نگاهی به یادداشتهای نشانهشناس بزرگ قرن بیستم
پاسخ اومبرتو اکو به «چگونه...؟»های پرتکرار این روزها
افسانه فرقدانی
یکی از دغدغههای امروزین والدین برای فرزندانشان و شاید حتی چالشی که خود با آن مواجه هستند، استفاده بیش از حد نیاز از تلفن همراه و کامپیوتر، لبتاپ و تبلت است؛ ابزارهایی که موجب میشوند نه تنها ما زمان و انرژی زیادی را صرف آنها کنیم، بلکه استفاده نابجا از برخی سایتها و محتواهای تولیدشده، زندگی روزمره و حتی روانی ما را مختل میکند تا آنجا که حتی ممکن است به عاملی برای تغییر روند تفکر و شرایط روحی و زیست ما منجر شود و عواقب جبرانناپذیر آن تا پایان زندگی با ما بماند. این وقت هدردادن فقط شامل سایتهای سرگرمی یا خالی از محتوا نیست، بلکه ممکن است ما را درگیر محتواهایی شویم که اتفاقا بسیار هدفمند ما را جذب خود میکنند. هدفی که چیزی نیست غیر از آنکه ما را بهسوی یک تفکر همگانی سوق میدهند و چنان تفکر شخصی را از ما میگیرند که دیگر چیزی نیستیم جز آلت دست سودجویان و طبیعتا مصرفکننده هر گونه محتوایی که به خورد ما دهند و در مرحله بعدی خود، به یک مبلغ تبدیل میشویم. خواندن این سطرها شاید آنقدر تکراری بهنظر برسند و گوشمان چنان از شنیدنشان پر شده باشد که دیگر واکنشمان را از دست داده باشیم، اما باز هم از اهمیت مطلب نمیکاهد. بیشک مقابله با چنین فضاهایی نیاز به آگاهی و برخورد درست و هوشمندانهای دارد. از این میان یکی از بزرگترین متفکران و فیلسوفان، منتقد ادبی و متخصص قرون وسطی و نشانهشناس ساختارگرا و زبانشناس بزرگ ایتالیایی که مدتی نیز رئیس دانشگده انسانشناسی بولونیای ایتالیا بود و برای ایرانیان نیز نامی آشنا دارد و از محبوبیت زیادی برخوردار است، اما اومبرتو بیشتر بهعنوان رماننویس شناخته شده که تقریبا تمام آثارش به فارسی ترجمه شده است که محبوبترین اثرش در میان ایرانیان «نام گل سرخ» نام دارد که در سراسر دنیا بیش 10 میلیون نسخه فروخته است و این میزان فروش به یک راز حلنشده تبدیل شده است. اکنون کتابی با عنوان «چگونه با ماهی قزل آلا سفر کنیم؟» اثر اومبرتو اکو با ترجمه غلامرضا امامی در انتشارات کتاب کوچه منتشر شده است. در واقع اومبرتو اکو این کتاب را بهعنوان یک کتاب ننوشته است، بلکه کتاب، شامل بخشی از طنزها و یادداشتهای این فیلسوف فقید ایتالیایی است که در مطبوعات ایتالیا منتشر شده بودند و غلامرضا امامی مقالات و یادداشتهای منتشر شده از اومبرتو اکو را جمعآوری و ترجمه در قالب کتاب به نشر سپرده است. نکته جالب توجه در این کتاب، پرداختن این فیلسوف بزرگ به موضوعاتی است که در نظر ما و در نگاه نخست پرتکرار و دم دستی به نشر میرسند، اما دغدغه او برای این موضوعات و اقدام به نوشتن یادداشت از طرف او، اهمیت مسئله را به ما یادآوری میکند. یادداشتهایی که اومبرتو اکو گاه با طنز ظریفی فاجعه بودنشان گوشزد میکند، چرا که گاه چنان هولناکاند که نمیتوان از نثر جدی برای بیانشان استفاده کرد. یادداشتهای منتشر شده در کتاب به شرح زیر است:
«نامه اومبرتو اکو به نوهاش و نسل نو»
«چگونه مراسم اعدام را با پخش مستقیم و زنده از تلویزیون
تماشا کنیم؟»
«چگونه برای جستوجوی چیزی از اینترنت استفاده کنیم؟»
«چگونه در برابر هرج و مرج رسانهای دوام بیاوریم؟»
«چگونه به چهرههای آشنا واکنش نشان دهیم؟»
«چگونه از زمان آگاه نباشیم؟»
«چگونه یک کتابخانه شخصی را سازماندهی کنیم؟»
«چگونه یک کتابخانه عمومی را اداره کنیم؟»
«چگونه از گمرک رد شویم؟»
«چگونه از سه نقطه (...) استفاده کنیم؟»
«چگونه به چهرهای محبوب تبدیل شویم؟»
«چگونه بستنی بخوریم؟»
«چگونه میتوان با کشیدن سیگار برگ پیام فرستاد؟»
«چگونه از موبایل استفاده نکنیم؟»
«چگونه در خانه به فلسفه بپردازیم؟»
«چگونه منحرفین جنسی را فراموش نکنیم؟»
و در نهایت «چگونه با آرامش برای مرگ مهیا شویم؟»
یکی از مهمترین نکتههای این یادداشتها، نگاه در سطح عام اومبرتو اکو به مسائل است. در این یادداشتها اومبرتو اکو از جایگاه یک فیلسوف سخن نمیگوید یا حداقل وانمود میکند که زبان این یادداشتها هیچ ربطی به فلسفه ندارند. او یکی از بزرگترین فیلسوفان قرن بیستم است که بسیار به مسئله فرهنگ پرداخته است.
