بازیگر خوبی نبود، کارگردان خوبی هم نمیشود
وقتی سحر قریشی میخواهد کارگردان شود
آبان نامجو
سحر قریشی اولین فیلمش را کلید زد، خبری که کمی طعنهآمیز به نظر میرسد، خصوصا وقتی که کلیپهای برنامه رشیدپور و آن فضاحت نشناختن افرادی چون کاپولا در کارنامه قریشی میدرخشد! او میگوید قرار است در شش ماه دوم سال فیلم را کلید بزند و فیلم هم ظاهرا یک ملودرام اجتماعی است. اما خب قریشی اولین ستارهی جوانی نیست که به عرصه کارگردانی ورود میکند، پیش از او امثال شهاب حسینی، جواد رضویان، پیمان معادی، نیکی کریمی و...از بازیگری به کارگردانی رسیدند و حاصل کار چندان جالب توجه نبوده است.
نیکی کریمی
دو کار ساخته، کارهایش را خودش تهیه می کند،؛ آذر و شیفت شب، دومی به مراتب از اولی بهتر بود و پختهتر. هر دوی آثار درباره زنان بود و در ژانر ملودرام، در واقع دنیای سینمایی نیکی کریمی فاصلهی زیادی از کاراکتر خودش نداشته. کما این که در تمام این سالها به واسطه فعالیتهای رنگارنگی که داشته، از نویسندگی در مطبوعات تا عکاسی انگار بیشتر تمایل دارد او را به عنوان یک زن آوانگارد بشناسیمش. اتفاقی که با تاکید در فیلمهایش هم میافتد، همین تاکید گاهی تبدیل به نقطه ضعف آثار او می شود، نوعی فمینیسم پنهان و نه به اندازه کارهای تهمینه میلانی. نیکی کریمی احتمالا جزو سمجترین بازیگرهایی است که کار کارگردانی را رها نمیکند
جواد رضویان
پیشتر با چند سریال تجربه کارگردانی داشت، سریالهایی که بیشتر نوعی از طنز عطارانی را نمایندگی میکند. مجموعههایی مثل ارث بابام و قرارگاه مسکونی. هر دو کار معمولی و متوسط به نظر میرسید، تا این که سال گذشته تصمیم گرفت کارگردانی در سینما را تجربه کند با «زهرمار» که البته به تازگی اکران شده. رضویان بر خلاف کریمی نه که بر اساس روحیه شخصی بلکه بر اساس فضای کاری که در آن نفس کشیده، دنیای کارگردانی خودش را میسازد. کارهایی طنز شبیه همانهایی که خودش در مقام بازیگر تجربهاش کرده، تا این جای کار نمیشود خیلی به ادامه کارنامه اش امیدوار بود اما یک چیز را هم نباید فراموش کنیم، کار کمدی و طنز گرفته و این عنصر مهمی برای ادامه حیات رضویان در مقام کارگردان است
پیمان معادی
مورد خاص این لیست شاید همین معادی باشد که در فضای کارهای فرهادی به شهرت رسید و چون شهرت کارهای فرهادی بینالمللی بود او هم پایش به آن ور آب باز شد و میشود با کمی اغماض او را یک بازگر بینالمللی دانست. معادی دو کار داشته، یکی برف روی کاج ها که سینمایی خاصپسند و مدرن داشت. فیلم را غالب منتقدها پسندیدند، کار دوم هم بمب بود که جایی میانهی رضایت منتقدها و مردم ایستاد. اگر از همین دو کار بخواهیم نتیجه گیری کنیم او از موفقترین بازیگر- کارگردانهای سینمای ایران است، دنیای فیلمهایش اندازهی یک کارگردان میانسال و با تجربه قوام دارد و معادیِ کارگردان امیدوارکننده نشان میدهد.
چند نکته در باب این فهرست یکی این که قطعا فقط شامل چند نمونه از کسانی است که شامل این وضعیت هستند و نکته بعدی این که کسانی را گذاشتم که بین وضعیت بازیگری و کارگردانی معلق هستند و هیچکدام از دو وضعیت کاملا غلبه نکرده، وگرنه مثلا رضا عطاران هم میشد در این فهرست باشد و یا تینا پاکروان، نکتهی آخرهم این که با همین مرور سطحی درک میکنیم که که کار سحر قریشی در مقام کارگردان بینهایت دشوار خواهد بود و احتمالا اتفاق خوبی از لحاظ هنری در انتظارش نیست.
دیدگاه تان را بنویسید