پگاه دهدار ،  راهنمای گردشگری

شاید شما هم ویترین‌هایی را در موزه‌ی ایران باستان در خیابان سی تیر تهران و همچنین موزه‌ی باستان‌شناسی زنجان دیده باشید که مومیایی‌های نسبتا سالمی از مردان را به نمایش گذاشته اند. مردانی که به مردان نمکی شهرت یافته‌اند و با لباس هایی نسبتا سالم، ریش و موهای سفید، و اندکی ابزار با لایه‌ای پوشیده شده از نمک هستند.

در این هفته به راز این مردان خواهیم پرداخت.

چهرآباد

معدن نمک چهرآباد که در گویش محلی به دوزلاخ (نمکزار) معروف است، در ۷۰ کیلومتری شمال غرب شهر زنجان و در محل تلاقی دو رودخانه مهرآباد و چهرآباد واقع است. هرچند بر اساس شواهد باستان شناختی دره  رودخانه‌های مذکور از حدود عصر برنز تا حال حاضر به تناوب مورد سکونت اقوام و گروه‌های انسانی قرار گرفته، اما این منطقه به دلیل طبیعت نسبتا خشن، تا پیش از کشف بقایای مومیایی‌های معروف به انسان‌های نمکی، برای ساکنان استان زنجان ناحیه‌ای کمتر شناخته شده بود. شهرت امروزی چهرآباد، به دلیل گنبد نمکی بزرگ معروف به دوزلاخ است که قدیمی‌ترین معدن نمک شناخته شده در ایران محسوب می‌شود.

کوه معدن نمک در انتهای رشته کوه‌های کم ارتفاع حد فاصل در چهرآباد و در مهرآباد قرار دارد. کوه معدن، گنبد نمکی بزرگی است که بیشتر قسمت‌‌های آن را تشکیلات رسی و مارنی پوشانده است. در واقع نهشته‌‌های نمک در زیر لایه ضخیمی از رس و مارن قرار گرفته است. در طول تاریخ برون زدهای نمک در برخی قسمت‌های کوه از جمله بخش جنوبی آن موجب جلب توجه معدن کاران و بهره برداری آن شده است. حمزه‌لو نزدیک‌ترین روستا به معدن نمک است که در دامنه غربی کوه معدن قرار دارد و روستای چهرآباد در حدود ۸ کیلومتری شرق معدن واقع است. با وجود کم آبی منطقه و خشکی بخش زیادی از زمین‌های همچنین شور بودن آب‌های سطحی و زیرزمینی، قسمت‌هایی از منطقه پیرامون معدن نمک از گذشته‌های دور مورد سکونت قرار گرفته است. بدیهی است این شناسایی و بهره برداری از معدن نمک از حدود نیمه هزاره اول پیش از میلاد نیز در جذب گروه‌های انسانی به منطقه بی‌تأثیر نبوده است. علاوه بر ویژگی‌های تاریخی چشمگیر، حوضه آبریز رودهای چهرآباد و مهرآباد، از زیبایی‌های طبیعی نیز بهره‌مند هستند. چشم‌انداز غالب منطقه، تناوبی از رس و مارن‌های قرمز، سبز، قهوه‌ای و گچ سفیدرنگ است که به شکل کوه‌ها و تپه‌های رنگارنگ پیوسته به هم، در محدوده بسیار وسیعی گسترده شده اند. آبکندهای متعدد بر روی ارتفاعات مذکور، و چین خوردگی‌های پوسته زمین، اشکال بسیار زیبایی را در امتداد رودخانه‌های منطقه به وجود آورده است.

