در مناطق سیلزده، مینهای خفته بیدار شدهاند؛
در چنبره بیمبالاتی اسیریم
ایران پس از مصر، دومین کشور آلوده به مین در جهان به شمار میرود اما از پیوستن به «پیمان اتاوا» که یک معاهده بینالمللی برای منع استفاده و نگهداری مینهای ضد نفر است، پرهیز میکند. طبق پیمان اتاوا، دولتها پس از گذشت ۱۰ سال از پایان جنگ، موظف هستند کشتزارها و مزارع را از مواد منفجره و مین پاکسازی کنند. هزاران مین عملنکرده هنوز در دل خاکهای ایران است و هر سیلاب و باران شدیدی، آنها را جابهجا میکند. طبق آمار غیررسمی، در سال ۹۷ نزدیک به ۱۴ نفر بر اثر برخورد با مین کشته و ۴۸ نفر دیگر مصدوم شدهاند که از این میان تعداد زیادی حداقل یک عضو از بدن خود را از دست دادهاند؛ این در حالی است که مرکز مینزدایی کشور بارها اعلام کرده مناطق آلوده به مین بهطور کامل پاکسازی شدهاند و فقط یک درصد از مناطق همچنان به مین آلوده هستند.
آذر فخری
نگرانی محلیهای مرزنشین بعد از سیلابهای اخیر چیزی فراتر از مرگ و میرهای معمولی ناشی از انفجار مین است. مردم این مناطق سالهای سال است با ترس مرگ کودکانشان با مین زندگی میکنند. اما این روزها به علت بارندگی و سیلهایی که در طول چند هفته گذشته رخ داده، امکان بروز فجایع بیشتری وجود دارد. با خطر جابهجایی و انتقال مینها به مناطق پرجمعیت شهری، ممکن است کودکان بیشتری قربانی شوند.
کشف مین ضد تانک، مین ضد نفر، گلوله عمل نکرده آرپیجی و مهمات دیگر توسط مردم سیلزده، نشان میدهد خطر جابهجایی مینهای کاشته شده در سیلهای اخیر جدی است.
تصاویری نشان میدهند که مردم حوالی قصر شیرین و نزدیک مرز خسروی با مینهای ضد نفر جابهجا شده مواجه شدهاند. خبرگزاریهای داخلی نیز از کشف مین ضد تانکی خبر دادهاند که در جریان ساماندهی به سیل بند رودخانه «کنجانچم» مهران، از زیر زمین بیرون آمده است.
بخش تلختر ماجرا که در این تصاویر دیده میشود این است که فردی بدون هیچ تجهیزات ایمنی، در حال تلاش برای خنثی کردن یک مین بزرگ است و در چند متری او جمعیت زیادی به تماشا ایستادهاند!
نادیده گرفتن پیمانهای بینالمللی
لیلا علی کرمی، وکیل دادگستری و فعال حقوق بشر که سالهاست در حوزه مبارزه با آلودگی ناشی از مین تلاش میکند، میگوید: «اگر ایران به کنوانسیون منع مین بپیوندد، میتواند از کمکهای بینالمللی و مشاوره کشورهای در این حوزه استفاده کند. پاک کردن صورت مسئله دردی را دوا نمیکند. قبول یک واقعیت کمک میکند در راه درست گام برداریم. ایران باید بپذیرد خاک ما به طور کامل پاکسازی نشده و حجم آلودگی بالا است. مسئولان میگویند توانایی پاکسازی آنها بالا است. حتی در کنفرانسی که اخیرا در این مورد در تهران برگزار شد، وزارت امور خارجه اعلام آمادگی کرد که میتواند به کشورهایی که در این مورد مشکل دارند، کمک کند. اما سوال این جا است در حالی که کشور خودمان هنوز از این آلودگی پاک نشده است و هر سال تعداد زیادی قربانی میدهد، چهطور میخواهیم به داد جهان برسیم؟»
اسفندماه سال ۱۳۹۷، «نشست بینالمللی مینزادیی بشردوستانه» با حضور برخی کشورهای درگیر و نمایندگان سازمانهای بینالمللی در تهران برگزار شد. در این نشست، رئیس مرکز مینزدایی گفت ۴۲ هزار کیلومتر مربع از خاک ایران در جنگ تحمیلی به انواع مین آلوده شده و از این جهت ایران یکی از بزرگترین قربانیان این مهمات و ادوات است.
