نمایشگاه «نغمه مانا» به یاد محمدرضا شجریان برپا شد
خسرو آواز ایران در تجسم خط و طرح
علیرضا بخشی استوار
نمایشگاه «نغمه مانا» به همت انجمن صنفی طراحان گرافیک ایران، انجمن خوشنویسان ایران، خانه موسیقی ایران در گالری ممیز خانه هنرمندان ایران گشایش یافت.
در این نمایش که حسن کریمزاده دبیری آن را به عهده دارد ۷۹ پوستر، ۲۷ نشانه و نشانهنوشته و ۲۱ تابلوی نفیس از هنرمندان عضو انجمن خوشنویسان ایران، انجمن صنفی طراحان گرافیک ایران، خانه موسیقی ایران و خانه هنرمندان ایران به نمایش درآمده است.
ابعاد وجودی محمدرضا شجریان بهگونهای بود که میتوان در اشکال و مناظر مختلفی به بررسی او و آثارش پرداخت. او جدا از این که صدای منحصر به فردی داشت و آواز میخواند در عرصههای مختلف اندیشه و دیگر هنرها مانند خوشنویسی هم دستی بر آتش داشت و به گونهای چنین نمایشگاهی به واسطه انعکاس همین دغدغه به وجود آمده است.
در این نمایش سعی بر آن بوده تا از جنبه های مختلف بصری به ویژگیهای شخصیتی محمدرضا شجریان پرداخته شود و مخاطب در هر گوشه از گالریهای خانه هنرمندان ایران با جلوهای از محمدرضا شجریان مواجه شود.
از آنجایی که متولیان برگزاری این نمایش دو انجمن مشخص خوشنویسان و طراحان گرافیک هستند محتوای نمایشگاه هم ناگزیر محدود به همین دو بخش هنری است. در طول راهروهای خانه هنرمندان آنچه به چشم میخورد نشانهنوشته و نشان، پوستر و چند تابلوی نفیس خوشنویسی است که این خود به نوعی ضعف نمایش هم به حساب می آید.اگرچه در میان نشان نوشتهها ، پوسترها و یا گاهی تابلوها تصاویر خوب و آثار قابل اعتنایی هم عرضه شده اما به دلیل یکسانی بیش از اندازه مدیومهای نمایشگاه این اتفاق مخاطب را به شناخت جامعی درباره شجریان نمیرساند.
شاید بگوییم که خواست این نمایشگاه صرفاً نوعی یادبود و نکوداشت برای خسرو آواز ایران بوده و نباید آن را با چشم دیگری به تماشا نشست. این که انجمنهای یادشده و خانه هنرمندان در پس برگزاری این نمایشگاه به دنبال چه مسائلی بودند هم اهمیتی ندارد چرا که میتوان با کندوکاو در همین موضوع به نکات دیگری هم رسید. مثل نوعی وجه دوباره خریدن و نوعی بازسازی دوباره در احیای انجمن طراحان گرافیک یا انجمن خوشنویسان در پس برگزاری نمایشگاهی با چنین عنوانی دهن پرکن و از سویی دعوت از هنرمندانی به نام مانند همایون شجریان و حسین علیزاده که برد خبری بسیاری را هم برای چنین نمایشگاهی به همراه داشتند.
حال که در نمایشگاه «نغمه مانا» یاد شجریان به واسطه آثار هنری و نه در اشکال دیگری، زنده نگاه داشته شده باید بر سر کیف آمده و در نهایت از برگزاری چنین رویدادهایی حمایت کرد؛ حتی اگر عدهای قصد دارند از چنین اسامی بزرگی برای خود نام و اعتباری به چنگ آورند
این نمایشگاه نمیتواند نمایشگاه کاملی باشد بهتر میشد اگر از منظر هنرمندان دیگر رشتههای هنرهای تجسمی هم به نمایش ویژگیهای محمدرضا شجریان پرداخته میشد. مثلا اگر قرار بود محمدرضا شجریان و نغمه مانای او را در قالب تندیس یا مجسمه ببینیم چه اتفاقی رخ میداد و یا تصویر او بر بوم نقاشی چه صورتی را برای مخاطبش ترسیم میکرد؟ و شاید با چنین برخوردی برداشت جامعتری از ویژگیهای وجودی محمدرضا شجریان به دست میآمد.
اگرچه توجه به مسائل مختلفی که میتواند زمینهساز برگزاری چنین رویدادی شود اهمیت دارد اما به نوعی حاشیه است. این گونه نمایشها میخواهد به محیطی بدل شود که اعضای انجمنها به تبلیغ خود و عملکردشان بپردازند و جدای از رزومهسازی بر ظاهر فرهیخته خود صحه بگذارند و به همین دلیل بر آن شکی نیست.
همگرایی دو انجمن که در این سالها حرف و حدیث پیرامون نحوه سیاستگردانی آن بسیار بوده هم خود نکته مهمی بود که روی آن تامل باید کرد اما وقتی سخن از محمدرضا شجریان است باید از همه این حرفهای پیرامونی گذشت.
محمدرضا شجریان لیاقت این را داشت تا در زمان حیاتش بارها و بارها موضوع نمایشهایی این چنین باشد که البته چندباریهم این اتفاق رخ داد و نکوداشت او آنگونه که در ایران به نوعی سوگواره تقلیل پیدا کرده با حضور و همراهی خود هنرمند نیز صورت گرفت.
آوازه بینالمللی این هنرمند برای مردم ایران اعتبار است و اگرچه برگزاری و طراحی چنین رویدادهایی در دیگر کشورهای جهان آنچنان مرسوم نیست اما بازگشت به شجریان و احیای صدا و فکر او در هر حال و صورتی احیای اعتبار ملت ایران است.
حال که چنین نمایشگاهی برگزار شده و یاد شجریان به واسطه آثار هنری و نه در اشکال دیگری، زنده نگاه داشته شده باید بر سر کیف آمده و در نهایت از برگزاری چنین رویدادهایی حمایت کرد. حتی اگر عدهای قصد دارند از چنین اسامی بزرگی برای خود نام و اعتباری به چنگ آورند. که این اتفاق در همه تاریخ بوده است و کم نیستند افرادی که زیر چتر نام بزرگان خود نیز آوازهای برای خود ساختهاند. جا داشت که چنین نمایشگاهی و آثار درونش در ابعاد وسیعتری در سطح شهر شکل میگرفت و تصویر این هنرمند زندهنام را روی تابلوهای شهری میدیدیم.
جدای از حسن کریمزاده، شورای سیاستگذاری این نمایشگاه به عهده افرادی چون اونیش امینالهی، محمدجواد حقشناس، مهردخت دارابی، محسن سلیمانی، بردیا صدر نوری، فاطمه کَرکِه آبادی و حمیدرضا نوربخش بود. حسن کریمزاده دبیر نمایشگاه، عادل صدر ممتاز دبیر اجرایی نمایشگاه، مشاور دبیر پرهام عرب و مدیر هنری آن مجید کاشانی هستند.
دیدگاه تان را بنویسید