چهارشنبهسوری یک آیین اسطورهای است
این بزم را ماتم نکنیم
آذر فخری
چهارشنبهسوری از مراسم مهم آخرسال است. این سهشنبه آخر سال، در تاریخ سنتی ایران جایگاهی ویژه داشته و البته زمان خاص و روز خاصی هم برای اجرای مراسم خاص آن وجود نداشته و زمان آیینی آن یکی از روزهای پایانی سال بوده و فقط پس از اسلام است که برای آن یک روز و شب خاص در نظر گرفته میشود و رفتهرفته تغییرات مختلفی در شیواه اجرای آن اتفاق میافتد.
چهارشنبهسوری برای ما ایرانیها و نیز برای معتقدان به آیین زرتشت، هنوز هم از آن مراسمی است که تلاش میشود به هر روش ممکن برگزار شود.
بهخصوص نوجوانان و جوانان با انواع روشهای افزوده، که چندان ربطی هم به اصل این آیین ندارد، در این شب و روز دلی از عزای آتشافروزی و انفجار درمیآورند و خوب گاهی باعث صدمه به خود و دیگران میشوند.
واضح است که چهارشنبهسوری آیینی چندان ربطی به این همه انفجار در ابعاد مختلف ندارد؛ چهارشنبه سوری باستانی با ترقه و نارنجک ارتباط ذاتی ندارد و رسمی است برای خیر مقدم گفتن به بهاری که در راه است و شیوهای است برای شکرگذاری برای عبور از زمستان؛ سرما و تاریکیاش.
چهارشنبهسوری یک سرمایه اجتماعی است؛ از آن جهت که علاوه بر تمام مبانی باستانی و اسطورهایاش، باعث شادی و نشاط و تحرک خاص اجتماعی میشود. آیینی است که طی آن مردم برای چند ساعت دور هم و در کوچهها و خیابانها جمع میشوند و با هم ارتباطی خاص برقرار میکنند. از این جهت چهارشنبهسوری بهعنوان یک امکان برای نشاط و تحرک اجتماعی، باید مورد واکاوی دوباره و بازنگری قرار بگیرد. و با حذف موارد اضافه شده خطرناکی که عملا ربطی به این آیین ندارد، چهار عنصر مهم حذف شدهاش را به آن بازگرداند و به کاربست اجتماعی آن چهار عنصر توجه خاص داشت.
جشن چهارشنبه سوری اگر به معنای یک جشن شادی آور و لذتبخش باشد برای خانواده مفید است.در صورتی که به رنج خانواده و هزینه جامعه منجر شود، دارای کارکرد منفی است.
سنتی با زمان آیینی و تقویمی ویژه
ما به عنوان ایرانی، مثل هر ملت دیگری سنتهای باستانی داریم که برایمان محترم است و چه خوب است اگر بتوانیم چنین سنتهایی را به شکل و شیوه سنتی خود برگزار کنیم. اما در کنار برگزاری این سنتهای باستانی لازم است برای نوجوانان و جوانان این سرزمین درباره خاستگاه آیین چهارشنبهسوری هم اطلاعاتی بدهیم و آنرا از شکل صرف یک مراسم آتشبازی فرمالیته خارج کنیم.
بهار مختاریان مدیر گروه اسطورهشناسی و ادبیات کلاسیک موسسه انسانشناسی و فرهنگ درباره تاریخ و آیین چهارشنبهسوری چنین توضیح میدهد:«اگر بخواهیم درباره خاستگاه و دلیل پدیدهای چون آیین یا جشن چهارشنبهسوری صحبت کنیم، به ناچار باید آن را از سویی در ارتباط با سایر اجزایی که به آن پدیده مرتبطاند و نیز با زمان اجرایی آن که در آستانه سال نوست، درنظربگیریم. ما از طرفی با زمان کبیر که زمان آفرینش اسطورهای از یک سو و از طرفی زمان دنیوی یا صغیر در این آیینها سروکار داریم و گاه شماریها حد وسط میان این دو زمان و تثبیت اجرای آیینها هستند و البته در طول زمان تغییر و تحولات زیادی داشتهاند. شواهد نشان میدهد در ایران باستان تقسیمبندیهای تقویمی ابتدا فصلی بوده و بعد کمکم به شکل تقسیمبندیهای تقویمی سالانه و ماهانه درآمده است.
