نگاهی به ماجرای پرونده س. ت بلاگر سفر و حاشیهساز این روزها
شاهد مثالی بر حقوق متروکه میراث فرهنگی
پگاه دهدار ، راهنمای گردشگری
جوانی که خود را بلاگر سفر، مدرس و مشاور گردشگری معرفی کرده اخیرا با انتشار عکسهایی از سفرش به منطقه باستانی «تاسوکی» در استان سیستان و بلوچستان، واکنش دوستداران و فعالان گردشگری و میراث فرهنگی را برانگیخته است. رفتار این شخص یک مصداق از کلیت رفتار اشتباه مردم در مقام گردشگر و بعضا فعالان گردشگری است. اما حساسیت ماجرای تاسوکی به آنجا برمیگردد که این جوان با ورود به یک محوطه تاریخیِ مطالعه و کاوشنشده، اسکلتها، سفالها و برخی لوازم تاریخی را از زمین خارج و جابهجا کرده تا هیجان بیشتری را به دنبالکنندگانش انتقال دهد و بعد هم از آنها خواسته با انتشار عکسهایش، کمک کنند تا فالوئر بیشتری در اینستاگرام جذب کند.
این درحالی است که برداشتن، جابهجا کردن و حتی لمسِ آثار و اشیای تاریخی، اقدامی غیرقانونی بوده و حتما در کاوشها و مطالعات بعدی باستانشناسی اختلال ایجاد میکند.
حضور در فضای مجازی در شرایط امروزی سادهترین راه برای گذران وقت شده است. برخی افراد با عناوین مختلف راه را برای بالا بردن تعداد دنبالکنندگان خود در فضای مجازی هموار میکنند. در این میان یکی از راهها برای این کار سر زدن به بناها و محوطههای تاریخی و انتشار تصاویری از آنهاست، به همین دلیل هم با استفاده از نامهای مختلف که بیشتر برگرفته از واژههای حرفهای در حوزه گردشگری است، خود را معرفی میکنند و تاکنون نیز در این مسیر موفق بودهاند.
جدیدترین نمونهاش هم سروصدای به راهافتاده از سوی شخصی است که خود را تورلیدر معرفی کرده و با انتشار تصاویری در صفحه شخصی خود در اینستاگرام و در حالی که سر خود را بین چند اسکلت گذاشته و با شیطنت میخندند، اینطور نوشته است: «الان دیگه وقتشه پیج منو استوری کنید و بذارید رفقاتونم از این همه چیزای باحال ببینن و لذت ببرن». او در ادامه هم تصاویر دیگری از برخورد خود با آثار قرارگرفته در این منطقه از سیستان و بلوچستان با همراهی راهنمای محلی به منطقه باستانی و باارزش تاسوکی، رود بیابان و گردی کلات منتشر کرد.
به دنبال انتشار تصاویر این شخص که در صفحه شخصی اینستاگرامش خود را راهنمای گردشگری معرفی کرده و با حضور در محوطهای طبیعی و بکر، برخی آثار تاریخی روی زمین پراکندهشده مانند اسکلتها را به دست گرفته و با حرکتهایی نابهنجار با آنها عکس گرفته و منتشر کرده بود، اعتراضهای مختلفی نه تنها از سوی باستانشناسان و فعالان میراثی منتشر شد که راهنمایان گردشگری نیز اعتراضهای زیادی نسبت به این رفتار از خود بروز دادند تا جایی که در کمتر از ۲۴ ساعت آن شخص با حذف پست خود، از این رفتار معذرتخواهی میکند.
او در دومین پست خود میگوید: «من آمده بودم به عنوان یک بلاگرِ سفر که بگویم سیستان و بلوچستان چقدر امن است، حالش خوب است، تا بعد از دوران کرونا بیایید و همه جذابیتها را ببینید، یک سوءبرداشت پیش آمد. ما وارد منطقهای شدیم که آثار تاریخی داشت، من هیجانزده شده بودم، بر اثر فرسایش باد، یک تکه باد زده و قبرها باز شده بود، جمجمه آدم روی زمین بود و یکسری سفال که همه جای مناطق تاریخی سیستان و بلوچستان هست. اینها من را آنقدر هیجانزده کرد برداشتم یک عکس گرفتم و سرجای خود گذاشتم، از صمیم قلبم معذرتخواهی میکنم از کسانی که فکر میکنند ما آمدهایم برداریم و ببریم.»
