با ۱۰۵ متر ارتفاع یکی از بلندترین آبشارهای ایران است
لاتون؛ دلفریب بر فراز بلندیهای گیلان
پگاه دهدار ، راهنمای گردشگری
مقصد سفر از اول مشخص بود. از روز چهارشنبه آژانس مسافرتیای که با آن همکاری میکنم به من اطلاع داده بودند که تور مسافرتیای به مقصد آبشار لاتون واقع در استان گیلان در روز جمعه خواهم داشت و مسافران را بهعنوان راهنمای گردشگری همراهی و همسفری و راهنمایی خواهم کرد.
لحظه موعود فرارسید و ساعت هفت صبح جمعه در مکانی که از قبل به مسافران اطلاع داده بودم گردهم آمدیم و پس از سلام و احوالپرسی صبحگاهی به سمت آبشار حرکت کردیم.
در میان راه برای مسافران از شهر و شهرستانی که آبشار در آن واقع شده و قرار بود میزبان ما باشد صحبت کردم. یعنی شهرستان آستارا و شهر لوندویل.
آستارا شهرستانی است ساحلی در استان گیلان که در کنار دریای خزر قرار دارد و با کشور آذربایجان همسایه است و با آن مرز زمینی دارد و درواقع با رودخانه آستاراچای از این کشور جدا میشود.
هر ساله بهویژه در ایام عید و تابستان این شهرستان میزبان مسافران گردشگری بیشماری است و نقاط گردشگری زیبایی همچون ساحل صدف، منطقه گردشگری حیران، تلهکابین حیران، تالاب استیل، آبشار لاتون و ... را داراست.
آبشار لاتون با 105 متر ارتفاع یکی از بلندترین آبشارهای ایران است. این آبشار چهار فصل بوده و علاوه بر آبشار اصلی سه حوضچه با آبشارهای 10 متری و یک آبشار 65 متری در این مکان به چشم میخورد
مردم این شهرستان مرزی و ساحلی عموما به شغل واردات و صادرات کالا با کشور آذربایجان مشغول هستند و عدهای هم دامداری میکنند و عدهای دیگر با کشت برنج یا پرورش باغات کیوی، ازگیل، خرمالو، ذرت و گندم، به کشاورزی و باغداری میپردازند. البته در این بین عده دیگری هم هستند که در فصلهای مجاز برای صیادی، دل به دریا میزنند و با ماهیگیری روزی سفره خود و خانوادهشان را تامین میکنند. در کنار همه موهبتهایی که در این شهرستان برشمردم باید زنبورداری و برداشت خاویار را هم به آن اضافه کرد که از این حیث نیز منطقهای بسیار با ارزش به شمار میرود و سبد غذایی گیلانیان و حتی ایرانیان را پربارتر میکند.
همینطور که از شهرستان زیبا، سرسبز و ساحلی آستارا برای مسافران با انرژی و خونگرمم صحبت میکردم از کنار زمینهای سبز برنج رد میشدیم که تماما در دو طرف جاده خودنمایی میکردند و مسیر را زیبا و دلپذیر ساخته بود.
در زمینهای برنج زنان روستایی به چشم میخوردند که شلوارهای خود را بالا زده و تا زانو در گل فرورفته بودند؛ چادرهای شببافی خود را دور کمر بسته و به این صورت کودکان خود را روی کمر خود نگه داشته بودند و روی زمینها کار میکردند و منظره زیبایی از زنان و زمینهای سبز برنج را به تصویر میکشیدند.
برای مسافران از مراحل به دست آمدن این دانه با ارزش و پرمصرف گفتم. از به رنج که بعدها برنج خوانده شد.
همان طور که در این مسیر سراسر سرسبز و زیبا حرکت میکردیم صحبتهایم را در مورد شهرستانی که آبشار در آن واقع بود ادامه دادم. پس از صحبت از شهرستان آستارا نوبت به شهر لوندویل رسید.
لوندویل در استان گیلان و در شهرستان آستارا واقع شده است و در دل خود روستای بکر کوته کومه را دارد که در این روستا میزبانی آبشار لاتون را میکنند.
در اطراف آبشار لاتون درختان آلو، به، گلابی، گردو، فندق، سیب وحشی و گوجه سبز میروید و جنگل متراکم و بسیار بکری که در این منطقه قرار دارد ۹ ماه از سال سرسبز است
لوندویل شامل سه بخش جلگهای،کوهپایهای و کوهستانی است که از این حیث تنوع آب و هوا و چشمانداز زیستی را داراست.
اینکه چرا این شهر زیبا را لوندویل میخوانند برای آن دلایل و تعاریف بسیاری آورده شده است. لوندویل در زبان تالشی به معنی محل رویش گلها است و برخی دیگر معتقدند وجه تسمیه این نام باید مربوط به گل اسطوخودوس باشد. گل اسطوخودوس در زبان انگلیسی Lavandulaتلفظ میشود وهمچنین ریشه آلمانی آن راLavende – Willag میدانند.
از لحاظ تلفظ این کلمات بیربط با کلمه لوندویل نیستند. اما نکته دیگری که این فرضیه را قویتر میکند رویش گل اسطوخودوس در این منطقه است.
