مواد اولیه نامرغوب و قاچاق، سلامت کودکان را تهدید میکند
آسیبشناسی آثار تحریمها بر کتاب کودک
افسانه فرقدان
زمزمه تحریمهای بیشتر این روزها به اوج خود رسیده است و چشمهای نگران به هر سو رو میکنند تا شاید عبور از این شرایط را راه چارهای باشد. بیشترین نگرانی از تحریمها به حوزه خوراک و دارو برمیگردد و لابد فکر میکنیم که اگر این دو نیاز برطرف شود، مشکل چندانی وجود نخواهد داشت که نتوان از پس آن برآمد. اما حقیقت تلخ این است که چنین نیست و آسیبها در حوزههای دیگر نادیده گرفته شده است. این چشمپوشی از جنبههای زیادی میتواند برای همه مردم گران تمام شود. یکی از این حوزهها که دیده نشده و ما موظف به طرح مسئله آن هستیم، بحرانهای کتاب کودک است؛ کالایی ضروری که در ارتباط مستقیم با کودکان قرار دارد، برای رشد فکری و فرهنگی آنها و به تبع رشد کشور ضروری است و کمیابی آن بر رشد فکری و روحی کودک و نداشتن مواد اولیه مرغوب بر سلامت جسمی کودکان تأثیر میگذارد. ارتباط مستقیم با ناشر کودک موجب شد تا نسبت به جنبههای گوناگون تولید کتاب کودک کنجکاو شویم و از این رهگذار دریابیم که مشکلات ناشر کتاب کودک میتواند چند برابر یک ناشر بزرگسال باشد، زیرا نوع موادی که ناشر کتاب کودک برای چاپ مصرف میکند، متفاوت، گرانتر و چند برابر مواد اولیه برای کتاب بزرگسال است. از سوی دیگر به کارگیری اشخاصی برای تولید کتاب کودک چند برابر بیشتر است، زیرا تصویرگری و صفحهبندی و برش و جلد کتاب کودک پیچیدهتر است. بنابراین تولید یک کتاب کودک از تمامی جهات چند برابر کتاب بزرگسال ناشران را دچار بحران میکند. تعطیلی ناشر کودک، تنها یک جنبه از آسیبشناسی به صنعت نشر کودک است، حالا بیایید فرض کنیم که مواد اولیه نامرغوب و غیراستاندارد از طریق قاچاق وارد کشور شود و ناشر مجبور به استفاده از چنین موادی باشد، در این شرایط عملا نمیتوان سلامت کودک را تضمین کرد. زیرا ممکن است بیخطرترین کالای در دسترس کودکان، دیگر کالای امنی نباشد. از دیگر سو، موجودیت کتاب کودک روزبه روز در بازار آب میرود و با محاسبه میزان درآمد خانوادهها، بحران پیشرو، به قدرت نفوذ فضاهای مجازی و اینترنت روی کودکان افزوده میشود. کودکی که با کتاب غریبه میشود، فضای مجازی با اطلاعات سطحی در کمین اوست و هیچ چیزی ندارد که برای تقویت هوش بالقوه کودک به او بدهد. شیوه برخورد والدین تغییر کرده و اختصاص زمانی برای کتابخوانی برای کودک به پایینترین میزانش رسیده است.
شاید به نظر برسد که میتوان همچون کالاهای دیگر، کتاب کودک را هم با مواد اولیه قاچاق که به هر طریقی وارد کشور میشود، چاپ کرد. اما این نگاهی سادهلوحانه است؛ زیرا مواد قاچاقی که هیچ نظارتی بر آن صورت نمیگیرد، میتواند مانند اساببازیها و مواد خوراکی، مستقیما بر سلامت کودکان تأثیر بگذارد. نتیجهای جبرانناپذیر که با وجود نبود و کمبود دارو در کشور میتواند مسئلهساز باشد. اکنون نگاهی به مشکلاتی که ناشران کودک با آن دست و پنجه نرم میکنند، میتواند با ذکر جزئیات و اعداد و ارقام کمی ذهنیت و دیدگاه ما را نسبت به فرآیند چاپ کتاب کودک و حساسیت آن روشنتر کند. زیرا اگرچه تولید کتاب بهطورکلی، در یک سال و نیم اخیر به دلیل کمبود و همچنین گرانی مواد اولیه دچار چالشهای زیادی شده است، اما مروری بر فعالیت ناشران حوزه کودک و نوجوان نشانگر این موضوع است که به دلیل خاص بودن مواد اولیه و ملزومات موردنیاز کتابهای این حوزه، این ناشران با مشکلات مضاعفی دست و پنجه نرم میکنند.