هرچند آن شخص از این رفتار خود معذرتخواهی کرد، ولی انتشار این تصاویر کافی بود تا باستانشناسان و علاقهمندان به تاریخ ایران؛ نسبت به این رفتار اعتراض کرده و درخواست برخورد با آن شخص را داشته باشند.
واکنشها؛ آغاز ماجرا
ویدا نخستین کسی بود که با انتشار تصاویر آن شخص در فضای مجازی نسبت به این رفتار اعتراض کرد.
او در پست اینستاگرامی خود شکایتش را خطاب به معاون میراث فرهنگی استان سیستان و بلوچستان این طور نوشت: «در تاریخ ۱۵ آذر ۱۳۹۹، فردی به نام س. ت با همراهی راهنمای محلی م.ن به منطقه باستانی و باارزش تاسوکی، رود بیابان و گردی کلات به بازدید توریستی میروند. آقای ت که فردی سرشناس در اینستاگرام است از طرفرارانش میخواهد: «الان وقتشه پیج منو استوری کنید بذارید رفقاتونم از این همه چیزای باحال ببینند و لذت ببرند» با او همراه شوند و شروع به تخریب محوطه میکند.
در حالی که ما میدانیم هنوز هیچ کاوش علمی و مطالعه باستانشناسی روی این دادههای باارزش صورت نگرفته، ایشان «قسمتهای سالمتر» یک گور باارزش را جدا کرده تا عکسی برای استوریاش بگیرد. در ادامه او یک شیء را که حدس میزند دسته آسیاب است برمیدارد و تکههایش را کنار هم چیده و با هشتگ پازل و سرگرمی منتشر میکند.
او چند گور دیگر هم تخریب کرده و سفالها، گیرهسر فلزی، خشت و...را از سویی به سوی دیگر میبرد. راهنمای محلی نه تنها تذکری نمیدهد بلکه او را همراهی میکند: «بریم یهکم اسکلتبازی شب بیاد به خوابتون دلم خنک شه».
حال سوال اینجاست که تخریب محوطههای باستانی، عدم حفاظت از میراث فرهنگی و بها دادن به گردشگری مخرب تا کی ادامه دارد؟ مگر ما شاهد نبودیم که چگونه گردشگری ناپایدار به جزیره هرمز آسیب زد و ساکنان اصلی جزیره را مجبور به کوچ کرد چرا که قادر نبودند با اسکان بیرویه توریستها، اجاره منزل خودشان را دیگر بدهند؟ مگر ما ندیدیم چگونه گردشگری آسیبزننده مردمان محلی روستای ابیانه را آزردهخاطر کرد و به جای گردشگرپذیر، با همه مهربانیشان تا حدی گردشگرستیز شدهاند و از گردشگر پیوسته طلب پول میکنند و بس؟ این نوع از گردشگری چه جاذبهای میتواند داشته باشد و چه پایداری؟
آیا ما تجربه گردشگری یکروزه و تورهای شاد و جشن رنگ را در طبیعت شمال ایران ندیدیم که چگونه گوسفندها را گَر و آبها را آلوده و زمینها را سمی و کشاورزان را آزرده کرد؟ آیا من به عنوان یک علاقهمند، اجازه این را دارم که پاسخی از شما بخواهم که چرا میراث فرهنگی و ملی ما، جنگلهای قدیمی ما، فرهنگ دیرین ما، اینطور توسط افراد ناآگاه که به خود عنوان مدرس، کارشناس و مشاور را میدهند، به یغما میرود.»
اعتراض ویدا واکنش معاون میراث فرهنگی سیستان و بلوچستان را به دنبال داشت.
