دردانهای که خشک میشود، اما هنوز طوفان نمک بهپا نکرده است
دریاچه ارومیه؛ «علاج واقعه قبل از وقوع باید کرد»
با کم شدن آب دریاچه ارومیه و خشک شدن رسوبات و به ویژه نمک موجود در این دریاچه، انواع احتمالات بسیار مخرب زیست محیطی افزایش یافته است؛ رویدادهایی نظیر طوفان نمک احیای دریاچه ارومیه، تنها و تنها با نگاهی همهجانبه به هزاران مساله بومی و اقتصادی امکانپذیر است. این رویکرد، از «فرهنگ استفاده از آب در مناطق اطراف دریاچه» گرفته تا «عزم جدی دولتمردان در پایتخت» را شامل میشود برای اینکه دریاچه ارومیه طی ۱۰ سال به تراز اکولوژیک خود یعنی ۱۴ میلیارد متر مکعب برسد باید سالانه سه میلیارد و ۳۰۰ میلیون متر مکعب آب وارد بستر آن شود در حالی که امسال یک میلیارد و۲۰۰ میلیون متر مکعب آب روانه دریاچه شد و این یعنی دو میلیارد متر مکعب کمبود آب دریاچه ارومیه هنوز وارد فاز گرد و خاک نشده است اما نباید فراموش کرد که چشمانداز بروز چنین پدیدهای وجود دارد. در واقع، وضعیت امروز دریاچه ارومیه را باید مصداق این ضربالمثل دانست که «علاج واقعه را از وقوع باید کرد». دریاچه ارومیه، علیرغم تمام بیمهریهای ما، هنوز فرصت را از ما نگرفته است
عطیه لواسانی
با گذشت زمان، نگرانیها در مورد دریاچه ارومیه، بیشتر میشود. هرچند با شروع پاییز و فصل بارندگی، امیدها برای افزایش میزان آب دریاچه افزایش مییابد اما نگاهی آماری به میزان آب مورد نیاز این دریاچه در قیاس با میزان آبی که از مبادی مختلف به آن وارد میشود، افق امیدوارکنندهای را پیش رویمان ترسیم نمیکند.
با کم شدن آب دریاچه ارومیه و خشک شدن رسوبات و به ویژه نمک موجود در این دریاچه، انواع احتمالات بسیار مخرب زیست محیطی افزایش یافته است؛ رویدادهایی نظیر
طوفان نمک!
کارشناسان معتقدند که مرگ دریاچه، موجب بحرانی بزرگ خواهد شد. اگر دریاچه به حال خود رها شود، انتشار ریزگردهای نمکی امکان زندگی را می گیرد، به طوری که ساکنان دو استان آذربایجان غربی و شرقی باید در مدت دو تا سه روز منطقه را تخلیه کنند چون در آن وضعیت هیچ موجود زندهای توان تنفس و زندگی نخواهد داشت!
دریاچه ارومیه ذاتا شور است و در بستر کوههای نمکی قرار دارد، در ابتدای سال جاری که حجم آب، دو میلیارد و ۱۰۰ تا دو میلیارد و۲۰۰ متر مکعب بود، آنالیزها نشان داد که درصد نمکی آن ۲۲۰ تا ۲۵۰ گرم بر لیتر است که به تازگی به ۳۸۰ تا ۴۰۰ گرم در لیتر رسیده است. اگر دریاچه به تراز اکولوژیک که داشتن ۱۴میلیارد متر مکعب آب است، برسد درصد نمکی آن به ۱۵۰ تا ۱۶۰ گرم در لیتر خواهد رسید.
هنوز فرصت است
بررسیهای صورت گرفته تا سال ٢٠١٧ نشان می دهد دریاچه ارومیه هنوز وارد فاز گرد و خاک نشده است اما نباید فراموش کرد که چشمانداز بروز چنین پدیدهای وجود دارد. در واقع، وضعیت امروز دریاچه ارومیه را باید مصداق این ضربالمثل دانست که «علاج واقعه را از وقوع باید کرد». دریاچه ارومیه، علیرغم تمام بیمهریهای ما، هنوز فرصت را از ما نگرفته است.
محیط های رسوبی با عنوان «سبخا» در اطراف دریاچه ارومیه قرار دارد که حد شوری آنها زیاد بالا نیست اما با توجه به نوع خاکی که دارند، مستعد انتشار گرد و غبار هستند.
برای اینکه دریاچه ارومیه طی ۱۰ سال به تراز اکولوژیک خود یعنی ۱۴ میلیارد متر مکعب برسد باید سالانه سه میلیارد و ۳۰۰ میلیون متر مکعب آب وارد بستر آن شود در حالی که امسال یک میلیارد و۲۰۰ میلیون متر مکعب آب روانه دریاچه شد و این یعنی دو میلیارد متر مکعب کمبود آب!
ریشهها و دلایل بروز
وضعیت اسفبار امروز
بسیاری از ناظران و کارشناسان معتقدند مهمترین ریشه و علت وضعیت فعلی دریاچه ارومیه به روند مدیریتی حوضه آبریز آن بر میگردد چراکه قبل از شروع بحران و اینکه دریاچه به این وضعیت برسد حدود ۲۳ میلیارد متر مکعب آب داشته و از این مقدار، آوردی که از رودخانه ها وارد آن میشده نزدیک ۲ تا ۵ / ۲ دهم میلیارد متر مکعب بوده است.