داستان اکتشافات معدن نمک چهرآباد

پیش از دهه ۱۳۷۰ خورشیدی، معدن نمک و منطقه پیرامون آن از دیدگاه باستان شناسی کاملا ناشناخته بود. معدن نمک که در زمین‌های روستای چهراباد قرار داشت، از اواخر دوره قاجار تا اوایل انقلاب اسلامی توسط مالکان چهرآباد به روش استخراج دستی بهره برداری می‌شد. طبق گفته‌های معدنکاران، استخراج نمک در آن برهه زمانی در داخل تونل‌های عمیق و تاریک برجای مانده از گذشته انجام می‌یافت وگهگاه با کشف اشیا و ابزارهای قدیمی همراه بوده است. در سال ۱۳۷۲ استخراج نمک طعام و صنعتی از معدن چهرآباد به شرکت خصوصی نصر زنجان واگذار شد و از آن هنگام بهره برداری با ماشین آلات مکانیکی آغاز شد. با توجه به وجود نهشته‌های غنی نمک در بخش جنوبی معدن که از گذشته‌های دور شناسایی و استخراج شده بود، بهره برداری جدید نیز در همین بخش تمرکز یافت. در اولین سال استخراج نمک توسط شرکت خصوصی، کشف بقایای شگفت انگیز مومیایی طبیعی که به مرد نمکی معروف شد، معدن نمک چهرآباد را مورد توجه همگان قرار داد. اقدام شایسته و به موقع حاج علی عبدی، بهره بردار معدن، در تحویل بقایای مکشوفه به اداره میراث فرهنگی استان زنجان، موجب حفظ و بقای آثار ارزشمند کشف شده و برنامه ریزی باستان شناسان برای انجام پژوهش‌های باستان شناسی در معدن دوزلاخ گردید. در سال ۱۳۷۳ اولین فصل کاوش باستان شناسی در معدن نمک انجام یافت و آثاری از معدن کاوی کهن به دست آمد. مهم‌ترین یافته کاوش آن سال، کشف پای انسانی بود که در داخل یک چکمه چرمی بسیار زیبا قرار داشت. پس از کاوش‌های یادشده مجموعه مکشوفه به سازمان میراث فرهنگی کشور منتقل شد و مطالعات اندکی بر روی آنها انجام یافت. بر اساس آزمایش سالیابی قدمت مرد نمکی ۱۷۰۰ سال قبل یعنی اوایل دوره ساسانی تعیین شد. برخی شواهد و مدارک از جمله گوشواره‌های طلا و چکمه چرمی، حاکی از آن بود که مرد نمکی به احتمال زیاد یکی از ناظران معدن یا صاحب منصبان در دوره ساسانی بوده است. در حال حاضر مرد نمکی شماره ۱ همراه با برخی لوازم و اشیای مکشوفه از معدن در موزه ملی ایران نگهداری می‌شود.کاوش‌های باستان شناسی انجام یافته تا کنون، حاکی از آن است که در دوره هخامنشی استخراج نمک با حفر تونل‌ها و تالارهای بسیار بزرگ، بدون استفاده از ستون‌های چوبی پشتیبان انجام می‌یافت و از کلنگ، چکش و احتمالا قلم‌های فلزی برای کندن صخره‌های نمک، خرد کردن آن‌ها و انتقال نمک‌های خرد شده به داخل کیسه‌های چرمی و احتمالا کیسه‌های پارچه‌ای استفاده می‌شد. از طناب‌های بافته شده از الیاف گیاهی و جانوری نیز در بالا کشیدن کیسه‌های نمک از چاه‌ها و تونل‌های عمودی استفاده می‌کردند. برای روشن نمودن تونل‌های تاریک و عمیق نیز از سوزاندن روغن در پیه سوزهای سفالی بهره می‌گرفتند. بین ۲۴۲۰ تا ۲۳۸۰ سال قبل، ریزش فاجعه بار تونل‌های معدن موجب کشته شدن معدن کاران هخامنشی و توقف بهره برداری نمک تا اوایل دوره ساسانی شده است. از ریزش معدن نمک در دوره هخامنشی تا بازگشایی دوباره تونل‌ها در اوایل دوره ساسانی، آگاهی ما بسیار اندک است. فعالیت معدنکاران ساسانی از حدود سده سوم میلادی آغاز شده و تا سده ۶ میلادی ادامه می‌یابد. لایه‌های پی در پی و ضخیم واریزه‌های معدنی، نشانگر فعالیت ‌طولانی مدت معدن کاوی در چهرآباد است. احتمالا در حدود سده ۶ میلادی حادثه دیگری در معدن رخ داده که در نتیجه آن معدنکاران ساسانی در میان آوار تونل‌های تخریب شده مدفون شده‌اند. انسان نمکی شماره ۲ و جمجمه شماره ۶ مربوط به حدود سده ۶ میلادی، معدنکاران کشته شده دوره ساسانی هستند. البته به دلیل تخریب قسمت‌های فوقانی معدن با بولدوزر آگاهی ما از لایه های دوره متاخر ساسانی و چگونگی ریزش و کشته شدن معدن کاران اندک است. پس از دوره ساسانی تا دوره قاجار فعالیت‌های معدن کاوی در معدن نمک متوقف می‌شود. از این دوره دوباره قسمت‌هایی از معدن بازگشایی شده و تا حدود ۵۰ سال پیش به صورت دستی استخراج نمک ادامه داشت است. مخلوط بودن آثار باقی مانده از دوره قاجار با آثار و مواد دوره ساسانی نشانگر آن است که معدن کاران قاجاری و پهلوی در داخل تونل‌های تخریب نشده ساسانی فعال داشته اند. با وجود لایه نگاری نسبتا دقیق انجام یافته طی دو فصل اخیر هنوز سوالات و ابهامات زیادی در خصوص استخراج نمک در دوره‌های هخامنشی و ساسانی باقی است. شروع بهره برداری در معدن، فعالیت‌های معدنی در دوره اشکانی، فعالیت‌های معدن کاوی در اوایل ساسانی و چگونگی کشته شدن مرد نمکی شماره ۱ از جمله پرسش‌هایی است که شاید در پژوهش‌های آینده پاسخی برای آنها یافت شود.