مشکل اصلی، نادانی نسبت به ثروتهای ملی است
ناصر چگینی، باستانشناس پیشکسوت، نیز در اعتراض به این رفتار نوشت: «جای تاسف است که با بقایای بدن انسانی و با مدارک میراث فرهنگی این کشور چنین رفتاری شده است. آن هم برای سرگرمی عدهای در فضای مجازی. امری که به صورتهای مختلف در جای جای کشور اتفاق میافتد و کسی پاسخگو نیست. اتفاقی که اساسش نادانی نسبت به ثروتهای ملی است و مهمتر بیتفاوتی فزایندهای که در بین ما نسبت به ارتکاب این جرایم و خطاها جاری است. کاش مجری این خطا خود در پیجش از اقدام نابخردانهای که انجام داده پوزش میخواست{که خواست}. کاش مادران و پدران ما آگاهتر بودند و فرزندانشان به احترام از گذشته خود یاد میکردند. کاش نسل مسئول امروز به تمامی ثروتهای ملی آگاهتر بود و راههای حفاظت از آنها را میدانست و کاش مردم ما قدر میراث فرهنگی و تاریخی خود را میدانستند و آنها را به بهایی گذرا و اندک نمیفروختند. راستی با چنین افرادی چه باید کرد؟
اراده کنیم تعقل در جامعه حاکم شود
عباس مقدم، باستانشناس محوطه چگاسفلی و رئیس سابق پژوهشکده باستانشناسی، اعتراض خود را با انتشار تصویر آن شخص اینطور نشان داده است: «سوزاندن جنگلها، آلودهسازی آبها، مزاحمتهای بیپایان در کوچه و خیابان و مترو و ... و حالا ویران کردن گورها. این رفتارهای پلید زمانی اصلاح میشه که اراده کنیم تا تعقل در جامعه حاکم بشه. وقتی مسئولان ارشد گردشگری دست به دامان چنین افرادی میشوند «تا باعث ترویج گردشگری» بشوند! وای به حال ما. وای به حال ما که تصمیمگیران ما به جای تعقل و بهرهگیری از دانشمندان و تربیتشدگان عالم و دلسوخته، دست طلب به روی ناکسان دراز میکنند. به قول صائب تبریزی «دست طلب چو میکنی پیش کسان دراز/پل بستهای که بگذری از آرزوی خویش»
شکوه از نالیدرهای گردشگری
مصطفی دهپهلوان، رئیس موسسه باستانشناسی دانشگاه تهران و استاد دانشگاه تهران، نیز نسبت به این اقدام در استوری صفحه شخصی خود در اینستاگرام اینطور اعتراض کرده است: «خدایا دیگه بریدیم از این همه نادانی و .... نادانی تا کجا؟ مقصر کیه؟ گردشگران و نالیدرهای گردشگری، ادارات ناکارآمد میراث فرهنگی شهرستانها، اینها که دیگه ربطی به مردم فقیر نداره».
چگونه تیشه به ریشه تاریخ و فرهنگ بزنیم؟!
حمیدرضا حسینی - پژوهشگر تهران قدیم - نیز با انتشار یکی از تصاویر وی نوشته است: «ایشون مدرس و راهنمای گردشگری هستند؛ عناوین درسیشون: چگونه گردشگری را به لجن بکشیم؟ چگونه آبروی تورلیدرها را ببریم؟ چگونه تیشه به ریشه تاریخ و فرهنگ بزنیم؟»
«نگران نباشید، حتما برخورد میشه. ممنون از توجهتون»
اعتراضهای مطرحشده توسط فعالانِ میراثی را مسئولِ صفحهای که نام و تصویر علیاصغر مونسان، وزیر میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی، را بر خود دارد، دید و در پاسخ به یکی از این اعتراضها نوشت: «نگران نباشید، حتما برخورد میشه. ممنون از توجهتون».
روابط عمومی اداره کل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی استان سیستان و بلوچستان نیز در بیانیهای تاکید کرد: «ضمن تقدیر و تشکر از همه فرهنگدوستان و فعالان فرهنگی به خصوص جامعه باستانی کشور که در اتفاق پیشآمده، از سر دلسوزی و تعهد مسئولانه نظرات و انتقادات خود را بیان کردهاند؛ این اداره کل با بررسیهای میدانی و برگزاری جلسه شورای معاونان و نشست دیگری با حضور مدیر کل، معاونان مربوطه، حراست، فرماندهی یگان حفاظت و شخص س .ت ، پس از ارائه تذکر کتبی و شفاهی به نامبرده و بررسی جمیع نظرات کارشناسی موارد زیر را تایید کرد:
- منطقه و سایتی که مورد بازدید قرار گرفته است، یک منطقه بیابانی به همراه تپههای ماسه عظیم و فاقد سکونتهای معاصر است و وسعت آن به دوهزار هکتار میرسد و بر اساس گزارشهای رسیده و بازدیدهای میدانی صورتگرفته، برای این اداره کل محرز شد که هیچ گونه حفاری در این پهنه انجام نشده است و آثار موجود در فیلم و عکسهای انتشاریافته، در دسته آثار و شواهد فرهنگی سطحی قرار میگیرند. همچنین الزام به ذکر است که تیپولوژی اقلیمی منطقه، حرکت شنهای روان و تپههای ماسهای، در مواردی یک محوطه را در این منطقه از نظر پنهان میکند و در مواردی نیز منجر به هویدا شدن یک محوطه جدید میشود.