آن چنان که لیلا علی کرمی میگوید پاکسازی مناطق آلوده به محض پایان جنگ شروع شد، اما اصولی نبود: «مشکل عمده، نوع اقدامات است. اگر به تعداد تلفات هر ساله از مین نگاهی بیندازیم، متوجه میشویم پاکسازیها باید دوباره انجام شوند چون آنچه انجام شده، سطحی بوده است. حتی در مناطقی که قبلا اعلام شده بهطور کامل پاکسازی شده و برای آن جشن گرفتهاند، تلفات وجود دارد.»
به گفته کرمی، در سال گذشته ۶۱ نفر در اثر انفجار مین و سایر مهمات باقی مانده از جنگ آسیب دیدهاند. از این تعداد که پنج نفر کودک بودند،۱۳نفر کشته شدهاند، ۴۸ نفر دچار قطع عضو شدهاند، ۵۰ نفر از آنها شهروند عادی، چهار نفر نظامی و هفت نفر هم مینروب بودهاند.
او با اشاره به سیل اخیر میگوید: «خاک شسته شده است و بسیاری از مینها و ادوات جنگی از زیر خاک به سطح زمین منتقل شدهاند. این وضعیت جای هشدار دارد و بسیار خطرناک است. این خطر، هم برای کسانی که در آن مناطق زندگی میکنند، وجود دارد و هم ممکن است این مواد منفجره در مسیرهای طولانی جابهجا شده باشند. به همین دلیل هم در طول مدت زمان بارش باران و وجود سیلاب، جای نگرانی جدی وجود دارد.»
عمده قربانیان از افراد کمدرآمد و عشایر کوچنشین هستند: «مشکلات آنها یکی دو تا نیست؛ از جمله میتوان به پروسه طولانی و گاه بینتیجه دریافت خسارت از دولت یا مستمری دولتی بهعنوان جانباز، عدم دسترسی به تجهیزات پزشکی مناسب و مراقبتهای قبل و بعد از عمل اشاره کرد.»
نادیده گرفتن امر مهم آموزش
کرمی به مسئله مهم آموزش و اطلاعرسانی و عدم توجه به آن هم اشاره میکند: «در زمینه آگاهیرسانی، سازمانهای دولتی مثل جمعیت هلال احمر یا سازمان بهزیستی اقداماتی انجام میدهند؛ مثلا گاهی و به مناسبتی به روستاها سر میزنند اما این آموزشها مقطعی هستند.
من شخصا به کیفیت و ماندگاری این شیوه اطلاعرسانی اطمنیان ندارم. سوال اینجاست که اگر شما یک روز در سال در مناسبت خاصی به یک روستا سر بزنید و به مردم در مورد مین هشدار بدهید، چهقدر ماندگار است؟ مناطقی وجود دارند که ابتداییترین آموزشها را هم در مورد چگونگی برخورد با مین ندیدهاند. خیلی جاها آدمها به مین دست میزنند. اگر خاطرتان باشد، همین چند سال پیش یک پسر نوجوان مین را برداشته و با خودش به منزل برده بود و مین آنجا منفجر شد.»
ایران مایل به دریافت کمک نیست!
