تحلیلی بر وضعیت کتاب در اکنون و امروز
معضلات و فرصتهای صنعت نشردر پساقرنطینه
افسانه فرقدان
با شیوع ویروس کرونا و آغاز قرنطینههای خودخواسته در تمام شهرهای ایران، دو پرسش و مسئله اساسی مطرح شد: یکی اینکه اکنون وضعیت فروش کتاب به کجا میرود؟ و دیگر اینکه آمار مطالعه به کجای جدول آمار و ارقام سرانه مطالعه خواهد رسید؟ نکته مهم دیگر این است که آیا اپیدمی ویروس کرونا میتواند به نوعی به فرصت در تغییر سبک عملکرد کسب و کارهای حوزه نشر تبدیل شود؟ در این یادداشت تلاش میکنیم تا حد امکان به جنبههایی از این شرایط بپردازیم و به پرسشها پاسخ دهیم.
میدانیم که یکی از مؤلفههای سنجش میزان مطالعه و کتابخوانی در سطح جامعه، فروش کتاب است که با ورود ویروس کرونا به ایران از اوایل اسفندماه کاهش یافته؛ بنابراین نمیتوان گفت که در این مدت سطح کتابخوانی در جامعه افزایش یا کاهش داشته است. آنچه مشخص است و میتوان درباره آن سخن گفت، این است که به صورت میانگین میزان فروش کتاب در بازار حدود ۹۰ درصد کاهش یافته است. اما الزاماً این موضوع ارتباط مستقیمی با میزان مطالعه ندارد؛ زیرا بخشی از کتابخوانها از کتابخانههای عمومی یا کتابهای دیگر استفاده میکنند. بنابراین نمیتوان میان این دو ارتباط منطقی برقرار کرد، اما با آغاز دوران قرنطینه و بسته شدن کتابخانههای عمومی و عدم مراجعه افراد به این مکانها بهطور تقریبی میتوان بحرانی بودن وضعیت کتابخوانی را دریافت.
فروش اینترنتی کتاب در ایران
پیش از شیوع بیماری کرونا، فروش اینترنتی کتاب نیز دایر بود، اما فروش اینترنتی برای اهل کتاب، وقتی اولویت دارد که خوانندگان بدانند چه کتابی میخواهند؛ اهل کتاب کسانی هستند که به کتابفروشیها میروند، کتابها را لمس میکنند و درباره کتابها صحبت و درنهایت کتاب موردنظر را انتخاب میکنند. روشن است که وضعیت فعلی و طرحهای مختلفی که کتابفروشیها برگزار میکنند، بر اثر کسادی بازار و بسته بودن مغازههاست. حال که خریدار نمیتواند حضوری برای خرید کتاب مراجعه کند، باید کتاب را در محل خریدار به او عرضه کرد؛ لذا انواع فروشهای اینترنتی کتاب در قالب بستههای کتاب، تخفیفهای ویژه و ارسال رایگان راهاندازی شده است.
بیماری کرونا وضعیت اقتصادی کشور را تحتتأثیر و درآمد مردم را کاهش داده است. بنابراین در شرایط نامناسب اقتصادی، نخستین کالایی که از سبد خانواده حذف میشود، کتاب است که البته بدیهی و طبیعیست. اما در پی آن، کتابفروشها جزو نخستین صنفی هستند که از اتفاقاتی مانند اپیدمی بیماری کرونا متضرر میشوند. اما در عوض، میزان فروش اینترنتی ما به نسبت ماههای گذشته افزایش داشته است. اما وقتی فهرست مشاغل پرخطر و کمخطر از سوی دولت اعلام شد، نامی از ناشر و کتابفروش برده نشده بود.
نقش رسانهها در فروش کتاب
کتاب نه به عنوان یک کالا با قدرت توزیعی، بلکه با قدرت ترویج وارد خانوادهها میشود. بنابراین رسانهها باید مردم را به خواندن کتاب ترغیب کنند. اکثر مردم اهمیت مطالعه و کتاب را میدانند، اما نمیدانند چه کتابی خوب است و از طرفی قدرت خرید و زمان مطالعهشان محدود است. مردم نمیتوانند زمان و هزینهای برای خرید کتاب صرف کنند و بعد از اتمام مطالعه آن بگویند این کتاب خوب نبود و حال برای کتاب دیگری هزینه میکنم؛ بنابراین این بر عهده رسانههاست که کتابهای خوب را به مخاطبان خود معرفی کنند، پس میتوانند موتور جریان نشر را به حرکت بیندازند.
در این میان بسیاری راهکار برونرفت از وضعیت موجود را برگزاری نمایشگاه کتاب مجازی و فروش مجازی میدانند، اما برای آسیبشناسی و ارائه تدابیری برای خروج از این وضعیت بحرانی، باید به تحلیل عوامل درونی و بیرونی پرداخت، زیرا عدم توجه به تمام جوانب به نتیجه مطلوب منتهی نخواهد شد.
انحصاری بودن عنوان کتاب با نویسنده یا مترجم خاص از یک ناشر معین و دارا بودن قیمت چاپ شده روی جلد کتاب از جمله پیشزمینههای امکان فروش اینترنتی کتاب است
معضل فروش کتاب در شرایط بحرانی کرونا که عموم مردم دغدغه زنده ماندن را دارند، معضلی جدی و اساسی است. البته جای امیدواری است که مطالعه و کتاب خواندن جزو کارها و مشغلههایی بود که افراد در دوره قرنطینه انجام داده و فرصت کافی برای آن داشتند.