وزارت صمت ناشران کتاب کودک را بهعنوان تولیدکننده بهرسمیت نمیشناسد تا مجوز ورود تجهیزات صحافی را به آنها بدهد و در نتیجه این ناشران باید از کانال دلالها اقدام کنند. وزارت ارشاد نیز با وجود پیگیریها هنوز حمایت خاصی از تولید این آثار نکرده است
مواد اولیه مرغوب گران و نایاب شده است
بخش عمده مشکلات ناشران کودک تأمین مواد اولیه است؛ نخست اینکه کتابهای معمولی در بخش کودک بیشتر با کاغذهای گلاسه و مقوای گلاسه، ضخیمتر و با کیفیتتر چاپ میشوند، اما هیچ حمایتی از این کاغذها نمیشود و ارزی برای آنها داده نمیشود، در نتیجه عمده ناشران کتاب کودک در زمینه تأمین این مواد با مشکل روبهرو هستند.
مبحث چاپ کتاب کودک نیز یکی دیگر از چالشهای این ناشران به شمار میآید؛ بهطوری که مصرف زینک در این کتابها نسبت به کتاب بزرگسال خیلی متفاوت است. از آنجایی که کتابهای کودک در چهار رنگ منتشر میشوند، به چهار برابر زینک نیاز دارند و در این زمینه به دلیل بالا بودن قیمتها، ناشران باز هم با مشکل مواجه هستند. تا همینجا روشن است که ناشران در این حوزه مشکلات بیشتری دارند؛ زیرا کار آنها تخصصیتر است. بهعنوانمثال در این حوزه، مقوای استاندارد ضخیم نیاز است که این کالا اکنون مطلقا به ایران وارد نمیشود. عمدتا مقواهایی که در کشور ما استفاده میشوند، مقوای ضخیم با گرماژ بالای 1000 است که بیشتر بازیافتیاند و از آنجا که خردسالان با کتاب تماس مستقیم دارند، از نظر بهداشتی برای سلامت آنها ضرر دارد. یعنی ناشران نیاز دارند که برای نیازهای آن ها مقوای استاندارد وارد شود، ولی امکان ورود این کالای به ظاهر کم اهمیت بسیار دشوار است.
نکته دیگر اینکه مواد اولیه این کتابها که شامل پیویسی و نایلون میشوند، استاندارد نیستند، به شدت بو دارند و بهداشتی نیستند. این مواد اولیه نیز بهصورت استاندارد در داخل کشور تولید نمیشود و اجازه واردات این مواد نیز وجود ندارد. ناشران کودک برای تولید کتابهای خاص کودک مثل کتابهای مقوایی یا کتاب پازلها، هیچگونه تجهیزات صحافی صنعتی ندارند و هیچیک از این ماشینآلات تاکنون وارد کشور نشده است. لازم به ذکر است که همه این کتابها بهصورت دستی تولید میشوند که بالطبع هزینه تولید را خیلی بالا میبرد. اکنون دو سال است که ناشران کودک درگیر واردات این تجهیزات صحافی به کشور هستند، اما وزارت صنعت، معدن و تجارت آنها را بهعنوان تولیدکننده بهرسمیت نمیشناسد تا مجوز ورود این تجهیزات را به آنها بدهد و در نتیجه این ناشران باید از کانال دلالها اقدام کنند. از سوی دیگر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نیز با وجود پیگیریها هنوز حمایت خاصی از تولید این آثار نکرده است. درواقع تجهیزات تولید کتاب کودک خیلی گران است و به نظر میرسد که وزارت ارشاد باید به این موضوع ورود کند و کمکرسان ناشران باشد؛ زیرا ناشران بهعنوان سرمایهگذار حاضرند سرمایهگذاری کنند، اما واردات این کالاها بهعنوان مواد اولیه با مشکلات جدی روبهرو شده است. درنهایت این شرایط موجب میشود تولید کتاب کودک و نوجوان هم گران تمام شود و هم کیفیت پایینی داشته باشد، با وجود اینکه ناشران کتاب کودک تلاش کردهاند محصولاتشان کیفیت و استاندارد خوبی داشته باشند، اما مواد اولیه استاندارد و امکانات تولید آن وجود ندارد و قاعدتا این کتابها نمیتوانند خیلی خاص باشند.
