سفرنامه
سفر به یزد شهر بادگیرها،تمدن و تدین (قسمت دوم)
نخلگردانی در عاشورا
آرزو احمدزاده ، راهنمای طبیعتگردی
همانگونه که در قسمت قبلی خواندید ما از تالاب پساب یزد بازدید کردیم و بعد از تجربه حس خوب دیدن دریاچهای نیلگون در قلب کویر به سمت شهر یزد بازگشتیم. ایام محرم در یزد حال و هوای دیگری دارد. شهر یکپارچه سیاهپوش است اما باز هم آرامش بر شهر حاکم است. به سمت میدان امیر چخماق رفتیم. مجموعه امیرچخماق از مهمترین و معروفترین مکانهای دیدنی شهر یزد بهشمار میرود. امیر جلالالدین چخماق که از سرداران شاهرخ تیموری بود و به دستور وی حاکم یزد شده بود، با همکاری همسر خود فاطمه خاتون مجموعهای شامل تکیه، میدان، حمام، تعدادی کاروانسرا، خانقاه، قنادخانه، چاه آب و مسجد را بنا کرده است. مهمترین بنای این مجموعه مسجدی است که به مسجد امیرچخماق یا مسجد جامع نو شهرت دارد. در شمال مسجد نیز میدانی بنا کرده که میدان امیرچخماق نامیده میشود. از دیدنیهای دیگر این میدان نخل بزرگ است که به نخل حیدریها نیز معروف است. بنا بر روایات، قدمت این نخل به ۴۵۰ سال پیش و زمان صفویه ر میگردد. برخی این نخل را کهنترین نخل جهان میدانند. البته عدهای نیز نخل میدان شاه ولی در تفت را با ۶۰۰ سال قدمت، کهنترین نخل موجود نامیدهاند. این نخل مجموعه مشبکی از چوبهای تراشیده شده با گره چینیها و تیرهای بزرگ است که تقریبا به شکل درخت سرو (نماد آزادگی) ساخته شده است. مراسم نخلبرداری یا نخلگردانی در روز عاشورا در همین میدان امیرچخماق برگزار میشود و ما بیصبرانه منتظر آن روز و دیدن این مراسم هستیم. شب را در منزل یکی از دوستانمان خوابیدیم و منتظر طلوع آفتاب شدیم. شنیده بودم که مراسم نخلگردانی بسیار باشکوه است و جمعیت زیادی در این مراسم شرکت میکنند. تاسوعا را در شهر یزد و در کوچه و خیابانهایش گذراندیم. اینجا مردم خالصتر عزاداری میکنند.
اینجا هنوز هم نوای دلنشین « باز این چه شورش است که در خلق عالم است» از تکیهها به گوش میرسد. بالاخره صبح عاشورا فرا رسید و انتظار ما نیز به سر آمد. صبحانه را خوردیم و به سمت امیرچخماق رفتیم. میدان پر بود از عزاداران سیاهپوش، اما عاشق بزرگمرد کربلا. نخل پوشیده از پارچههای سیاه و آراسته با شالهای ابریشمین بود. فاصله کف نخل تا زمین، 40 تا 50 سانتیمتر و دقیقا به اندازهای در نظر گرفته شده که هنگام بلند کردن نخل از زمین، کمترین فشار به افراد وارد آید. الواری که در کف به کار رفته، حدودا یک متر بالاتر از پایههای ستونها قرار دارد و دو سر هریک از تیرها نیز حدود یک متر از 4 طرفِ کف دیواره نخل بیرون آمده تا دستگیرهها را تشکیل دهد. دستگیرهها در پایین نخل قرار دارند و فاصلهشان از یکدیگر به اندازهای است که چند نفر بین آن قرار گرفته و دو تا چهار نفر بتوانند هر پایه را در دست بگیرند. من با چهرهای حیرتزده به جمعیت نگاه میکردم. نمیدانم چند صد نفر پایههای نخل را بر دوششان گذاشته بودند و صدها نفر منتظر بودند تا کسی از زیر نخل کنار برود و او جایگزین شود. اعتقادی قلبی، نیرویی دو چندان بر بازوان این مردان قرار داده بود. نمیدانم فلسفه اصلی این نخل و مراسم نخلگردانی چیست اما از چند نفر از پیران و ریش سفیدان مراسم که پرسیدم گفتند از آنجا که پیکر مطهر سالار شهیدان کربلا، امام حسین (ع) بدون تشییع به خاک سپرده شده، شیعیان همه ساله این مراسم را برای جبران این ماجرا به جای میآورند و عظمت و بزرگی نخل نیز بیانگر عظمت صاحبش است. آیین نخلگردانی به حدی در فرهنگ و باور مردم یزد ریشه دارد که به عنوان یکی از فرهنگهای ملی در فهرست آثار معنوی سازمان میراث فرهنگی به ثبت رسیده است.
دیدگاه تان را بنویسید