قرنطینه پایان یافته است، اما ویروس کرونا همچنان داس مرگش را بر سر مردم جهان نگه داشته و سایه سنگینش موجب شده که مردم آنطور که باید و همچون گذشته به زندگی عادی بازنگردند. بنابراین همچنان عرضه کتاب با دو وضعیت متفاوت مواجه است، یکی عدم مراجعه مردم به کتابفروشیها و انتشاراتیها و دیگری استقبال از کتابخوانی به دلیل تاحدودی فرصت داشتن در شرایط دورکاری، بنابراین سخت شدن عرضه و فروش کتاب در شرایط کنونی، میتواند هم معضل و هم فرصتی باشد که نتیجه آن بستگی به تدابیری دارد که ما اتخاذ میکنیم. در نتیجه اگر نتوانیم معضل عدم مراجعه و خرید حضوری مشتریان کتاب را حل کنیم، طبعاً از فرصت استقبال از کتابخوانی در این دوران نیز نمیتوانیم استفاده کنیم.
جلوگیری رکود صنعت نشر در پساکرونا
بدون تردید یکی از دلایل پایین بودن سرانه مطالعه، نداشتن فرصت و اوقات فراغت برای مطالعه و کتابخوانی است که امروز به دلیل در خانه ماندن مردم و دورکاری کارمندان، این مانع تاحدودی برطرف شده و فرصت کافی برای مطالعه ایجاد شده است. البته فضای مجازی توانسته درصد زیادی از فرصت مطالعه مردم را اشغال کند، اما واضح است که کتاب جایگاه و اعتبار والای خود را دارد و متون کوتاه و پراکنده و نامعتبر در فضای مجازی نمیتواند جایگزین کتاب شود. پرسش این است که چگونه میتوان از سد معضل عدم مراجعه مردم به ناشران و کتابفروشان گذشت و از فرصت پیش آمده برای پرکردن اوقات فراغت مردم با مطالعه کتاب استفاده کرد؟
بدون تردید معضل موجود، حاصل وجود روش سنتی خرید و تهیه کتاب است که با عدم امکان مراجعه حضوری مخاطبان به وقوع پیوسته است. این معضل خطر جدی برای کسب و کارهایی مانند فروش کتاب است که با عدم حضور مشتری مختل میشود و علت آن منحصر در خطر ویروس و بیماری نیست، بلکه وقایع متعدد دیگری هم وجود دارند که میتوانند این معضل را ایجاد کنند. بنابراین باید فکر اساسی کرد و از این معضل درس گرفت و برای مقابله با تهدیدهای دیگر آماده شد.
عرضه و فروش کتاب جدای از کتاب الکترونیک، باید بتواند با غلبه بر فاصلههای اجتماعی و عدم مراجعه مشتریان انجام شود. طبعاً مهمترین و رایجترین روش برای عرضه کتاب که در دنیا سابقه خوبی دارد، فروش کتاب فیزیکی توسط سایتها، کانالها و صفحات مجازی است. این اقدام نیازمند چند پیش زمینه است:
نخست آنکه خوشبختانه کتاب از جمله کالاهایی است که قابلیت عرضه غیرمستقیم و از طریق اینترنت را داراست. انحصاری بودن عنوان کتاب با نویسنده یا مترجم خاص از یک ناشر معین و دارا بودن قیمت چاپ شده روی جلد کتاب از جمله پیشزمینههای امکان فروش اینترنتی کتاب است.
دوم آنکه امکان پرداخت وجه از طریق اینترنت و ارسال کتاب از طریق پست یا پیک وجود دارد.
سوم آن که ناشر میتواند ضمن معرفی کتاب خود و ایجاد امکان خرید کتاب برای مشتری، نماینده خود و کتابفروشی طرف قرارداد خود را به مشتری معرفی کرده تا در صورت تمایل، وی کتاب مورد نظر خود را از کتابفروشی محلی خریداری کند.
علاوه بر سایتهای خاص ناشران، پرتالهای جمعی عرضه کتاب با حضور ناشران متعدد و امکان خرید کتابهای ناشران با یک سبد خرید میتوانند به مانند موارد مشابه خارجی، بسیار مؤثر و کارآمد باشند.
امکان تبلیغات وسیع در فضای مجازی و دادن تخفیفهای ویژه توسط ناشران از مواردی است که میتواند کتاب را از سد فاصلههای اجتماعی گذرانده و به دست خوانندگان مشتاق در بند قرنطینه برساند.
بدون تردید معضل فروش نرفتن کتابها، حاصل وجود روش سنتی خرید و تهیه کتاب است که با عدم امکان مراجعه حضوری مخاطبان به وقوع پیوسته است
باید توجه داشت این مسیر که قبلاً برای بسیاری از ناشران تجربه نشده، مانند هر کار و فعالیت جدیدی نیازمند تلاش مضاعف و اتخاذ تدابیر جدید و البته صبر و اصرار بر طی مسیر است.
آخرین نکتهای که لازم به یادآوری است، اینکه نیروهای متخصص و کارمندان باسابقه ناشران جزئی از سرمایه آنها محسوب میشوند و ضمن آن که اصولاً درآمد مؤسسات انتشاراتی اقتضای استخدام کارمندان غیرمتخصص و غیرحرفهای را ندارد، حفظ نیروها و کارمندان باکیفیت برای گذار از دوران سخت موجود و ادامه فعالیتها در بعد از این دوران، بسیار با اهمیت است.
این شرایط بالاخره به پایان میرسد و ممکن است مؤسسات انتشاراتی مجبور باشند فشار مالی ناشی از پرداخت حقوق کارمندان را تحمل کنند ولی علاوه بر جنبه اخلاقی و مسئولیت اجتماعی، مصلحت و آیندهنگری در آن نهفته است.
دیدگاه تان را بنویسید