دریاچه ارومیه، همچنین سالانه ۳ میلیارد متر مکعب تبخیر داشته که اکنون سطح دریاچه محدود شده و تبخیر به ۴۰۰ تا ۵۰۰ میلیون متر مکعب رسیده است.
عوامل بحرانآفرین
یکی از مهمترین دلایل کم شدن میزان ورودی آب به دریاچه ارومیه، توسعه بی رویه و بدون محاسبه کشاورزی در مسیرهای آبی منتهی به این دریاچه است.
گزارشها حاکی از افزایش ۲۲۰ هزار هکتاری اراضی کشاورزی در حوضه آبریز دریاچه ارومیه است. گزارش افزایش ۲۲۰ هزار هکتاری اراضی کشاورزی منطقه در حالی منتشر شده است که هنوز اختلافاتی در مورد این گزارش وجود دارد و اداره جهاد کشاورزی میگوید برخی نقاط از قبل زمینهای کشاورزی بودند که در این راستا تیمی برای بررسی موضوع تشکیل داده شده تا میزان واقعی زمینهای تصرف شده مشخص شود.
نوع کشت و حجم آن نیز مسئله مهمی است. برای مثال در حالی که اعلام شده است که نباید بیشتر از یک و نیم میلیون تن چغندر در حوضه آبریز دریاچه ارومیه کشت شود اما اکنون بیش از دو و نیم میلیون تن کشت و برداشت میشود.
نقش سدها
همچنین مداخلات صورت گرفته در کنترل و هدایت آبهای ورودی به دریاچه نقش مخربی داشته است. مشخصا باید به نقش سدها اشاره کرد. باید پذیرفت که خیلی از سدسازیهای، اشتباه بوده است.
البته باید به اصلیترین عامل طبیعی نیز توجهی جدی داشت؛ «کم شدن بارشها و پدیده گرمایش زمین». در مجموع، هر دو عامل، یعنی «کمبود بارش» و «سوء رفتار ما با آبهای موجود»، دست به دست هم دادهاند تا «فرصت دلپذیری» به نام دریاچه ارومیه را به «تهدیدی بسیار بزرگ» تبدیل کند. در چنین شرایطی
چه باید کرد.
بر اساس اعلام ستادی که به منظور احیای دریاچه ارومیه تاسیس شده، راهکارهای متعددی برای غلبه بر بحران این دریاچه بینظیر در نظر گرفته شده است که تقریبا تمامی آنها در سایه ساختارهای اجتماعی و مدیریتی کشور و نیز وضعیت اقتصادی نابهسامان و عدم تخصیص بودجههای دولتی، متوفق شده یا به کندی پیش میرود.
نگاهی به برخی راهکارها
رهاسازی آب سدهای اطراف در دریاچه، هدایت پسابها و کاهش برداشت آب در زمینهای کشاورزی اطراف، از جمله مهمترین اقداماتی است که در دستور کار قرار دارد.
برای مثال،یکی از مصوبات احیای دریاچه ارومیه صرفه جویی در بخش کشاورزی است که باید از این محل ۴۰ درصد صرفه جویی شود بر این اساس طرحهایی مانند شبکههای تحت فشار، در حوضه آبریز دریاچه ارومیه در حال اجرا است. این طرح در ۳۵۰ هکتار از اراضی تجمیعی آبخور «خان ارخی» در حال اجرا است، خان ارخی یک رودخانه فصلی است که آب از آن گرفته شده و به صورت پمپاژ به شبکه تزریق میشود.
این طرح تقریبا ۳۵۰ هکتار را پوشش میدهد و شامل حدود ۱۳ کیلومتر خطوط اصلی است که نزدیک به ۴۰ حوضچه و چهار ایستگاه پمپاژ خواهد داشت.
مسئولان امیدوارند اجرای چنین طرحهایی صرفه جویی آب را به همراه داشته باشد.
آبیاری قطرهای
کشاورزی منطقه
همچنین صرفه جویی ۲۵ میلیون متر مکعبی از محل آبیاری قطرهای، یکی دیگر از روشهای پیشنهادی است. از آغاز کار آبیاری قطرهای در شهرستان ارومیه، حدود پنج هزار و ۶۰۰ هکتار آبیاری قطرهای انجام شده است که موجب صرفه جویی ۲۵ میلیون متر مکعب در سال میشود.
برخی از اقدامات برای افزایش میزان آبهای ورودی به دریاچه ارومیه نیز، بیشتر جنبه اجتماعی و فرهنگی دارد. نظیر تغییر رویه زندگی در روستاهای اطراف این دریاچه. به عنوان مثال، طرح «معیشت جایگزین» با هدف صرفه جویی در کشاورزی از جمله طرحهای مصوب ستاد احیای دریاچه ارومیه است.
کاشت گیاهان دارویی و گلخانهای یکی از مصادیق چنین تغییری است. در یک جمعبندی کلی میتوان گفت که احیای دریاچه ارومیه، تنها و تنها با نگاهی همهجانبه به هزاران مسئله بومی و اقتصادی امکانپذیر است.
این رویکرد، از «فرهنگ استفاده از آب در مناطق اطراف دریاچه» گرفته تا «عزم جدی دولتمردان در پایتخت» را شامل میشود.
دیدگاه تان را بنویسید