مهدی کریمیتفرشی، تهیهکننده سینما:
پخشکنندگان خارجی خریدار فیلمهای ایرانی نیستند
مهدی کریمیتفرشی میگوید: با وجود توفیقهای بینالمللی سینمای ایران، دیگر پخشکنندههای خارجی تمایلی به خرید فیلمهای ایرانی ندارند. امروز با افت استقبال جهانی از فیلمهای ایرانی، سینمای آمریکای لاتین دارد جای خود را در نگاه جهانی بازمیکند. به گزارش ایلنا، سینمای ایران با حضور در عرصه بینالملل سعی میکند سهم بیشتری از بازار بزرگ تولید فیلم داشته باشد. تولیدات مشترک یکی از راههای ارتباط با فرهنگهای دیگر کشورها و همچنین بهرهمندی از بازار مخاطب آنهاست، از همین رو سینمای ایران در سالهای اخیر حضور مستمری در ساخت فیلم به صورت مشترک با دیگر کشورها داشته است. و هر ساله در لایحه بودجه بخشی به عنوان «حمایت از تولید فیلمهای مشترک با دیگر کشورها» وجود دارد که رقمی جدا از بودجه جاری در سینما به آن اختصاص مییابد. این رقم برای سال ۱۴۰۰ معادل دو میلیارد و ۲۰۰ میلیون تومان در بخش فیلمهای بلند داستانی و یک میلیارد و ۲۰۰ میلیون تومان در بخش انیمیشن است که از سوی نهادهای زیرمجموعه سازمان سینمایی به پروژههایی که قابلیت ساخت فیلم مشترک را دارند، اختصاص مییابد. در سالهای اخیر با ورود سرمایهگذاران بخش خصوصی، تولید فیلم مشترک در ایران جدیتر دنبال شد و همهساله آثاری با این ویژگی ساخته میشود. با مهدی کریمیتفرشی، تهیهکننده سینما، که تجربه ساخت فیلم تولید مشترک را در کارنامه دارد و دو فیلم «ایده اصلی» و «نلسون ماندلا» را تهیه کرده است، درباره سازوکار تولیدات مشترک و جهانی شدن سینمای ایران گفتگو کردیم که در ادامه میخوانید:
اصولا آیا سینمای ایران این ظرفیت را دارد که مخاطب جهانی داشته باشد؟
حضور در متن سینمای جهان یعنی توانایی جذب سرمایه و تولید فیلم در یک روند حرفهای؛ مهمترین عامل، شناخت درست از فضای جامعهای است که فیلمساز در آن فیلم میسازد. باید مردم آن جامعه را بهدرستی بشناسد و با آنها زندگی کرده باشد. باید فضای جامعه برایش کاملا ملموس و آشنا باشد. به همین دلیل است که فیلمسازان ما در خارج از کشور موفق عمل نمیکنند. سینمای ایران با تولید حدود ۱۵۰ فیلم در سال آمار چشمگیری در تولید فیلم در سینما دارد، اما در مقایسه با سینمای جهان هنوز راه طولانی در پیش داریم، باید روی فراهم کردن زیرساختهای سینمایی در کشور حرکت جدی انجام داد.
با توجه به تغییر رویه مخاطبان در دنیا و اقبالشان به شبکههایی مثل نتفلیکس، اچ بیاو و... که توانستهاند از بخشهای مختلف دنیا مخاطب داشته باشند، ما چقدر میتوانیم در این عرصه موفق باشیم؟ یا اینکه صرفا اکران به شکل کلاسیک میتواند جوابگو سینمای ایران باشد؟
-جایزههای گوناگونی که سینمای ایران در سطح جهان به دست آورد، سینمای ما را موردتوجه پخشکنندگان جهان قرار داده و روز به روز به تماشاگران فیلمهای ایرانی در سراسر جهان افزوده میشود که اوج آن در سال ۲۰۰۱ بود. امروز این توجه و فروش فیلمهای ایرانی به تدریج افت کرد و پخشکنندگان اروپایی - آمریکایی و آسیایی رغبت بسیار کمتری برای خرید فیلمهای ایرانی از خود نشان میدهند. شباهت بسیاری از فیلمهای ایرانی به یکدیگر و موضوعات تکراری و کاهش خلاقیت و نیز کاهش کنجکاوی در مورد وضعیت ایران برای دیگر کشورها را میتوان از دلایل افت استقبال جهانی از فیلمهای ایرانی دانست و در عوض سینمای آمریکای لاتین کمکم دارد جای خود را در نگاه جهانی باز میکند.
