لیلا موسی‌زاده

نزدیک به دو هفته دیگر انتخابات کانون‌های خانه موسیقی آغاز خواهد شد و مطابق جدول زمان‌بندی انجام انتخابات هر کانون از کانون‌های ده‌گانه آن این روال تا اوایل آذرماه به درازا خواهد کشید. چنانچه انتخابات هر کانون به حدنصاب نرسد زمان جدیدی برای برگزاری انتخابات آن اعلام خواهد شد و چنانچه از سوابق قبلی خانه موسیقی که در دست است قابل‌استخراج است تقریباً انتخابات کانون‌های آن چیزی حدود دو ماه به طول خواهد انجامید. و پس‌ازاینکه اعضای هر کانون مشخص شدند برای انتخابات اعضای هیات مدیره اقدام خواهد شد. چراکه با مشخص شدن اعضای هیات مدیره کانون‌های خانه موسیقی، مجمع عمومی نمایندگان کانون‌ها برگزار می‌شود و با رأی اعضا مجمع، هیات مدیره جدید خانه موسیقی مشخص می‌شود. چهار سال پیش انتخابات کانون‌ها از فروردین‌ماه آغاز و تا خردادماه به دراز کشید. و در اواخر تیرماه سال 95 نیز هیات مدیره جدید تعیین و منصوب شد. روالی که به نظر می‌رسد در هر دوره در تاریخ مشخصی صورت نمی‌پذیرد و گویی گذر چهار سال در محاسبات خانه موسیقی با آنچه درگذر تقویم چهار سال محسوب نمی‌شود یکسان نیست. چراکه اگر به استناد دوره پیشین تاریخ‌ها را ملاک عمل قرار دهیم اکنون این چهار سال سپری ‌شده است و چند ماهی نیز از آن می‌گذرد و عملاً با تأخیر و اهمال این مهم در حال انجام است. شاید امسال بیماری کرونا مانع از انجام اجتماعات شده باشد اما همان‌گونه که مشاهده کردیم حتی انتخابات میان‌دوره‌ای مجلس برگزار شد درحالی‌که اساساً در هر انتخابات خانه موسیقی تعداد شرکت‌کنندگان اندک‌اند و اصلاً قابل قیاس با اندازه‌های انتخابات ملی چون مجلس در میزان شرکت‌کنندگان نیستند. ازاین‌رو تأخیر در برگزاری انتخابات خانه موسیقی چه توجیهی می‌تواند داشته باشد؟ ضمن آنکه تأخیرهای برگزاری در هر دوره عملاً چه مدت‌زمانی به طول عمر هر هیات مدیره اضافه کرده است؟ اگر مطابق تاریخ برگزاری مجمع عمومی و انتخاب هیات مدیره جدید خانه موسیقی آنچه در چهار سال گذشته انجام‌شده بود (بدون در نظر گرفتن تاخیرها و احیاناً عدول از موعد مقرر اساسنامه در دوره گذشته برای انجام آن در تاریخ تیرماه سال 95) اکنون با توجه به انجام نشدن این مهم در تاریخ یکسان نشانگر این مساله است که خواه‌ناخواه، هر بار اندکی بر طول عمر هیات مدیره‌های خانه موسیقی افزوده‌شده است و عملاً در طول عمر هر دوره افزایشی رقم خورده است که مطابق اساسنامه مشروعیتی ندارد و خانه موسیقی می‌بایست و ملزم است که به‌گونه‌ای برنامه‌ریزی و زمان‌بندی خود را به انجام رساند که در رأس موعد مقرر انتخابات، چه هر چهار سال یک‌بار و چه هر دو سال یک‌بار، آن را بدون فوت وقت به انجام برساند اما در این سال‌ها عملاً در انجام آن نیز به‌گونه‌ای عمل کرده است که نمره قابل قبولی در آن نمی‌گیرد؛ یعنی اصرار به رعایت کامل اصل موعد مقرر نداشته‌اند.

حالا اگر هزار و یک انتقادی که به مشروعیت، چرخش صندلی‌ها در هیات مدیره خانه موسیقی و بسته بودن راه کاندیداتوری در هیات مدیره می‌شود را کنار بگذاریم آیا به موزیسین‌ها نمی‌توان حق داد که درخصوص بهبود اوضاع صنفی فعالان موسیقی توسط این خانه بدبین باشد؟ آن‌ هم با توجه به اینکه خانه موسیقی حتی نمی‌تواند بر مقررات اساسنامه‌ای خود صد در صد پایبند باشد و عملاً با به تعویق انداختن انتخابات هر دوره اندکی بر طول زمامداری می‌افزاید. آیا حق نمی‌دهید که موزیسین‌ها نسبت به این تأخیر به دیده تردید بنگرند و آن را تمایل بیش‌ازاندازه این خانه برای طول عمر بیشتر و عدم تمایل به واگذاری آن به دیگران تعبیر کنند؟ راستی در این بیست و اندی سال عمر خانه موسیقی چرا تمرین دموکراسی در حد و اندازه رعایت زمان انتخابات این خانه هم ملاحظه نشده است؟ این امر نشان‌دهنده کدام مدیریت کارآمد و صحیح است؟ بیهوده نیست که در تمام این سال‌ها همواره بر منتقدان و معترضان خانه موسیقی افزوده ‌شده است و امسال نیز به خاطر شیوع بیماری کرونا مشخص شد چرا بسیاری معتقدند بودونبود آن برای موزیسین‌ها توفیری ندارد.