دغدغه اومبرتو اکو در استفاده از سایتهای غیراخلاقی
اکو در در نخستین یادداشت، یعنی در نامه به نوهاش که درباره چگونگی استفاده از اینترنت و فضای مجازی از طریق تبلت است، میگوید: «فقط میخواهم به تو توصیهای بکنم، الان که داری از تبلت استفاده میکنی، این عمل میتواند برات مفید باشد. نمیخواهم به تو توصیه کنم که این کار را نکنی، البته نه به این دلیل که به نظرت مثل یک پیرمرد احمق به نظر نرسم، بلکه چون خودم هم از اینترنت استفاده میکنم. تنها توصیهای که میتوانم به تو بکنم این است که به صدها سایت پرونوگرافی توجهی نکن. اگر من فقط رابطه جنسی را در کامپیوتر میدیدم، پدرت هرگز به دنیا نمیآمد و تو هم وجود نداشتی.»
اومبرتو اکو در این نامه، با نوهاش از زبان کودکانه و سادهای سود میجوید و خودش را همراه و در جایگاه او قرار میدهد. از نصیحت پرهیز میکند و دغدغههایش درباره خطرات فضای مجازی را با او در میا میگذارد. او نمیگوید از تبلت استفاده نکن یا چهطور استفاده کن، بلکه به سادگی خطر تماشای فیلمهای پورن را برای نوهاش بازمیگوید. این همان خطری است که بسیاری از روانشناسان به آن میپردازند و درباره آن سخن میگویند اما شاید هنوز موفقیت چندانی نصیبشان نشده است. همانطور که در دوران قرنطینه اپیدمی کرونا، آمریکاییها در تماشای فیلمهای پورن از طریق سایتهای پورنوگرافی رکورد شکستند و البته این آمار کمتر یا بیشتر در دیگر نقاط دنیا نیز رخ داد.
اکو در ادامه این یادداشت هم توصیه مهم دیگری به نوهاش میکند و آن این است که هر وقت برای جستوجوی مفهومی از اینترنت کمک گرفت، تلاش کند تا آن را به خاطر بسپارد تا برای همان مفهوم دوباره به اینترنت رجوع نکند، چرا که این کار باعث میشود حافظهاش را به کار بیاندازد و وابستگیاش به اینترنت کمتر شود و مغز نیز فعالیت خود را از دست ندهد.
همه جهانیان اومبرتو اکو را بهعنوان یک فیلسوف و رماننویس میشناسند، اما اکو در یادداشتهایش چهره دیگری دارد؛ چهرهای کاملا شخصی و صمیمی
ایران در یادداشتهای اومبرتو اکو
چنین دیدگاهی در سایر یادداشتهای او نیز به چشم میخورد. او در یادداشت «چگونه تعطیلاتی فاخر داشته باشیم؟»، با انتقاد از نویسندگان نامدار و مشهوری که هنگام پیشنهاد مطالعاتیشان مخاطبان را بیمایه و کم سواد معرفی میکنند، بدون تکبر و فخرفروشی مرسوم، به معرفی کتاب به مخاطبان میپردازد. او در این معرفی حتی آثار متعلق به سنت فرهنگ ایرانی-اسلامی را نیز فراموش نکرده و کتابهای «قابوسنامه» و «السعاده و السعاد» را به مخاطبان به عنوان آثاری جذاب پیشنهاد میکند.
اومبرتو اکو در یادداشت «چگونه مراسم اعدام را با پخش مستقیم و زنده از تلویزیون تماشا کنیم؟»، با زبانی طنزآمیز انتقاد خودش را به پابرجایی اعدام نشان میدهد.
همه جهانیان اومبرتو اکو را بهعنوان یک فیلسوف و رماننویس میشناسند، اما اکو در یادداشتهایش چهره دیگری دارد؛ چهرهای کاملا شخصی و صمیمی. غلامرضا امامی در مقدمه خود بر این کتاب نوشته است: «همواره از اکو سه چهره به یادگار میماند: چهره استاد بزرگ دانشگاه، محقق نشانهشناسی و قرون وسطی که بیش از سی دانشگاه بزرگ جهان به وی دکترای افتخاری دادند، اما او تا پایان عمر به تدریس در دانشگاه بولونیا -کهنترین و معتبرترین دانشگاه اروپا- پرداخت.
یکی از مهمترین نکتههای یادداشتهای اومبرتو اکو، نگاه در سطح عام به مسائل است. در این یادداشتها او از جایگاه یک فیلسوف سخن نمیگوید یا حداقل وانمود میکند که زبان این یادداشتها هیچ ربطی به فلسفه ندارند
چهره دیگر وی نویسندهای نامدار است که با رمان «نام گل سرخ» و رمانهای دیگر شهرتی جهانی یافت. سومین چهره وی که کمتر به آن پرداخته شده، چهره روزنامهنگاری زبردست و نویسندهای یگانه است که هر هفته در مطبوعات ایتالیا به جد و طنز یادداشتهایی مینوشت.»
عنوان یادداشتها نشان میدهد که این بار میتوان اومبرتو اکو را فارغ از اینکه چه سن و سال و تحصیلات و تخصصی داریم، بخوانیم.
دیدگاه تان را بنویسید