در منطقهای که به تایید خود مسئولان میراث فرهنگی استان سیستان و بلوچستان منطقهای حساس و مرزی است، و در شرایطی که هنوز بررسی و کاوشهای باستانشناسی در آنجا صورت نگرفته است، حضور یک بلاگر و اینفلوئنسر سفر برای معرفی آن چه ضرورت و سودی میتواند داشته باشد؟!
- منطقه مذکور و بقایای فرهنگی موجود در فهرست آثار شناساییشده است، اما در فهرست آثار ملی ثبت نشده است.
- منطقه مورد بازدید، در جوار مرز ایران و افغانستان واقع شده است و هرگونه تردد در این منطقه باید با هماهنگی نیروهای انتظامی و مرزبانی انجام شود که نامبرده هم این فرآیند را از طریق یکی از بومیان منطقه طی کرده و این هماهنگیها به انجام رسیده است.
در پایان موکدا تاکید میشود این اداره کل ضمن تقبیح و محکوم کردن این حرکت خودسرانه، پیگیری امور قضایی را برای خود محفوظ دانسته و اعلام میدارد با هر فرد یا افرادی که بخواهند از طریق فضای مجازی به حریم میراث فرهنگی آسیب و لطمه بزنند به شدت و برابر قانون برخورد خواهد کرد.»
همچنین فرمانده یگان حفاظت وزارتخانه میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی در روز سهشنبه اعلام کرد: اقدامات اخیر یک بلاگر گردشگری در سیستان و بلوچستان، غیرقابل چشمپوشی است و به همین دلیل او دستگیر و به مراجع قضایی معرفی شده است.
روی دیگر سکه
گرچه کار این گردشگر خلاف قوانین کشور و همچنین تمام آموزههای گردشگری است اما آیا صرفا محکوم کردن این شخص و تعیین مجازات برای وی کافیست؟!
سوال مهم مطرح این است که چه کسی یا کسانی و با چه اهدافی به این جوان مجوزهای امنیتی ورود به این منطقه را داده بودند؟
در منطقهای که به تایید خود مسئولان میراث فرهنگی استان سیستان و بلوچستان منطقهای حساس و مرزی است، و در شرایطی که هنوز بررسی و کاوشهای باستانشناسی در آنجا صورت نگرفته است، حضور یک بلاگر و اینفلوئنسر سفر برای معرفی آن چه ضرورت و سودی میتواند داشته باشد وقتی سایر افراد جامعه و گردشگران اجازه ورود به این منطقه را ندارند؟!
آیا دستگیری و مجازات این فرد تمام مشکلات میراث فرهنگی و تاریخی کشور را حل میکند؟!
در همین هفته که شاهد اخبار و حواشی این اتفاق بودیم مدیرکل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری یزد از ویران شدن قلعه تاریخی فیروزآباد ابرکوه در بارندگیهای اخیر خبر داد و در سوی دیگر فرشید مصدقی، عضو هیأت علمی پژوهشکده باستانشناسی پژوهشگاه اعلام کرد: «محوطه باستانی هفتهزارساله مافینآباد در اسلامشهر با وجود ثبت در فهرست آثار ملی، بررسیها و کندوکاوهای علمی، بازدیدهای کارشناسی و اعلام متناوب ضوابط حفاظتی، در معرض نابودی کامل قرار گرفته است.»
در خبرها میبینیم که اعلام شده است بودجه سالانه نگهداری از تخت جمشید تنها پنج میلیون تومان است!
واقعیت این است که میراث فرهنگی و گردشگری کشور نیاز به بازبینی و طرح و اجرای برنامه و اختصاص بودجه در تمامی بخشها اعم از آموزش، و حفاظت و نظارت دارد و با مجازات کردن سلطانها مشکلی حل نخواهد شد و کاری پیش نخواهد رفت و تنها سرپوشی خواهد بود برای اینکه گفته شود اقدامی صورت گرفته است....
دیدگاه تان را بنویسید