با رونمایی از قطعه «بیتابی بلقیس» در بنیاد رودکی آشکار شد؛
مناسبتتراشی برای نمایش ارکستر تعطیل شده ملی!
بیتا یاری
ساختن رویدادها و مناسبتها برای اجرایی با تعابیر غیرهنری و مقاصد غیرموسیقایی در سطح ارکستر ملی اولین بار نیست که اتفاق افتاده بلکه در یک دهه گذشته که مدیریت ارکسترها دستخوش تغییر و تحولات نگاه مدیریتی، از مدل ساختارمند و دارای برنامهریزی درازمدت به یک مدل بیساختار زودبازده مالی با فرمت ارکسترهای موقت و پروژهای تبدیل شده است کم نبوده از این اجراها که در نبود آن سازماندهی، همیشه امکان برگزاری آن وجود داشته و دارد. چراکه در نبود ساماندهی صحیح بهمنظور بهرهبرداری هنری در جهت ارتقای سلیقه و رشد موسیقی و در نبود مدیریت کارآمد واقف به امور ارکسترداری عملاً هر ارکستر معلق و نیمه تعطیلی میتواند به ارکسترهای پروژهای و موقت تبدیل شود و اینگونه است که پس از یکسال و هشت ماه که از تعطیلی ارکستر ملی میگذرد و رهبر ارکستر برنامه مدون هفتگی و ماهانه و سالانهای در این مدت نداشته و عملاً تعطیل محسوب میشده است حالا چشممان به یک برنامه مناسبتی ضبطشده برای همدردی با مردم لبنان روشن میشود.
در تمام دنیا ارکسترها در دو دستهبندی به لحاظ ساختار و مدیریت و برنامهریزی میگنجند: دسته اول ارکسترهایی که بهصورت یک نهاد منسجم مادامالعمر فعالیت دارند و دارای نیروهای استخدامشده، مدیریت درازمدت و هدفدار هستند و دسته دوم ارکسترهایی کوتاهمدت و موقت که نیروها را به ازای هر اجرا دور هم جمع کرده و اجرا را به انجام میرسانند و پسازآن تا یک سفارش دیگر فعالیتی ندارند. که دسته دوم در خارج از سازمانها و نهادها اغلب بهصورت شخصی صورت میگیرد و دسته اول اغلب دارای سازمان استخدامی و نظام اداری مالی منسجمی هستند که حیات درازمدت آنها را تأمین میکند. در کشور ما نیز تا پیش از دولت دهم منظور از ارکسترهای ملی و سمفونیک تهران ارکسترهایی با قدمت بالا و دارای سیستم اداری استخدامی بودند که فعالیت سالانه و منسجمی داشتند اما بعد از وقایع سال 88 و اوضاع دولت دهم و پس از آنکه رهبر ارکستر ملی علاقهای به همکاری با دولت دهم نداشت و از آن کنارهگیری کرد همچنین پسازآن فاجعه که برای ارکستر سمفونیک در اتریش پیش آمد و تماشاچیان به هو کردن ارکستر پرداختند عملاً ارکسترها به محاق تعطیلی رفتند و در سال 91 رسماً اعلام شد که مدیران دولتی درصدد ایجاد موسسهای برای واگذاری ارکسترها هستند که اساس تفکر و ذهن این موسسه و مدیران دولتی مبتنی بر مدل پروژهای و موقت بود که دلالت بر حاکم شدن نگاه کوتاهمدت تجاری با اهداف غیرهنری داشت. هرچند این موسسه پیش از شروع فعالیت منحل شد و ارکستر همچنان تعطیل ماندند تا آنجا که شعار انتخاباتی رئیسجمهور در سال 92 شدند. و پس از دو سال از به دست گرفتن قدرت سیاسی توسط حسن روحانی، ارکسترها احیا شدند اما حتی این شعار انتخاباتی و حمایت کلامی در سطح رئیس دولت هم نتوانست آب از جوی رفته را برگرداند. نگاه پروژهای در مدیریت و بهرهکشی از ارکسترها آنچنان ریشه دوانده بود که ارکستر سمفونیک تهران نتوانست به علت نگاه کاسبکارانه معاون هنری وقت و همدستانش با برنامهریزی درازمدت دوام بیاورد و ارکستر ملی نیز کج دار و مریز باقی ماند تا عملاً پس از تغییر رهبران هر دو ارکستر ملی و سمفونیک تهران در بهار سال 95 ارکسترها به سرازیری سقوط افتادند و اسفندماه 97 رهبر ارکستر ملی کنار گذاشته شد و در دیماه 98 نیز رهبر نورچشمی ارکستر سمفونیک تهران از ایران با فرارش سقوط ارکسترها را بهتر در چشم همگان به تصویرکشید. و تا امروز هر دو ارکسترها وضعیت معلق شدهای دارند مگر گردآوری نفراتی بهمنظور انجام کارهای مناسباتی که ربطی به موسیقی و هنر ندارند ازجمله افتتاح پیاده راه رودکی با حضور شهردار تهران و یا ضبط یک قطعه برای همدردی با مردم لبنان با حضور مشاور وزیر فرهنگ لبنان و رئیس کمیسیون اصل 44 مجلس و مدیران دولتی کشورمان که نشان از نگاه موقت و گذران و بیبرنامه در نگاه مدیریت فعلی ارکسترها یعنی مدیرعامل بنیاد رودکی دارد و مدام ضعف و ناکارآمدی مدیریت را به رخ میکشد!