ما زیرساختهای مناسبی برای پخش فیلم و امکان ارائه حداقل استانداردهای جهانی را برای پخش بینالمللی نداریم و در همین راستا در وضعیت کنونی، بازاری برای آثار ایرانی وجود ندارد
آیا موفقیت سینمای ایران در عرصه بینالمللی صرفا باید در جشنوارهها باشد یا ما باید رویکردمان را متفاوت کنیم و بتوانیم نبض مخاطب جهانی را داشته باشیم؟
- بخش اندیشهگرای سینمای قاره پهناور آسیا توانسته با ارائه مضامین تازه و نگاهی جدید به ساختارهای زیباشناختی به ویژه در عرصه سینمای مفهومگرا، حرفهایی برای گفتن داشته باشد. در این میان سینماگران ایران به عنوان یک کشور مهم آسیایی همواره حضور خود را در جشنوارههای گوناگون حفظ کردهاند و گاهی اوقات جوایز معتبری را هم به خود اختصاص دادهاند. این سینما با عنایت به ویژگیهای بالقوه فراوانی که برای تاثیرگذاری بیشتر بر وجوه اقتصادی سینما دارد، میتواند با ایجاد بازارهای منطقهای و حضور فعال و تخصصی در بازارهای فیلم بینالمللی وجوه دیگری از تواناییهای خود را به ظهور برساند.
کدام بخش از سینمای ایران میتواند برای مخاطب جهانی جذاب باشد؟ آیا سینمای رئالیسم ایرانی که در چند سال اخیر موفق بوده یا سینمای اجتماعی ایران، یا ما میتوانیم در عرصههای تجاریتر هم با مخاطب ارتباط برقرار کنیم؟
وابستگی ما به فرهنگ شرق و اسلام و تشیع و نیز ریشههای ایرانی اسلامی، سینمای ما را از سینمای دیگر کشورهای جهان متفاوت ساخته است. برای اینکه جهان با سینمای ما بتواند ارتباط نزدیکی برقرار کند باید بتواند با فرهنگ و نگاه ایرانی ارتباط درستی برقرار کند و باید شناخت ایجاد شود. شباهت بسیاری فیلمهای ایرانی به یکدیگر و موضوعات تکراری و کاهش خلاقیت و نیز کاهش کنجکاوی در مورد وضعیت ایران برای دیگر کشورها را میتوان از دلایل افت استقبال جهانی از فیلمهای ایرانی دانست و در عوض سینمای آمریکای لاتین کم کم دارد جای خود را در نگاه جهانی بازمیکند. ما باید بتوانیم فیلمنامههایی با پیام جهانی و برای مخاطب جهانی بنویسیم. ببینیم جهان امروز به چه پیام و الگویی نیاز دارد. درد جهان امروز چیست. اغلب فیلمهای ما بومی هستند و با معیارهای جهانی ساخته نمیشوند. سینماگران ما باید بدانند دیگر هر فیلمی امکان توفیق در مجامع بینالمللی و بازارهای جهانی را ندارد.
پایین بودن کیفیت فیلمهای سینمای ایران، کمبود سرمایه در عرضه و پخش بینالملل، مشکلات اقتصادی، رقابت شدید به واسطه تولید بالای فیلم در همه کشورهای جهان و حتی تحریمهای سیاسی همگی دست به دست هم داده که ما سهمی در بازارهای تجاری جهان نداشته باشیم
توزیع آثار سینمای ایران در خارج از ایران با چه مشکلاتی مواجه است و راهکار حل این مشکلات چیست؟
متاسفانه ما زیرساختهای مناسبی برای پخش فیلم و امکان ارائه حداقل استانداردهای جهانی را برای پخش بینالمللی نداریم. در وضعیت کنونی، بازاری برای آثار ایرانی وجود ندارد. پایین بودن کیفیت فیلمهای سینمای ایران، کمبود سرمایه در عرضه و پخش بینالملل، مشکلات اقتصادی، رقابت شدید به واسطه تولید بالای فیلم در همه کشورهای جهان و حتی تحریمهای سیاسی همگی دست به دست هم داده که ما سهمی در بازارهای تجاری جهان نداشته باشیم. سرمایهگذاری دولت روی نمایش فیلمهای ایرانی در سالن سینماهای دیگر کشورها یکی از ابزاری است که میتوان از آن برای معرفی سینمای ایران بهره جست. نهادهایی مانند فارابی و حوزه هنری که بودجه دولتی را در اختیار دارند باید با شرکتهایی که از آنها فیلمهای خارجی را خریداری میکنند؛ تهاتر داشته و آنها را موظف به خرید فیلم ایرانی کنند. دولت باید برای فیلمهایی که ظرفیت ایجاد ارتباط با مخاطب بینالمللی را دارند و در جشنوارههای بینالمللی درخشیدهاند؛ سرمایهگذاری کند.
دیدگاه تان را بنویسید