مقایسه میزان رعایت پروتکلها و لحاظ موارد فنی در اجرای ارکستر سمفونیک تهران و ارکستر فیلارمونیک برلین
این کجا و آن کجا؟!
لیلا موسیزاده
به این تصویر نگاه کنید: عکس اجرای اخیر ارکستر فیلارمونیک برلین در شهریورماه است که در سالنی با یکسوم تا یکچهارم جمعیت مخاطب معمول برگزار شده و نیمی از ارکستر نیز روی سن حاضر نیستند. این شرایطی است که بعد از هفت ماه تعطیلی به مطرحترین و منظمترین ارکستر جهان بیماری عالمگیر کووید 19 تحمیل کرده است تا همچنان بتواند راهش را ادامه دهد.
ماه گذشته هنگامیکه مدیر این ارکستر باسابقه و مشهور از بازگشایی فعالیتهای ارکستر سخن گفت نکات جالبتوجهی را مطرح کرد که شرایط بیماری کرونا به آنها تحمیل کرده و لازم است که مواردی را در نظر بگیرند و اجرا کنند.
اولین موردی که به آن اشاره داشتند درباره تهویه سالن و کمک گرفتن و به کار بردن سیستمی مضاف بر آنچه تاکنون در سالن استفاده میشده است برای تهویه بهتر و ایجاد هوای در جریان درون سالن بود. امکانی که ایجاد آن برای تمامی اجتماعات در سالنهای سرپوشیده بسیار مهم است؛ اما فعلا این امکان تنها از عهده آلمانیهای منضبط و با دیسیپلین برآمده است؛ چراکه هم موارد بهرهبرداری از ساختمان و اضافه کردن دستگاه تهویه را به نکویی انجام دادهاند و هم تغییراتی در استطاعت شهرداری برلین بهعنوان حامی مالی اصلی این ارکستر یکصد و اندی ساله ایجاد کردهاند؛ مهمتر اینکه افزودن سیستم تهویه منجر به تخریب بخشی از دیوار یا سقف و ... و یا تغییرات آنچنانی در بنای سالن یا افزودن صدای اضافه در این سالن نشده است. حتماً چنین مواردی در یک سالن کنسرت باید رعایت شود تا کیفیت اجرا دستخوش تغییرات نشود.
دومین مساله پس از ایجاد زیرساخت لازم، مساله فنیهنری بود که مدیر ارکستر از به کار گرفتن نیمی از اعضا در ارکستر برای ایجاد فاصله بین نوازندگان مطرح ساخته بود و اینکه لازم است حتماً در بین نوازندگان سازهای بادی چوبی یا بادی برنجیها با فاصله یک و نیم متری برقرار باشد ازاینرو با کمبود نیروهای اصلی تنها قطعاتی اجرا خواهد شد که به ارکستر بزرگ نیاز ندارند و یا در بخش بادیچوبی و یا بادیبرنجیها بتوان با تعداد کم نوازنده آنها را به انجام رساند؛ یعنی مدیر فنی این ارکستر فاصلهگذاری و رعایت آن را در انتخاب برنامهها و قطعات برای اجرا لحاظ و متناسب با شرایط ایجادشده فصل جدید فعالیتهای ارکستر فیلارمونیک را تعریف کرده است. مسالهای که از درایت و پختگی و تجربه و اشراف این تیم به قطعات سمفونیک خبر میدهد و نشان از اهمیت رعایت سلامتی و امتداد فعالیت حرفهای و الزام هر دوشان به باقیبودن در منظمترین ارکستر سمفونیک دنیا دارد.
حالا این مساله را مقایسه کنید با شرایط اجرای موسیقی نمایش علمدار در تالار وحدت. به عکس دوم مربوط به این اجرا و گفتههای مسئولین مربوطه دقت کنید. فاصله بین نوازندگان ارکستر را ببینید، تبلیغات مورد نظر مسئولین و دستاندکاران درباره این اجرا را بخوانید که نه حرفی از سیستمهای اضافی تهویه شده و نه رعایت فاصله و کاستن از اعضای ارکستر مدنظر قرار گرفته است. در انتخاب رپرتوار قطعات اجرایی نیز چنان تجربهای نبوده است که تنها قطعاتی اجرا شود که احتیاج به سازهای بادی نداشته باشد.
آنهم ارکستر سمفونیک تهران که از سال گذشته نه رهبر دارد و نه تمرینی داشته است. اصرار مدیرعامل بنیاد رودکی بر اجرای یک قطعه با ارکستری به نام ارکستر سمفونیک تهران بهمنظور سپردن رهبری ارکستر به بردیا کیارس که توان و تجربهای در این راه ندارد از آن مسائلی است که هیچگونه موارد هنری و ساماندهی منظم در آن نقشی ندارد و تنها مواردی است که میتوان گفت مدیرعامل بنیاد رودکی که در مدت حضورش در این سمت خبط و خطاهای بسیاری را مرتکب شده است یک نمونه دیگر هم بر آن افزوده است.
وگرنه هر عقل سلیمی میداند که ارکستر بیسامان سمفونیک تهران نه رهبر دارد و نه توان اجرا؛ و نه میبایست با شرایط نامناسب تهویه در تالار وحدت به روی سن رود. اینکه خواسته مدیرعامل بنیاد رودکی این است که از بردیا کیارس یک رهبر ارکستر سمفونیک بسازد بههرحال آرزوی خام و یا عیب نیست و پس از بیست سال استمرار فعالیت در رهبری ارکستر حتماً چنین چیزی ممکن است اما بازی با سرمایههای این مملکت و جان نوازندگان در این شرایط پیک سوم شیوع بیماری کرونا قابل دفاع نیست. هرگاه این ارکستر آنقدر نظم و سامان یافت که همواره برنامههای فصلبهفصل سالانه و مرتب داشته باشد و آن را موبهمو اجرا کند آنوقت میتواند برای ایام سوگواری محرم و صفر که همهساله ارکستر در تعطیلی به سر میبرد برنامه مناسبتی هم بچیند نه اکنونکه ارکستر بدون رهبر بعد از 7 ماه تعطیلی ملزم به اجرای برنامهای مناسبتی در پیک شیوع کرونا شود تنها برای رهبر ساختن از یک نفر. آنهم با قطعهای که از نظر فنی متناسب با شرایط شیوع بیماری کرونا و فاصلهگذاری اجتماعی نیست و یا روی کاهش تعداد نفرات و اینکه قطعه انتخابی رای اجرای ارکستر و گروه بزرگ نوازندگان از کیفیت بالای فنی و هنری نیز برخوردار نیست؛ دقت نشده است که پیرو آن حرفوحدیثهای بسیاری ازجمله دخیل ساختن منابع مالی و رفاقتها در کار هنری و ناکارآمدی مدیریت را به دنبال داشت. ازاینرو اجرای علمدار برای یک ارکستر تعطیل نمیتواند جز برای ترمیم رفاقتها و یارکشیهایی که خسارت آنها در دولت بعدی مشخص خواهد شد، معنا یابد. به راستی چه مرجعی به این پرسش که این اجرا برای هنر موسیقی خاصه ارکستر سمفونیک چه میزان غیرقابلجبران خواهد بود؛ پاسخ میدهد؟
دیدگاه تان را بنویسید