مرور آثار تحریمها بر فعالیت ناشران حوزه کودک و نوجوان نشانگر این موضوع است که به دلیل خاص بودن مواد اولیه و ملزومات موردنیاز؛ ناشران کتابهای این حوزه با مشکلات مضاعفی دست و پنجه نرم میکنند
افزایش 300 درصدی قیمت و کاهش قدرت خرید خانوادهها
تولید کتاب کودک نسبت به کتابهای دیگر حوزههای نشر متفاوت است و مشکلات خاص خود را دارد؛ کتابی که پیشتر چهار هزار تومان بوده، اکنون در قیمتگذاریهای جدید به 20 هزار تومان رسیده است و قیمت آن پنج برابر شده است. در این میان قدرت خرید مردم نیز کاهش پیدا کرده و آنها نمیتوانند بهراحتی برای کودکان خود کتاب تهیه کنند. تهیه مواد اولیه این کتابها مثل کاغذ و مقوا ویژگیهای خاص خود را دارد؛ مثل مقواهای گلاسه و پشت طوسی که در دورههای زمانی مختلف کمیاب و بعد گران شدهاند. تولید کتاب کودک مراحل مختلفی دارد و دستساز بودن آنها یکی از ویژگیهای کتاب کودک است. در نتیجه وقتی کتاب از صحافی میآید، مثل خیلی از کالاهای دستساز باید قسمتهای مختلف کتاب به هم چسبیده شود تا یک کتاب، تکمیل شود. علاوه بر آن، خیلیوقتها ماشین صحافی دخیل نیست و این بخشها باید با دست به همدیگر چسبیده شوند و در انتها برش بخورند. هزینه تولید کتاب کودک به دلیل افزایش مواد اولیه طی ماههای اخیر چند برابر شده است، یعنی بهعنوان مثال یک سال و نیم پیش مقوای کیلویی 3800 تومان، در یک بازه زمانی به 28 هزار تومان رسید و اکنون به 20 هزار تومان رسیده است. این افزایش قیمتها درنهایت به بالا رفتن قیمت پشت جلد کتاب منجر میشود؛ یعنی برخی کتابها افزایش 300 درصدی داشتهاند. به این معنا که ناشر کتابی را که در گذشته با مقوای کیلویی سه هزار تومان، به قیمت نه هزار تومان منتشر میکرده، اکنون قیمت همان کتاب 35 هزار تومان شده است. از سوی دیگر این کتابها در طول سال بهطور متوسط سه تا چهار مرتبه تجدید چاپ میشدند، اما در حال حاضر یکبار در سال هم چاپ نمیشوند. نکته دیگر اینکه سلفونی که روی مقوا در کتاب کودک کشیده میشد تا مقواها مستحکمتر شوند و ماندگاری بیشتری داشته باشند، قبلا کیلویی 8 تا 9 هزار تومان بود که الان به کیلویی 30 هزار تومان رسیده است و البته برخی وقتها هم کمیاب میشود. در اینمیان خرید اعتباری همیشه به کسب و کار ناشران کمک میکرده است، اما الان مدتهاست که به دلیل گرانی و کمبود کالا، ناشران مجبورند تمام مواد مورد نیاز خود را به صورت نقدی خریداری کنند، بنابراین دیگر از خریدهای اعتباری خبری نیست و استمرار این موضوع برای تولید کتاب کودک، ایجاد مشکل میکند. این شرایط تبعات سنگینی برای ناشران دارد؛ بهعنوان مثال اگر ناشری در گذشته میتوانست هفتهای سه کتاب منتشر کند، الان باید ماهی سه کتاب چاپ کند و اینطور که به نظر میرسد ممکن است مجبور شوند، فصلی سه کتاب چاپ کنند، زیرا وقتی همه خریدهای ناشر نقدی میشود، قدرت تولید او نیز کم میشود. بنابراین به نظر میرسد که لازم است از کتاب کودک و نوجوان در زمینه توزیع و فروش حمایت ویژهای شود. یک راهکار این است که کتابهای کودک و نوجوان باید در مدارس بیشتر توزیع شوند و در اختیار بچهها قرار گیرند تا میزان خرید کتابها افزایش پیدا کند و نقدینگی در این حوزه بیشتر شود.
