوان به کم و کیف این تجربهها واقف شد، ایدهها و ذهنیت هنرمندان در این آفرینشها گویای آنچه است که این رخدادها را شکل داده است.
سیمین کرامتی در نمایشگاه «سپوکو» سعی در جسمیت بخشیدن به جدالهای هر روزه فردی و اجتماعی داشته است. زنهایی که به تصویر کشیده، فرشتهخو یا پلید هستند، اما قطعاً همهشان نبردی سنگین را پشت سر گذاشتهاند و بالهایشان از غرور و شجاعتشان حاصل شده است
جسمیت بخشیدن به جدالهای روزمره
نمایشگاه نقاشیهای سیمین کرامتی که با عنوان «سپوکو» در گالری اعتماد به نمایش درآمده با الهام از یک مفهوم شرقی ایده مرکزی این نمایشگاه را شکل میدهد. سپوکو به مرگ خودخواسته ژاپنی گفته میشود که به خاطر حفظ حرمت شخصی و یا خانوادگی اجرا میشده است. هنرمند در این مجموعه که آن را به طور سمبولیک سپوکو نامیده است، به نوعی سعی در جسمیت بخشیدن به جدالهای هر روزه فردی و اجتماعی داشته است. زنهایی که او در این مجموعه به تصویر کشیده، فرشتهخو یا پلید، زنده یا جانباخته هستند، اما قطعاً همهشان نبردی سنگین را پشت سر گذاشتهاند و بالهایشان از غرور و شجاعتشان حاصل شده است.
هنرمند در بیان عواطفی که او را به آفرینش این مجموعه رهنمون شده مینویسد: تو انگار کن که من با خود تو حرف میزنم، تو انگار کن به تماشای داستانی پر از رنگ نشستهای. من میدانم که از یک ناکجا آویزانم، که بر لبه ابرها به تعلیق دچارم. میدانم این رطوبت ناپایدار ابرهاست که در امتداد عبور از تارهای صوتی من چیزی شبیه به کلمه خلق میکند. از این لبه محو شونده، به آسمان که خیره میشوم تصویری از تو میبینم که از خود حقیقیت پررنگتر است.
امروز، اکنون، اینجا
نمایشگاه آثار هفت هنرمند زن مجسمهساز در گالری پروژههای آران یکی دیگر از این تجربهها است که آثار هر یک با روش و زبان خاص خود با مخاطب سخن میگویند. «با ریشههای پوشیده در خاک تیره انرژی خورشید و گوهر ماه را در خود جذب کردند خیس از باران و شبنم، آنها فهمیده بودند...» عنوان این نمایشگاه است و تکثر آثار در این مجموعه نشان از روحیه مقاوم و پرتلاش این هنرمندان را که هریک برای خود قالب خاصی را تجسم کرده و در آن مسیر حرکت میکنند نشان میدهد. عنوان نمایشگاه از کتاب «ذرت سرخ» اثر نویسنده شهیر چین «مویان» وام گرفته شده است. در صفحه دوم این کتاب، نویسنده شهر «گاوومی» را که محل وقوع حوادث این رمان است به این شکل توصیف میکند: «به راحتی زیباترین و مهوعترین، عجیبترین و عادیترین، مقدسترین و فاسدترین، همزمان قهرمانانه و بزدلانه، در یک آن هم مرکز عیش و نوش و هم عاشقانهترین محل است.»
آثار این نمایشگاه زاده امروز، اکنون و این مکان هستند، جایی که در آن خوشحالترین و در عین حال نگونبختترین هستیم. سرزمینی که مدام در وضعیت تغییر است. جایی که شرایط غیرعادی همیشه عادی است. در بستری اینچنین است که خلوص اندیشه و تلاش مداوم متاعی گرانبها است و ارزش دیده شدن و تحسین را دارد.
زندگیِ بدون مرز!
«تَرْکْ، گذاشتن و رفتن» عنوان نمایشگاهی از ثریا کیانی است که در گالری «اینجا» برپا شده است. هنرمند در این مجموعه سفالینههایی را ساخته که از آشتی او با طبیعت در همراهی با خیالهایش نشأت گرفته است.
