افشاگری درباره رزومههای فیک و کردانیزه شده
لطفا سند ادعاهایتان را منتشر کنید
راستیآزمایی هر ادعایی کار رسانهها و خبرنگاران نیست، اما وقتی وزارتخانهها و نهادهای مرتبط دراینزمینه کوتاهی میکنند، پای خبرنگاران و سایرین به این موضوعات گشوده میشود تا عیار ادعا را تعیین کنند. به همین دلیل خبرگزاری تسنیم در قالب یک نامه وارده اقدام به افشاگری درباره رزومههای کردانیزه شده برخی موزیسینهای شناختهشده کرده است. برخی از دارندگان این رزومهها اکنون در موقعیتهایی هستند که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی آنها را بر کار گمارده است که نیاز است این وزارتخانه نسبت به بررسی مجدد رزومهها اقدام به عملآورده و درباره صحتوسقم آنها به افکار عمومی پاسخ دهد.
متن منتشرشده در خبرگزاری تسنیم به شرح زیر است:
«دوستان عزیز هنرمند و خبرنگاران محترم حوزه هنر
اینجانب باربد بیات، موسیقیدان مقیم شهر پراگ در جمهوری چک، در جریان مسافرتهای شغلی در داخل اروپا و کانادا و ارتباطات فراوانی که در این مسافرتها با فارغالتحصیلان و دانشجویان رشتههای گوناگون موسیقی رخ میدهد، به مشکلی برخوردم که سرچشمه آن عدم شفافیت و روشنی در رزومههایی است که توسط برخی از همکاران ما منتشر میشود. رزومههای غیرشفاف و گاه خلاف واقع در جهت گمراهی مردم و مقامات و کسب مشاغل دولتی از این راه، آنقدر دوستان جوانم را آزرده و دلسرد کرده است که همواره احساس میکنند صداقتشان موجب پایمال شدن حقّشان شده است و میشود.
جوانهایی که با زحمت زیاد و مشکلات مالی فراوان کسب علم کردند و موفقیتها و افتخارات بزرگی برای کشورشان به دست آوردهاند، ولی چون در رزومههایی که به مقامات ایران ارائه کردهاند، واقعیتها را بیان کرده و به قول خودشان گزافهگویی نکردهاند و از قافله عقبماندهاند. این امر مرا واداشت تا با چند تن از دوستان همراه شویم و برای روشن شدن موضوع، حداقل برای آگاهی خودمان هم که باشد، به طور نمونه رزومه 10 نفر از هنرمندانی را که مشغول فعالیت هستند بررسی کنیم و با ارائه مدارک، ببینیم که آیا آنچه آنها نوشتهاند مطابق با واقعیت است یا خیر.
کاری که من و دوستانم انجام دادهایم صرفا جستجوگرانه است و به هیچ عنوان این ادّعا را نداریم که کامل است و هیچگونه پیشداوری را هم صلاح نمیدانیم. به همین جهت از استادانی که در زیر نامشان میآید تقاضا داریم که برای کمک به روشن شدن ابهامات برای ما و جامعه، مدارک موردنیاز را ارائه کنند.
البته باید در اینجا اشاره کنم که در مرحله اول، اینگونه کنترلها و تطابق دادنِ ادّعاها با واقعیت، وظیفۀ وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است تا مانع ضایع شدن حق هنرمندان جوان، نخبه و حتی پیشکسوتان شود و در مرحله دوم این حق رسانه های جمعی ما است که بتوانند با آزادی کامل و گشایش دست، به کاوش در متن رزومهها بپردازند و مغایرتهای سهوی یا عمدی در رزومهها را علنی سازند.
نفر اول، آقای پروفسور دکتر منوچهر صهبایی، رهبر ارکستر
ایشان در رزومهشان مطرح کردهاند که سالها در ارکستر سمفونیک سنت گالن در سوئیس نوازندگی و رهبری کردهاند. در نامه رسمی که ضمیمه است، مسئولان دفتر ارکستر سنت گالن به ما پاسخ دادهاند که آقای صهبایی واقعاً نوازنده این ارکستر بودهاند ولی هیچگاه از ایشان برای رهبری ارکستر دعوت به عمل نیامده است و این ارکستر را رهبری نکردهاند.
در مورد فعالیتهای بینالمللی ایشان هم در اینترنت مدارکی پیدا نکردیم. به همین دلیل از جناب آقای صهبایی تقاضا داریم تا برای روشن شدن امر، مدارک لازم در این مورد و همچنین در مورد تیترهای پروفسوری و دو تیتر دکترای خود را انتشار دهند. برای ما همچنین میسر نبود تا نام دانشگاهی را که ایشان از آن در رشته رهبری ارکستر فارغالتحصیل شده اند پیدا کنیم.