به گفته کرمی، در نشست بشردوستانه اخیر در تهران، «مارک آخرمن»، نماینده صلیب سرخ گفته بود در پنج استان ایران، مساحتی معادل کل کشور سوئیس مینهای به جا مانده از دوران جنگ وجود دارد. او همچنین اعلام آمادگی کرده بود که به ایران در این مورد کمک کنند. اما متاسفانه ایران مایل به دریافت کمک نیست. ما نمیبینیم در زمینه پاکسازی مناطق آلوده به مین در ایران نظارتی وجود داشته باشد یا مثلا کمپانیهای بینالمللی همان طور که در کشورهای دیگر فعالیت داشتهاند، در ایران فعالیت کنند. در موزامبیک که یکی از آلودهترین کشورهای جهان بود، شرکتهای بینالمللی با نظارت و کیفیت بالا در حوزه پاکسازی توانستند خطر این آلودگی جدی را مرتفع کنند.» این وکیل دادگستری معتقد است معضل پاکسازی مین هم مانند همه اموری که ممکن است با رخنه فساد مواجه باشد و با کمکاری پیش میرود: «پاکسازی از سوی وزارت دفاع به کمپانیهای خصوصی واگذار میشود که معمولا ایرانی هستند و مانند همه کارهای دیگری که فساد در آن وجود دارد، این کار هم با دقت انجام نمیشود. این در حالی است که امری به این مهمی باید با همکاری سازمانهای بینالمللی و با نظارت کافی انجام شود؛ بهعنوان مثال، فضایی بیشتر از محدوده آلوده را بازرسی کنند و مسأله رانش زمین و سیلابها را هم در نظر بگیرند»
حداقل علامتگذاری کنید!
کرمی علامتگذاری مناطق آلوده را راهگشا میداند: «باید آدمها بدانند در کدام منطقه احتمال خطر وجود دارد؛ مثلا در مورد پسر ۱۲سالهای که اردیبهشت ماه سال قبل به همراه خانوادهاش از مریوان به سمت سنندج میرفت، اگر در منطقه علامتگذاری وجود داشت، این فاجعه رخ نمیداد. آنها مسافر بودند و برای استراحت کنار جاده توقف کرده بودند که پسر بچه به سمت دشت میدود و متاسفانه روی مین میرود. بیتردید اگر اطلاعیه یا تابلوی خطر وجود داشت، پدر و مادرش مراقبت میکردند و اصلا آنجا توقف نمیکردند.»
و این در حالی است که قانون حمایت از قربانیان مین بارها اصلاح شده، اما ترکیب کمیسیون ماده2 که کمیسیون رسیدگیکننده به امور این قربانیان است، یک ترکیب کاملا دولتی است و آنها مشخصا نمیخواهند دولت پولی به افراد قربانی بپردازد؛ مثلا به کودکان زیر ۱۸ سال مستمری تعلق نمیگیرد و آنها را در حالت تعلیق نگه میدارند تا از سن ۱۸ سالگی عبور کنند. آنها عمدتا از قشر فقیر جامعه هستند و در اغلب موارد اگر کمکهای مردمی نباشد، حتی پول انجام معالجات اولیه و ضروری را ندارند.
کشف مین ضد تانک و ضد نفرت وسط مردم سیلزده، نشان میدهد خطر جابهجایی مینهای کاشته شده در سیلهای اخیر جدی است، تصاویر نشان میدهند که مردم حوالی قصر شیرین و نزدیک مرز خسروی با مینهای ضد نفر جابهجا شده مواجه شدهاند
وضعیت مبهم حقوقی آسیبدیدگان
وجود بیش از 16 میلیون مین کار گذاشته در کشور و به گواه برخی آمارها، مرگ روزانه دو نفر از هموطنان بر اثر انفجار مین، ایران را پس از مصر بهعنوان دومین کشور آلوده به مین معرفی کرده است.
بهرغم تلاشهای صورت گرفته برای پاکسازی مناطق آلوده به مین در کشور، گاه انتشار خبری مبنی بر انفجار مین و کشته و یا زخمی شدن هموطنان، نظرها را به این ماشین قتل جلب میکند.
