لیلا موسی‌زاده

هم‌زمان با 21 آذرماه، در سالروز برچیده شدن فرقه پیشه‌وری و چپ‌ها در آذربایجان، جسارت همسایه غربی ما که با نادانی عجیبی توأم بود یادآوری کرد که هرچند روس‌ها در جنگ‌هایی که در سده‌های پیشین به راه انداختند از روی چشم طمعی که به سرزمین ما برای رسیدن به آب‌های گرم خلیج‌فارس را داشتند و بخش‌هایی از سرزمین ما را در قراردادهایی که بیشتر نا مسئولیتی حاکمانمان بوده را به غرامت ستادند اما این مناطق به‌زور گرفته‌شده همچنان استعداد اشتعال جنگ‌های قومی و قبیله‌ای را به جرقه روسیه و طمع ترکان عثمانی دارند و در هر فرصتی قبیله‌گرایان و ناکامان سیاسی بر این مسائل دست می‌گذارند تا منطقه را به شیوه زشت روسی مدیریت کنند و محوریت عمل و ابتکار منطقه را از دست روش زشت دیگر، مدیریت آمریکایی، دورنگه دارند.

شیوه‌ای که هر بار بیشتر طمع دست‌درازی به خاک کشورمان را نشان می‌دهد بی‌آنکه به این مساله اذعان کنند که در 200 سال حکومت روس‌ها بر اراضی گرفته‌شده از ایران چیزی جز نابودی و ویرانی و نفرت نکاشتند و مردمان آن مناطق همواره آرزوی بازگشت به جغرافیای سیاسی ایران را به‌عنوان مام وطن داشتند.

مساله‌ای که بارها در نوشته‌ها و کتاب‌های بزرگان به تایید آمده که آرزوی رهانیدن از چنگال روس‌ها تنها خواسته آنها بود که به‌هرتقدیر سرانجام با فروپاشی حکومت بلشویکی روسیه کمونیستی منجر به استقلال این مناطق شد. مناطقی که هنوز جای پای روسیه در آنها درد می‌کند.

حالا در هفتاد و پنجمین سال بیرون راندن چپ‌ها و کوتاه کردن دست اجنبی از منطقه آذربایجان کسانی تاریخ را دارند وارونه می‌خوانند و نمی‌دانند مردم منطقه آذربایجان هرگز خود را هم‌جنس ترکان عثمانی نمی‌دانند و سرزمینی جز ایران را موطن خود ننامیده‌اند؟ این را می‌شود در همه جای هنر این سرزمین دید و رد این وطن‌خواهی را در آثار موسیقایی ایران نیز جست. پیش‌ترها آن هنگام که صدام در عراق بر طبل جنگ با ایران به تحریک روسیه، انگلیس و آمریکا کوبید موسیقیدانان ایران ازجمله حسین علیزاده، نوازنده بلند آواز تار و آهنگساز با همکاری سایر موزیسین‌ها ازجمله عاشیق عمران حیدری نوازنده قاپوز و اسکندر موسی‌پور نوازنده تار آذری اشعاری از شاعر نامی آذربایجان مظفر درفشی را با صدای نصرالله ناصح‎پور به نام سرودهای آذربایجان در کانون فرهنگی هنری چاووش منتشر ساختند.

تازه عراق به ایران حمله کرده بود و در این آلبوم تماماً رشادت و دلیری با هدف دعوت اقوام مختلف ایران به اتحاد در برابر دشمن بود.

سال 60 که آلبوم منتشر شد همه شنیدند که در این آلبوم خوانده می‌شد «آذری لر، تورکمن لر، فارس لر، کورد لر، عرب لر یوخدور آمان دشمن اطمینان» یعنی آذری‌ها، ترکمن‌ها، فارس‌ها، کردها، عرب‌ها امانی نیست و به دشمن اطمینانی نیست. و یا چنین به شهامت و رشادت برای ایران افتخار را به آواز بلند سر می‌داد که: «هر یولون‌دا شهامت‌لر افتخارلار ورم جان». این نقش از تصویر مردمان برای همبستگی در ایران است که با موسیقی تصویر شده و نقش زیبای آن همیشه ماندگار است چراکه جغرافیای ایران بازتاب همان روحی است که در هنر آن تصویر می‌شود. تصویری که هر گوشه کشورمان ایران را فراتر از سیاست‌پیشگان سیّاس و جنگ‌طلبان، یکپارچه در کنار هم می‌خواهد.