این گروه بر این باورند که به سبب رویش فراوان اسطوخودوس در این منطقه و تبادلات فرهنگی که در دورههای زمانی مختلف رخ داده است، به ویژه به سبب حضور نیروهای نظامی آلمانی در جنگ جهانی دوم، درنهایت با کمی تغییر این منطقه نام لوندویل به خود گرفته است؛ اما در هر صورت چه وجه تسمیه تالشی این نامگذاری را در نظر بگیریم و چه ریشه انگلیسی و آلمانی آن را مدنظر قرار دهیم، این نامگذاری اشاره به موقعیت خوش آب و هوای منطقه لوندویل دارد که بستر رویش گلهای فراوان به ویژه اسطوخودوس است و به سبب رنگ بنفش گلهای اسطوخودوس بسیاری این شهر را به نام شهر گلهای بنفش میشناسند و البته فراموش نکنید که اگر به دنبال اسطوخودوس هستید، به برکت توسعه شهرنشینی و تعرض انسانها به طبیعت دیگر این گل در حاشیه لوندویل یافت نمیشود، اما در ارتفاعات و مناطق بکر آن هنوز چه بسیار گلهای بنفش اسطوخودوس میروید و در فصل بهار قابلبرداشت است.
غرق زیباییهای مسیر و صحبت در مورد شهر گلهای بنفش بودیم که به روستای کوتهکومه در 9 کیلومتری لوندویل رسیدیم.
کوتهکومه روستایی است کوچک که تقریبا بیست خانه دارد و مردم آن تالشی هستند و عموما به زبان تالشی صحبت میکنند؛ اما به سبب نزدیکی با آستارا زبان ترکی را نیز خوب میدانند و صحبت میکنند. اهالی این روستا اهل تسنن هستند و قسمتی از درآمد آنان از طریق اجارهخانههایشان به گردشگرانی که برای صعود به آبشار لاتون به روستایشان آمدهاند تامین میشود.
گردشگران پس از عزیمت به این روستا جذب زیباییهای خدادادی آن میشوند و اکثر کوهنوردان، طبیعتدوستان داخلی و گردشگران خارجی به خوبی روستای کوهستانی کوتهکومه در جنوب غربی بندر مرزی آستارا را میشناسند و با ویژگیهای منحصر به فرد طبیعی آن همچون آبشارهای متعدد و حوضچههای صخرهای و آثار تاریخی همچون قلعه، گورستان قدیمی و آسیاب قدیمی آسیه شوان آشنا هستند.
روستای کوتهکومه دارای یک حوضچه طبیعی آب گرم است که در جنگل واقع شده و میتوان گفت این آب گرم تنهاترین آب گرم طبیعی جنگلی کشور است. فاصله از روستای کوتهکومه تا آبشار حدود ۶ کیلومتر است که در زمان طی این مسیر، ارتفاع به طور تدریجی ۷۵۰ متر افزایش پیدا میکند.
در این مسیر، باید از تپهها و آبشارهای کوچکی گذر کرد که عبور از آنها نیاز به آمادگی بدنی کافی دارد و حدود چهار ساعت این مسیر صعودی به طول خواهد انجامید.
به دلیل اینکه مسافران تور ما از سنین متفاوتی بودند و ادامه مسیر با اتوبوس ممکن نبود؛ از قبل با پاترولهایی که از اهالی محلی روستا بودند هماهنگ کرده بودیم تا ما را در این مسیر همراهی کنند.
پس از توضیحات من در مورد روستای کوتهکومه سوار پاترولها شدیم و به سمت آبشار به راه افتادیم.
در مسیر دشتهای سرسبز بسیاری را دیدیم که در کنار کوهستان بهاری آرمیده بودند و با گلهای وحشی دلفریبی میکردند. از رودهای بسیاری گذر کردیم و از چشمههای گوارای بسیاری نوشیدیم و درختان گردوی کهنسال بسیاری دیدیم و البته از دره و پرتگاههای خطرناک و مرگباری عبور کردیم (که بهتر است برای سفر به این منطقه حتما از راهنما و افراد محلی کمک و همراهی گرفت) تا بالاخره به آبشار باشکوه لاتون رسیدیم.
پس از دقایقی استراحت برای مسافران از آبشار زیبا، عظیم و پرابهتی که مقابل دیدگانشان بود صحبت کردم.
این آبشار از دامنههای شرق کوه اسپیناس که در زبان محلی به آن اسپینه میگویند؛ سرچشمه گرفته است. رودخانه لوندویل که خود از این کوه سرچشمه گرفته در مسیری 17 کیلومتری سرازیر میشود و با شیب تندی با آبشار لاتون به سمت کوتهکومه و لوندویل حرکت کرده و در آخر وارد دریای خزر (کاسپین) میشود.
کوه اسپیناس 2105 متر ارتفاع دارد و آبشار لاتون با 105 متر ارتفاع یکی از بلندترین آبشارهای ایران است. این آبشار چهار فصل بوده و علاوه بر آبشار اصلی سه حوضچه با آبشارهای 10 متری و یک آبشار 65 متری در این مکان به چشم میخورد.