بر اساس آزمایش سالیابی کربن ۱۴ از تعداد زیادی از یافته‌های معدن نمک چهرآباد، که تا کنون در دو آزمایشگاه معتبر جهان یعنی آزمایشگاه‌های دانشگاه آکسفورد انگلستان و دانشگاه زوریخ سوئیس انجام یافته، کهن‌ترین شواهد از فعالیت‌های معدنی احتمالا به عصر آهن ۳ (حدود ۲۷۰۰ تا ۲۵۰۰ سال قبل) باز می‌گردد. بسیاری از نمونه‌های سال یابی شده مربوط به دوره هخامنشی هستند که محدوده زمانی ۲۵۰۰ تا ۲۳۰۰ سال قبل را در بر می‌گیرند. علاوه بر دوره هخامنشی برخی از یافته‌های سال یابی شده مربوط به دوره ساسانی با تاریخ ۱۷۰۰ تا ۱۵۰۰ سال قبل هستند. در این میان مرد نمکی شماره ۱ مربوط به ۱۷۰۰ سال پیش یعنی اوایل دوره ساسانی است. پیشینه مرد نمکی شماره ۲ و بقایای اسکلت شماره ۶ مربوط به اواخر دوره ساسانی است، و پیشینه مردان نمکی شماره های ۳، ۴ و ۵ دوره هخامنشی با قدمت حدود ۲۳۵۰ سال است.

یافته‌ها

بر اساس کاوش‌های باستان شناسی انجام یافته و همچنین کشفیات تصادفی معدن کاران شرکت نصر زنجان، تا کنون بقایای اجساد ۶ انسان و نیز تکه‌های پراکنده‌ای از استخوان‌ها و بافت انسانی از معدن نمک کشف شده است. علت سالم باقی ماندن اجساد انسانی در معدن نمک، قرار گرفتن آن‌ها در محیط پر از نمک و مومیایی شدنشان بدون دخالت انسان و به صورت طبیعی است؛ نام گذاری بقایای انسانی به مردان نمکی نیز به همین دلیل است.

مردان نمکی معدن چهرآباد نیز در زمره مومیایی‌های طبیعی هستند که به دنبال ریزش معدن نمک در چند دوره تاریخی و قرار گرفتن معدنکاران در محیط پر از نمک به صورت طبیعی مومیایی شده و سالم باقی مانده اند.

مومیایی طبیعی معروف به مرد نمکی شماره ۱ که به صورت تصادفی در سال ۱۳۷۲ توسط بهره بردار معدن نمک یافت شد، در واقع سر یک مرد میانسال است که ریش و موی سفید بلند دارد. این مومیایی که بر اساس سال یابی کربن ۱۴ مربوط به اوایل دوره ساسانی است، یکی از صاحب منصبان یا کارگران معدن بوده که به دلیل کشف با بولدوزر و تخریب محل کشف آن اطلاعات بیشتری از نحوه مرگ و مدفون شدن او در معدن در دست نیست. احتمالا رنگ موهای سر و ریش وی در اصل قهوه‌ای بوده که با شرایط اکسیداسیون و وجود یون کلر در محیط رنگدانه‌های مو از قهوه‌ای به سفید تغییر رنگ داده‌اند. همراه با مرد نمکی ۱ شماری اشیا و ابزار نیز یافت شده است.

مرد نمکی شماره ۲ بقایای اسکلت انسانی است که قسمت‌هایی از بافت نرم بدن باقی مانده است. این مومیایی در سال ۱۳۸۳ به هنگام استخراج نمک با ماشین آلات مکانیکی کشف شد. به همین دلیل، متلاشی شده و بافت نرم بدن و لباس‌های آن از بین رفته است. مرد نمکی شماره ۲ فرد میانسالی بوده که بر اساس سال یابی کربن ۱۴ متعلق به اواخر دوره ساسانی است.

ادامه فعالیت بهره بردار معدن نمک در سال ۱۳۸۳ منجر به کشف بقایای جسد یا اجساد انسانی دیگری شد که به مرد نمکی شماره ۳ نام گذاری شده است. بقایای انسانی مکشوفه به دلیل کشف با بولدوزر به صورت کاملا متلاشی شده به دست آمد. طبق آزمایش سالیابی انجام یافته مرد نمکی ۳ مربوط به دوره هخامنشی است. البته مطالعات استخوان شناسی اخیر، انجام یافته توسط دکتر وحدتی نسب، بیانگر آن است که بقایای استخوان‌ها و بافت مرد نمکی ۳ به دو انسان تعلق دارند که به دلیل کشف با بولدوزر و جمع آوری آن توسط معدن کاران به عنوان یک انسان معرفی شده است.