به این تکه خبر دقت کنید که علت تهیه قطعه «بیتابی بلقیس» برای همدردی با مردم لبنان در آن عیان است. و پس از رونمایی از سردیس سردار شهید حاج قاسم سلیمانی این دومین حرکت اعلامی مدیرعامل بنیاد رودکی در جستجوی نقبزدن به سیاست و راهی پیدا کردن برای جا کردن خویش در دل مدیران و اهالی قدرت است آن هم از طریق فضای هنری قرارگرفته در اختیار ایشان برای مقاصد غیرهنری.
پس از یکسال و هشت ماه که از تعطیلی ارکستر ملی میگذرد و رهبر ارکستر برنامه مدون هفتگی و ماهانه و سالانهای در این مدت نداشته است حالا چشممان به نمایش یک برنامه مناسبتی ضبطشده برای همدردی با مردم لبنان روشن میشود
در خبرهای هفته گذشته آمده بود که آیین رونمایی از نماهنگ «بیتابی بلقیس» سهشنبه اول مهر در تالار رودکی با حضور عوامل این پروژه برگزار شد. این قطعه تصویری به سفارش بنیاد رودکی و برای همدردی با ملت لبنان به آهنگسازی فردین خلعتبری، آواز حمیدرضا نوربخش و ترانه اهورا ایمان است که با اجرای ارکستر ملی ایران به رهبری «آندره الحاج»، رهبر ارکستر لبنانی، در تالار وحدت ضبط شده است. مهدی افضلی مدیرعامل بنیاد فرهنگی هنری رودکی نیز در بخش دیگری از مراسم گفت: «بعد از اتفاقی که در کشور لبنان افتاد به فکر افتادیم که دستگاههای سیاسی بهواسطه نوع روابط صمیمانهای که با لبنان داریم در این کار فرهنگی با ما همکاری داشته و ما بتوانیم با زبان هنر این همدردی را اعلام کنیم. بههرحال ما با کشور و مردم لبنان رابطه صمیمانهای داریم و همین اصل مبنا شد تا این کار فرهنگی آغاز شود. در ابتدا و بعد از رایزنیهای لازم با فردین خلعتبری وارد مذاکره شدیم و او به همراه حمیدرضا نوربخش و رضا موسوی صمیمانه مشارکت خود را برای حضور در این کار اعلام کردند.»
این خبر در اغلب خبرگزاریهای همسو با دیدگاههای مدیرعامل بنیاد رودکی منتشر شد و بهخوبی نشاندهنده وضعیت بغرنجی است که به آن دچاریم؛ هیچچیزی در جای درست خویش قرار ندارد و کسانی در رأس امور هنری هستند که بهاشتباه در این جایگاه قرارگرفتهاند. ساخت آثار سفارشی مساله جدیدی نیست و همواره آثار مناسبتی با مبالغ هنگفتی در کشورمان ساختهشده و میشود اما در زمان تعطیلی ارکستر ملی و نبود ارکستر با جمعکردن یکسری نوازنده و جا زدن آنها به نام ارکستر ملی کشورمان در حقیقت آن زوال حقیقی اخلاق، مدیریت و هنر و سیاست را به نمایش گذاشتهاند که عنوان همدردی را با خود یدک میکشد. اگرچه میتوان در برابر سایر کشورها، مجامع و اشخاص ناوارد سیاسی دیگر کشورها پز هنری داد اما نمیتوان اهالی موسیقی را فریب داد. چراکه مدتهاست ناکارآمدی مدیران دولتی به آنها اثباتشده است و دیگر از ارکسترهای ملی و سمفونیک تهران چیزی باقی نمانده. هرچند مدیران دولت دوازدهم مجبور هستند تا انتخابات سال آینده به سرپا نگاهداشتن ارکسترها تظاهر کنند اما همگان میدانند که چنین نیست و این شوها حقیقتی ندارند ولیکن برای مدیرعامل بنیاد رودکی فرصتی حقیقی هستند برای افزایش دوستیهای سیاسی تا در آینده نزدیک، پس از اتمام کار دولت فعلی، با این رزومه همچنان بتواند درجایی صاحب پستی دولتی شود. اکنون ارکسترها به بازیچهای در دستان مدیریت آن تبدیل شدهاند که آنچه در نگاه او هدف و اولویت و جایگاهی ندارد موسیقی است و بس.
دیدگاه تان را بنویسید