قلعهای هم روی آبشار لاتون قرار دارد که به همان قلعه اسپینه (اسپیناس) معروف است؛ و یکی از قلعههای بابک خرم دین بوده است.
در اطراف آبشار لاتون درختان آلو، به، گلابی، گردو، فندق، سیب وحشی و گوجه سبز میروید و جنگل متراکم و بسیار بکری که در این منطقه قرار دارد ۹ ماه از سال سرسبز است.
از مسافران خواستم سری بچرخانند و به سرسبزی اطراف خود و به درختان زیبایی که در اطرافشان بود نگاه کنند و بعد برایشان توضیح دادم که در با ارزشترین جنگلهای جهان تنفس میکنیم. جنگلی که از آن با نامهای «فسیل زنده»، «موزه طبیعی»، «پیرترین یا قدیمیترین جنگل دنیا در ایران»، «یادگاری از اولین دوره جنگل روی زمین» و «بازماندهای از دوران سوم زمینشناسی و عصر یخبندان» یاد میکنند.
جنگلهای هیرکانی، از قدیمیترین جنگلهای جهان محسوب میشوند و در کمربندی به طول ۸۰۰ کیلومتر ( از آستارا تا شرق گرگان) و عرض تقریبی ۱۱۰ کیلومتر، دامنههای شمالی رشته کوه البرز را از سطح دریا تا خط مرزی جنگل (ارتفاع ۲۸۰۰ متر از سطح دریا) پوشش میدهند. کل مساحت این منطقه جنگلی، بیش از ۸/۱ میلیون هکتار است که ۱/۱ درصد سرزمین ایران را تشکیل میدهد. جنگلهای هیرکانی بخشهایی از ۵ استان مرزی شمال ایران ( از غرب به شرق: اردبیل، گیلان، مازندران، گلستان و شمال خراسان) را دربرگرفته و امروزه با نام «منطقه اکولوژیکی جنگل مخلوط هیرکانی خزر» شناخته میشود، که یکی از ۲۰۰ منطقه معرفی شده اکولوژیکی جهان، توسط بنیاد جهانی حمایت از حیات وحش است.
جنگلهای هیرکانی بازمانده دوران سوم زمینشناسی و عصر یخبندان و غنی از نظر گونههای بومی و باستانی، پوشش گیاهی و تنوع زیستی، با نادرترین گونههای جنگلی جهان شامل ۱۵۰ گونه بومی (آندمیک) درختی و بوتهای، و ۶۰ گونه پستاندار، ۳۴۰ گونه پرنده، ۶۷ گونه ماهی، ۲۹ گونه خزنده و ۹ گونه دوزیست است. ببر مازندرانی که زمانی بزرگترین گوشتخوار ایران بود، ۲۰ سال پیش منقرض شد و گونههای دیگر که به طور چشمگیری کاهش یافتهاند نیز شامل پلنگ، سیاهگوش، خرس قهوهای، گرگ، شغال،گربه جنگلی، شنگ و مرال هستند. جنگلهای هیرکانی همچنین بهعنوان منطقه مهم بینالمللی برای پرندگان(IBA)ثبت شده است.
این نوع جنگلها، در حالی که در اکثر نقاط اروپا و سیبری به دلیل سرما و یخبندان قادر به بقا نبوده و در حال حاضر فسیلهایی از آنها به جای مانده، به دلیل اقلیم معتدلتر در حاشیه دریای خزر به حیاط خود ادامه دادهاند.
جنگلهای ۴۰ میلیون ساله هیرکانی که در دو کشور ایران و آذربایجان قرار دارند، در سال ۱۳۸۵ از طرف آذربایجان برای ثبت در یونسکو معرفی شدند. پس از بررسیهای کارشناسان یونسکو، به دلیل سهم ۲۰ هزار هکتاری جمهوری آذربایجان در مقابل سهم ۲ میلیون هکتاری ایران، درخواست آنها رد شد. پس از آن، مقامات ایران پیشنهادی را مبنی بر ثبت مشترک این جنگلها به آذربایجان ارائه دادند، اما این امر به دلیل اختلافات دو طرف میسر نشد. از جمله موارد اختلاف، آن بود که بهرغم قوانین یونسکو مبنی بر ثبت اسامی کشورهای دارای آثار تاریخی و طبیعی مشترک به ترتیب حروف الفبا، ایران مخالف ثبت نام آذربایجان پیش از نام ایران در سند این اثر بود؛ زیرا سهم اندک آذربایجان از این جنگل در مقابل سهم ایران، قابلقیاس نبود.
این جنگلها برای ایران و مردم سراسر جهان بسیار بااهمیت است و لازم است بیشتر به حفظ و نگهداری از آن توجه شود.
حال که مسافران به ارزش و زیبایی منطقهای که به آن سفر کرده بودند بیشتر پی بردند، از منطقه عکاسی کردند. پس از صرف ناهار نیز زبالههای خود را جمع کردند و مسیر بازگشت را پیش گرفتیم.
دیدگاه تان را بنویسید