هنرمندان، فعالان فرهنگی و گروهی از مردم خواستار مرمت فوری شدند؛
در تکاپوی نجات طاق کسری
با ریزش بخش دیگری از طاق کسری در عراق در طول دو هفته گذشته تعدادی از هنرمندان و فعالان فرهنگی در نامهای سرگشاده از دو دولت ایران و عراق درخواست کردند تا با مرمت و ایجاد پایگاه حفاظت و پژوهش طاق کسری و ثبت منظر فرهنگی این بنای تاریخی در فهرست میراث جهانی یونسکو «طاق کسری را نجات دهند».
در این نامه اینطور آمده است:
«بنای تاریخی ایوان طاق کسری در خطر جدی است. یادگار بسیار ارزشمند تمدن ساسانی با ارزشهای مشترک جهانی که برای نسلهای حال و آینده به جای مانده، تنها اثر باقیمانده از شهر باستانی تیسفون (بزرگترین شهر تمدن میان رودان) و نماد پیوستگی میان فرهنگ و تمدن امروز دو ملت ایران و عراق در معرض آسیب فوری قرار دارد. ایوان طاق کسری، بزرگترین طاق آجری جهان، میراث فرهنگی هر دو کشور ایران و عراق محسوب شده و به دلیل جایگاه منحصربهفرد در تاریخ ساختههای معمارانه، شایسته قدردانی و توجه و تلاش جدید مردم و دولتهای دو کشور برای صیانت و معرفی ارزشهای آن به مردم منطقه و جهان است.
با این مقدمه و با توجه به اینکه اثر ارزشمند طاق کسری به دلیل عوامل مخرب طبیعی و فعالیتهای زیانبار انسانی به ویژه مخاطرات و تهدیدهای گوناگون جنگ، در معرض آسیبهای جدی و خطر تخریب و نابودی قرار گرفته است ما امضاکنندگان حاضر از دو دولت ایران و عراق درخواست میکنیم با بازاندیشی در مورد ارزشهای این میراث مشترک جهانی، کلیه اقدامات لازم و فوری را برای «اتخاذ اقدامات لازم برای احیا، حفاظت، مرمت طاق کسری و نگهداری دائمی آن»، «ایجاد پایگاه حفاظت و پژوهش طاق کسری»، «ثبت منظر فرهنگی طاق کسری در فهرست میراث جهانی یونسکو» و «برنامهریزی و تمهید اقدامات اجرایی مناسب برای گسترش گردشگری پایدار با هدف معرفی این اثر ارزشمند به جهانیان» به کار بندند.»
از سوی دیگر یک کارزار مردمی از ۱۷ دی در حال جمعآوری امضا برای درخواست مرمت و نجات فوری طاق کسری از وزیر میراث فرهنگی است و به مدت یک ماه یعنی تا ۱۷ بهمن جمعآوری امضا را ادامه میدهد. تاکنون نیز بیش از ۴۵۰۰ نفر این درخواست را امضا کردهاند.
در متن این نامه خطاب به مونسان آمده است: «خبر بسیار کوتاه و تلخ بود: «بخش دیگری از طاق کسری فرو ریخت.»
تاق تمدن و هویت ایرانی، در حالی نفسهای پایانی خود را میکشد که از همیشه بیپناهتر مانده و شاید این فرو ریختنهای سالانهاش، فریادهای آخر مادر درماندهایست به سوی فرزندان فراموشکارش. محلی که روزی دل ایرانشهر نام داشت و خسرو در آن به دادگستری میپرداخت، هماکنون به زمین بازی کودکان تبدیل شده و ما به عنوان وارثان آن تمدن صرفاً به نظاره نشستهایم. ملت ایران از جنابعالی و سایر مسئولان مربوطه درخواست دارد که بدون کوچکترین معطلی، این میراث کهن را نجات دهید.»
دیدگاه تان را بنویسید