نفر دوم، آقای نصیر حیدریان رهبر ارکستر
در رزومه آقای حیدریان آمده است که ایشان سالها در اپراهای زوریخ و بازل در سوئیس و همچنین بارسلونا اسپانیا و گراتس در اتریش رهبری کردهاند. در مورد همکاری ایشان با این اپراها سه نامه دریافت کردهایم که پیوست هستند:
1- اپرای زوریخ نوشته است که ایشان یکبار برای کمک به رهبری دیگر، با ایشان به آنجا رفته است. ولی از ایشان برای رهبری اپرا دعوتی به عمل نیامده است.
2-اپرای مونیخ از همکاری ایشان اظهار بیاطلاعی میکند.
3- اپرای بازل هم از همکاری ایشان اظهار بیاطلاعی میکند.
اپراهای گراتس و بارسلونا تاکنون پاسخی ندادهاند. ضمناً برای ما میسر نبود تا نام دانشگاهی که ایشان مدرک رهبری ارکستر را ازآنجا گرفتهاند پیدا کنیم. بسیار سپاسگزار خواهیم شد چنانچه ایشان در کامل کردن مدارک به ما کمک نمایند.
نفر سوم، آقای شهرداد روحانی رهبر ارکستر
ایشان در رزومهشان نوشتهاند که مدیر هنری ارکستر سمفونیک «کوتا» در آمریکا بودهاند. در نامه ضمیمه که از کالج موسیقی در لسآنجلس دریافت کردهایم رسماً نوشتهشده است که ارکستر سمفونیک «کوتا» اصلاً وجود خارجی ندارد و آنها یک ارکستر مدرسه موسیقی دارند و آقای شهرداد روحانی را نمیشناسند.
سایر ارکسترهای آمریکائی هم که ایشان در رزومهشان از آنها نام بردهاند، از جمله ارکستر «ایندیانا پولیس» نوشته است که در برنامه کنسرتی که آقای «یانی» داشته است، نام آقای روحانی به عنوان آهنگساز و پیانیست نوشته شده است. ارکسترهای «سن دیه گو» و «نیو کرسی» هم از همکاری آقای روحانی با ارکسترهایشان اظهار بی اطلاعی کردهاند که مدارکشان ضمیمه این نامه هست. از آنجایی که جستجوی ما در اینترنت هم ثمربخش نبود تقاضا داریم که برای جلوگیری از هرگونه سوتفاهم ایشان هم مدارک خود در زمینه فعالیتهای جهانیشان را ارائه کنند. در مورد آقای روحانی هم متاسفانه نتوانستیم پیدا کنیم که ایشان از چه دانشگاهی در رشته رهبری ارکستر فارغالتحصیل شدهاند.
نفر چهارم، آقای علی (سیروس) فروغ، استاد دانشگاه و نوازنده سولیستی ویولن: در مورد رزومه ایشان نکته مبهمی یافت نشد. نفر پنجم، آقای رضا والی، آهنگساز و استاد دانشگاه: در مورد رزومه ایشان نکته مبهمی یافت نشد. نفر ششم، آقای بهزاد رنجبران، آهنگساز و استاد دانشگاه: در مورد رزومه ایشان نکته مبهمی یافت نشد. نفر هفتم، آقای حسین پیشکار، رهبر ارکستر: در مورد رزومه ایشان نکته مبهمی یافت نشد. نفر هشتم، علی رهبری، رهبر ارکستر و آهنگساز: در مورد رزومه ایشان نکته مبهمی یافت نشد. نفر نهم، خانم نازنین آقاخانی، رهبر ارکستر: در مورد رزومه ایشان نکته مبهمی یافت نشد. نفر دهم، کیان سلطانی، نوازنده ویولنسل: در مورد رزومه ایشان نکته مبهمی یافت نشد.
دوستان عزیز، همانطور که مشاهده میفرمایید، ابهام در بعضی رزومهها، امر نادری نیست. ما در بررسیهایمان با هدف مشخص، دنبال موارد مشکوک نرفتیم و بیشتر به صورت تصادفی به چند رزومه پرداختیم. در حقیقت میخواهم بگویم که این مشت نمونه خروار است و این رشته میتواند سرِ دراز داشته باشد. ما و اکثر موسیقیدانها از زحماتی که شما در راه کسب و انتشار وقایع موسیقیایی میکشید واقف هستیم ولی در عین حال میدانیم که مخاطبان شما هم چشم به شما دارند تا سره را از ناسره تمیز دهند. و این امر، حساسیت کار شما را بیشتر میکند. به امید روشنائی و شکوفائی هرچه بیشتر در هنر ایران زمین».
دیدگاه تان را بنویسید