نگاهی به فیلم «ایکسلارج»؛
بازیگران سطحی؛ کمدیهای سطحیتر
فائزه ناصح، دکترای روانشناسی عمومی
از هر شوخی و لودگی استفاده کردند تا ما را بخندانند؛ این دقیقا تنها جمله قابل شرحی است که بعد از تماشای «ایکسلارج» میتوان بیان کرد. براستی چه بلایی بر سر سینمایی کمدی آمده است؟ به ضرس قاطع میتوان گفت «ایکسلارج» حتی از فیلمهایی همچون «خانم یایا» و «پارادایس»، «سامورایی در برلین» و «دختر شیطان» هم به مراتب سخیفتر است و حتی در رده آثار سینمایی هم نمیتواند جایگاهی را به خود تخصیص دهد. اصلا چنین فیلمی از طریق همان شبکههای خانگی تحت فیلمهای مرسوم به فیلمهای سوپرمارکتی باید توزیع و پخش میشد. «ایکسلارج» را چه به یدک کشیدن نام فیلم سینمایی و اکران بر پرده نقرهای!
از نظر داستان «ایکسلارج» قصه سه جوان امروزی را روایت میکند که بعد از رهایی از زندان، در مسیر تحقق رویاهای خود، با اتفاقاتی غیرمنتظره روبرو میشوند؛ داستانی ساده که در هنگام مشاهده آن مخاطب شاهد مجموعهای از اداواطوارهای عجیب و غریب، دفرمه کردن صورت و سروصدا در آوردن از ابتدا تا انتهای آن است. به لحاظ درونمایه حتی یک نکته یا مسئله اجتماعی نیز در این فیلم به چشم نمیخورد و شوخیها نیز تنها ادا و اصولهای مثلا طنزآلود آغشته به شوخیهای رکیک، حرکات مبتذل و نابهنجار هستند که به صورت مجموعهای از سکانسهایی گسسته و بیمضمون در کنار هم ردیف شدهاند و به هر ترتیب میخواهند مخاطب سالن سینما را به خنده وادار کنند.
ازاینرو باید متذکر شد «ایکسلارج» حتی از دیگر آثار سخیف سینمای کمدی ایران در جایگاه به مراتب پایینتری قرار دارد و شوربختانه هیچ خط فکری یا نکته اجتماعی نیز از آن بر نمیتابد. ناگفته نماند حتی نام فیلم یعنی «ایکسلارج» نیز هیچ ارتباط و همخوانی با فیلمنامه اثر ندارد. تماشاگر این فیلم فقط شاهد یک دورهمی از بازیگرانی است که در ایام گذشته هر کدام در برنامههای تلویزیونی گهگاهی خنده بر چهره مخاطبان خود میآفریدند، حال مجالی برایشان پیش آمده تا به صورت دسته جمعی در یک قاب سینمایی به جای قاب تلویزیونی کنار هم نقش آفرینی یا به عبارتی لودگی کنند.
نکته قابل تامل آن است خنداندن مخاطب به چه بهایی قرار است تمام شود؟ توهین به سطح شعور و درک مخاطب تا کجا قرار است ادامه یابد؟ باید متذکر شد در شرایط فعلی که جای فیلمهای کمدی بینظیری همچون «اجارهنشینها»، «لیلی با من است»، «مارمولک» و «نان، عشق و موتور ۱۰۰۰» و فیلمهایی از این دست که قبلا هم با استقبال خوب مخاطبان روبرو میشدند، به شدت خالی است، چرا باید گیشه سینما زمانهایی را برای اکران آثار مبتذلی چون «ایکسلارج» صرف کند که بیشتر از پیش بر از بین بردن فرهنگ، اصالت و اخلاقیات دامن میزنند! ازاینرو به جای آنکه سینمای کمدی روز به روز پیشرفت کند، هر روز با اکران فیلمهای سخیفی همچون «ایکسلارج» از جایگاهی که داشته دور و دورتر میشود. درست است که نسبت به فیلمهای کمدی اندکی باید از نگاه انتقادی کاسته شود، پراکه رسالت این نوع ژانر صرفا نشاندن لبخند بر چهره مخاطب و خلق لحظاتی فرحبخش است تا تماشاگر بتواند از مشغولات روزمره خود غافل شود؛ اما این نکات به هیچوجه در فیلم «ایکسلارج» مصداق عینی ندارد؛ چراکه این فیلم حتی حداقلترین استانداردهای ممکن برای ساخت اثری کمیک را رعایت نکرده است. ازاینرو باید جلوی اکران چنین آثاری به شدت گرفته شود زیرا این سبک از فیلمهای بدون محتوا با رشد قارچوار خود سینمای کمدی را بیش از پیش در منجلابتباهی فرومیبرند.
امید است همانطوری که درگذشته شوخ طبعی و طنازیهای عامیانه در سازگاری افراد با دشواریهای زندگی شکل گرفت و استفاده شد، اکنون نیز نگاه ویژهای از سوی صاحبان هنر به این ژانر اختصاص یابد تا سینمای کمدی از منجلابی که در آن گرفتار شده نجات یابد و جایگاه اصلی خود را در بدنه سینما باز ستاند.
دیدگاه تان را بنویسید