علی نجفی توانا، رئیس کانون وکلای دادگستری مرکز میگوید: «هر فردی یا نهادی، وقتی زمینهساز ایراد و صدمات جدی به اشخاص میشود، با توجه به نوع صدمات و چگونگی ارتکاب اقدامات منجر به صدمات، بهعنوان مسبب یا مباشر، باید مورد ارزیابی و برخورد قانونی و قضایی قرار بگیرد. مین یک وسیله کشتار فردی حسب مورد صدمه زدن، تخریب و جنگ افزار دشمن با اهداف مختلف از قبیل ایجاد مانع در عبور، احساس امنیت بیشتر در کشور، مکانیزه کردن مبارزه با صدمات ورود اغیار و دشمن، با بیش از سه قرن سابقه استفاده میشود.ازآنجا که مین مانند سم ساز و کاری مخفی دارد، از این رو رصد کردن آن سخت است و به همین دلیل در چارچوب ضوابط داخلی و اختصاصی و شخصی، باید این نوع صدمات و قربانیان این نوع جراحات و صدمات بدنی مورد توجه بیشتر قرار گیرند. سال 89 قانون حمایت از مصدومان و قربانیان مین بازنگری شد که البته این قانون باید از نو و دوباره مورد بازنگری قرار بگیرد».
مین مانند سم سازوکاری مخفی دارد، از این رو رصد کردن آن سخت است و به همین دلیل در چارچوب ضوابط داخلی و اختصاصی و شخصی، باید این نوع صدمات و قربانیان این نوع جراحات و صدمات بدنی مورد توجه بیشتر قرار گیرند
این حقوقدان با اشاره به کنوانسیون اتاوا ادامه میدهد: «این کنوانسیون در خصوص مین در سال 1997 میلادی تصویب شد که 160 کشور در این کنوانسیون عضو هستند اما ایران هنوز عضویت آن را نپذیرفته است و از طرفی از سوی مسئولان هم دقت لازم و آسیبشناسی کافی که موجب تامین حقوق آسیبدیدگان از مین شود، مشاهده نمیشود.
عمده خسارتهای مین مادی نیست، بلکه آسیبدیدگان به حمایتهای مالی، مادی، معنوی و حتی روحی نیاز دارند که این موارد در قانون پیشبینی شده و بهطور کامل باید اجرا شود.»
به گفته این وکیل دادگستری، ارتقای روحیه، توانبخشی، اقدامات معنوی و تامین مالی خانواده از جمله مواردی است که حکومت باید در حق مصدومان و قربانیان مین ادا کند: «وقتی مینی برچیده نمیشود، زمینه مسئولیتهای مادی و معنوی دولت را به همراه دارد؛ این خسارتها گاهی غیرمستقیم است و خانوادهها را دچار مشکل میکند. نهادهایی مانند بنیاد شهید و بنیاد مستضعفان نهادهای بیطرف در این زمینه نیستند، از اینرو یک نهاد بیطرف باید در این موضوع حضور یابد و در غیراینصورت حکایت «خود ببری، خود بدوزی، خود بپوشانی» میشود؛ باید صاحبان حق نیز در کمیسیون حضور داشته باشند و نهادی که برای این افراد تصمیم میگیرد یک نهاد مستقل باشد .با توجه به اینکه هر 22 دقیقه یک مین در جهان منفجر میشود، در کل دنیا این معضل وجود دارد اما قوانین باید با توجه به نیاز پیشبینی شوند. اکثر مصدومان مین متاسفانه با پرداخت هزینههای گزاف، درمان میشوند و این هزینهها را خود پرداخت میکنند. بسیاری از آنها حتی تحت پوشش دولت قرار نگرفتند و در کمیسیون ماده 2 که در فرمانداریها تشکیل میشود حتی یک نماینده از مصدومان در آن حضور ندارد.»
دیدگاه تان را بنویسید