کاوش باستان شناسی نجات بخشی معدن چهرآباد در سال ۱۳۸۳ منجر به کشف مومیایی نسبتا کامل و به خوبی حفظ شده معروف به مرد نمکی شماره 4 شد. این مومیایی سالم‌ترین مومیایی مکشوفه از معدن چهرآباد است که مربوط به دوره هخامنشی است. طبق مطالعات انجام گرفته مرد نمکی شماره 4 یکی از کارگران معدن نمک بوده که به هنگام مرگ حدود ۱۶ سال سن داشته است. از ویژگی‌های این جسد لباس کامل موجود بر تن آن و همچنین برخی لوازم و اشیای همراه همچون دو کوزه سفالی کوچک، پوستین، چاقو و گوشواره‌های نقره‌ای است.

بقایای مرد نمکی شماره 5 در طی کاوش باستان شناسی در سال 1384 در زیر یک سنگ نمک بسیار بزرگ به دست آمد. این مومیایی نیز، که همچون شماره های ۳ و ۴ متعلق به دوره هخامنشی است، به دلیل قرار داشتن در زیر صخره نمک و برخی عوامل دیگر، فقط قسمت‌هایی از بدن آن سالم باقی مانده است.

آخرین یافته انسانی از معدن نمک مربوط به کاوش باستان شناسی سال۱۳۸۹ است که طی آن بقایای یک جمجمه و چند تکه از استخوان‌های انسانی در سطوح فوقانی معادن کشف شد. طبق مطالعات انجام یافته بقایای انسانی شماره ۶ مربوط به دوره ساسانی است.

تجزیه ایزوتوپ d13N و d15C بر بقایای انسانی معدن نمک که توسط پژوهشگران دانشگاه آکسفورد با هدف شناسایی ریشه و منشأ جغرافیایی معدن کاران هخامنشی و ساسانی انجام یافت، نشان داد که برخی از معدن کاران احتمالا بومی منطقه زنجان بودند حال آنکه تعدادی از جاهای دیگر برای استخراج نمک می‌آمدند. طبق آنالیز مقایسه‌ای انجام یافته و مشخص بودن میزان ایزوتوپ، به احتمال زیاد مردان نمکی ۱ و ۲ مربوط به محلی در نزدیکی قزوین با تهران یا شمال ایران بوده‌اند و مومیایی‌های شماره ۳ و ۵ از جای دوری در شمال شرق ایران یا حتی آسیای مرکزی به معدن نمک آمده بودند.

علاوه بر مومیایی‌های طبیعی شمار زیادی از اشیای مربوط به معدن کاوی از کاوش‌های باستان شناسی معدن نمک کشف شده است. بسیاری از این اشیا علاوه بر ارائه اطلاعات در زمینه چگونگی استخراج نمک در دوره‌های هخامنشی و ساسانی، به دلیل منحصر به فرد بودن و نبود نمونه‌های مشابه آگاهی‌های جدیدی از شیوه زندگی و فناوری‌های علمی و فنی ایران باستان ارائه می‌‌دهند. ابزارهای معدن کاوی و پارچه‌های مکشوفه از جمله مهم‌ترین یافته‌های معدن نمک هستند.

این یافته‌ها از نظر ابعاد و اندازه بافت، طرح، نقش و جنس بسیار متنوع اند و اطلاعات زیادی از صنعت نساجی ایران باستان ارائه می‌نمایند. طبق مطالعات انجام یافته جنس بیشتر بافته‌ها از پشم و سپس پنبه بوده و با روش‌ها و طرح‌های مختلفی بافته شده اند. رنگ قرمز، آبی و زرد استفاده شده در پارچه‌های منقوش منشأ گیاهی داشته و از گیاهان نیل، روناس و درختچه گز در رنگ آمیزی بافته‌ها استفاده شده است.

پژوهش‌های گیاه باستان شناسی معدن نمک نیز تا کنون نتایج شگفت انگیزی داشته است. از جمله یافته‌های گیاهی معدن نمک که مورد مطالعه قرار گرفته اند می‌توان به غلات (گندم و جو)، میو‌ه‌ها (هسته هندوانه، زردالو، هلو، آلو، و انگور)، سبزیجات، و چوب‌ها (افرا، زبان گنجشک، تبریزی، گز و...) اشاره کرد.