ناشران دست نگه داشتهاند
افزایش سرسامآور قیمت مواد اولیه، کاغذ گلاسه و مقوای پشت طوسی و زینک به حدی بالا رفته است که ناشران تولید خود را به تجدید چاپ کتابهای پرفروش قدیمی خود تقلیل دادهاند. قیمتهای قبلی بهطرز وحشتناکی بالا میرود که این موضوع موجب کاهش قدرت خرید مردم میشود. بیشتر کتابهایی که ناشران چاپ میکنند، فروش نمیرود و فروش آنها با چالش زیادی روبهرو است و به همین دلیل حداقل اطمینانخاطر را ندارند که این سرمایهگذاری هنگفت را داشته باشند.
از سال گذشته که روند افزایش قیمت شروع شده بود، ناشران تولید خود را پایین آوردند. این وقت از سال یعنی تابستان، همیشه اوج تولید کار ناشران کودک بوده است که با سرعت کتابها را برای تصویرگری، ویرایش و صفحهآرایی ارسال میکردند، اما در این روزها تولید ناشران با کاهش زیادی روبهرو بوده است. اگر بخواهیم با جزئیات به بحران ناشران بپردازیم باید توجه داشته باشیم که قیمت زینک چهار برابر شده است، زینک چهار رنگ تا سال 96 و اوایل سال 1397 ، 60 هزار تومان بوده، اما الان هر ورق زینک 60 هزار تومان شده که قیمت نهایی آن 240 هزار تومان تمام میشود.
شاید به نظر برسد که میتوان همچون کالاهای دیگر، کتاب کودک را هم با مواد اولیه قاچاق که به هر طریقی وارد کشور میشود، چاپ کرد. اما مواد قاچاقی که هیچ نظارتی بر آن صورت نمیگیرد، میتواند مانند اساببازیها و مواد خوراکی، مستقیما بر سلامت کودکان تأثیر بگذارد
از سوی دیگر، درآمد حاصل از انتشار و فروش کتابها، تنها ممر درآمد ناشران به شمار میآید و در کنار آن نیز افرادی دیگری در این انتشارات کار میکنند که معیشت آنها نیز تحت تأثیر قرار میگیرد. با توجه به آمار ناشران کتاب کودک، این روزها مؤلفان و مترجمان کتاب آثار خود را ناامیدانه از ناشر پس میگیرند و این شرایط آرام آرام انگیزه کار خلاق و تولید کتاب را در نویسندگان کودک کاهش میدهد. نتیجه مستقیم چنین اتفاقی ضعیفتر شدن نویسندگان از نظر اقتصادی بیش از گذشته است و بهدنبال این دست به گریبانی با مشکلات اقتصادی، تولید ادبیات و کتاب کودک را به مخاطره میاندازد. از آنجایی که مواد اولیه و ملزومات مورد نیاز بهخصوص در حوزه نشر کودک ویژگیهای خاصی دارد، خواسته ناشران این است که مواد اولیه، حدود شش ماه تثبیت قیمت داشته باشد تا بتوانند برای شش ماه آینده تصمیمگیری کنند. اما مسئله اینجاست که افت و خیز بازار به حدی زیاد است که بسیاری از ناشران ترجیح میدهد فعلا دست نگه دارند تا بازار وضعیت روشنتری پیدا کند.
دیدگاه تان را بنویسید