هنرمند در خود در توصیف شکل گرفتن این مجموعه مینویسد: «یک وقت برمیگردی و زندگی خود را نگاه میکنی و میبینی که کلیشههای درستزندگیکردن چگونه دست و پایت را بستهاند. تو در چارچوب زندگی هستی و همه چیزهایی که به زندگی پیوندت میدهند، با طنابهای نامرئی محدودت میکنند. آنروز بود که تصمیم گرفتم همه آن خوشبختیهای تجویزشده را کنار بگذارم، ببُرم و دوباره شروع کنم. رؤیاهایم را زندگی کنم بدون هیچ کلیشهای. زندگیِ بدون مرز! شجاع باشم و از حریم امن بیرون بیایم و تجربه کنم. حریم امنی پویا، در حرکت و جدیدی را پیدا کنم؛ یک جای دور، یک جای بکر، جایی که بتوانم همهچیز را دور بریزم و خودم باشم. بسازم؛ با دستهای خودم، با رؤیاهای خودم و از دل خاک. آنروز هیچ تصوری از جایی که امروز هستم نداشتم؛ آن روز میرفتم که رها بشوم. باید عادتهایم را کنار میگذاشتم و باورهایم را باز میآموختم. »
جهانی که محور آن انسان نیست
نمایشگاه گروهی 10 هنرمند در گالری نگر با عنوان «آنیمیسم» که با گردآوری یلدا جمالی شکل گرفته از دیگر نمایشگاههایی است که بر مبنای تجربهگرایی حول یک ایده مشترک شکل گرفته است.
آنیمیسم یا روح باوری از ریشه لاتین آنیما یعنی جان و روان میآید. جانگرایی که در این مجموعه به عنوان مفهوم مرکزی در نظر گرفته شده اشاره به آیینی دارد که که تمامی عناصر طبیعت را دارای روح و جان میداند. منظور از این واژه، قائل شدن روح و روان و جان برای همه موجودات حتی اشیا است. غالباً این ارواح و جانها به گیاهان و حیوانات نسبت داده میشود و مبتنی بر تخیلات و اوهام بشر اولیه است. در این تفکر جهان سرشار از شخصیت است که انسانها تنها بخش کوچکی از این شخصیتهای جاندار را تشکیل میدهند.
در نمایشگاه آثار هفت هنرمند زن مجسمهساز در گالری پروژههای آران، تکثر آثار نشان از روحیه مقاوم و پرتلاش این هنرمندان دارد که هریک برای خود قالب خاصی را تجسم کرده و در آن مسیر حرکت میکنند. آثار این نمایشگاه زاده امروز، اکنون و این مکان هستند
واقعیتهای شخصی و اجتماعی
نمایشگاه مرجان قربانی در فضای هنری همرس نمایشگاه دیگری است که بر پایه دغدغههایی شخصی شکل گرفته است. مجموعه پیشرو، بازنماییهای ذهنی هنرمند از واقعیتهای شخصی و اجتماعی روزگار او است. تصاویری که گرچه برای حیاتشان دست به دامن پرتره شدهاند، اما تداعیهای رازآلودی هستند از همه آنچه که او را به عنوان یک انسان معاصر میسازد و برمیانگیزد، باز میدارد و رها میکند. به تصویر کشیدن واقعیتی که خود را در زیر لایههای ظاهری صورت پنهان کرده است، دلمشغولی او در شکلگیری این مجموعه بوده است. تک تک ما، در هر لحظه از ارتباطمان با اجزای جهان و رویدادهایش، آنها را در ذهن خود بازنمایی و در واقع بازسازی میکنیم، هیچ یک از این تصاویر بازنمایی شده با واقعیت آن رویداد یکسان نیستند، به عبارت دیگر، هیچ چیز به اندازه یک تصویر ذهنی یا یک خاطره جمعی، انتزاعی نیست. بازسازی ذهنی آن خاطره یا رویداد یا شخص، درواقع مجموعهای از تصاویر ذهنی ما است؛ موقعیتی است که تصویر ذهنی را از یک تصویر به اصطلاح واقعی جدا میکند.
دیدگاه تان را بنویسید