مختاریان چنین ادامه میدهد:«در آستانه سال نو یا نوروز آیینهایی به ظاهر متفاوت اجرا میشود وچهارشنبهسوری را نمیتوان جدا از نوروز، و آنرا نیز جدا از آیینهای پایان زمستان و نیز ارتباط با مقوله تقویم در تبیین زمان اعتدال بهاری بهعنوان نشانه آغاز سال بررسی کرد. اگر بخواهیم کل اعمال آیینی را که در این زمان اسطورهای اجرا میشود در مفهوم فلسفی «نو شدن سال» خلاصه کنیم، با مقوله بسیار پیچیدهای روبهرو میشویم که ذهن امروزی ما آنرا خیلی راحت ادراک میکند، اما در جهان باستان اجرای این نو شدن منطبق با اعمال آیینی گوناگون لازم و ضروری بود که از طریق آنها چگونه نو شدن و چگونه وارد سال نو شدن را معنا میداد. چهارشنبهسوری نیز در این مقوله بسیارگسترده، در شبکه منظمی از اعمال و باورهای باستانی در رابطه با سال نو قرارمیگیرد و نمیتوان این پدیده را مجزا از این شبکه و صرف توصیفات یا روایات تاریخی یا بنا بر نامگذاری مبهم آن معنا و تفسیر کرد.»
اجزای مهم اعمال نمادین در چهارشنبهسوری، یکی روشن کردن آتش، دوم پریدن از روی آن و سوم اجرای نمایشی قاشقزنی و فال و تفال بود، اما متأسفانه مدتی است این عناصر جای خود را به ترقه و آتشبازیهای خطرناک داده است
چهار عنصر مهم فراموش شده
مختاریان با بیان اینکه اجزای مهم اعمال نمادین در چهارشنبهسوری، یکی روشن کردن آتش، دوم پریدن از روی آن و سوم اجرای نمایشی قاشق زنی و فال و تفال بود، میگوید:«اما متأسفانه مدتی است این عناصر جای خو را به ترقه و آتشبازیهای نامنظم داده است. عمل پریدن از آتش است که در این آیین را خاص میکند و صرفا آتش روشن کردن به تنهایی نیست. برای چه از روی آتش میپریم؟ و احیانا شعر معروف سرخی تو از من زردی من از تو را میخوانیم؟
یکی از دلایل پریدن از آتش بر اساس شواهدی در منابع سومری،باور به مقوله نجومی ورود خورشید از نیمه شش ماهه زمستانی به اعتدال بهاری و آغاز قدرت و اوج شش ماهه بهاری-تابستانی آن است. این نقطه اعتدال بهاری نزد سومریها نقطه آسمانی آتش دانسته میشد، و همانطور که خورشید باید از این نقطه بگذرد و حیات خود را پس از زمستان مرگآور ازسرگیرد، انسان زمینی هم میبایست این عمل را تقلید کند، همان فلسفه کهن انطباق جهان کبیر و صغیر. مختاریان معتقد است انسان با چنین باورهایی از طریق اعمال نمادین معناداری که در شبکهای منسجم قرار داشتند، زمان اسطورهای آغاز سال را بازنمایی میکرده است. عنصر پاک آتش در این آیین پلیدیها و مرگ زمستان را میگیرد و زندگی و سلامت بهاری را به ما میدهد.»
تفال هم در اکثر جشنهای سال نو یکی از اعمال فراگیر در ارتباط با آنهاست. مختاری میگوید:«من ترجیح میدهم از اصطلاح «بخت گشایی» استفاده کنم که تعبیر و تفسیر مثبت از نشانههای مقدر نیروهای فرازمینی در ورود به سال نو است و معمولا همواره خوب و امیدبخش تعبیر میشده و این با آیندهگویی و پیشگویی کاملا متفاوت است.
چهارشنبهسوری یک سرمایه اجتماعی است؛ از آن جهت که علاوه بر تمام مبانی باستانی و اسطورهایاش، باعث شادی و نشاط و تحرک خاص اجتماعی میشود
این اسطوره شناس به انجام آیین قاشق زنی اشاره میکند:«در فرهنگهای هند و اروپایی در پایان سال، باوربر این بوده که ارواح نیاکان به زمین میآیند و باید ازطریق اعمالی خاص، ارواح نیاکان را برای خیر و برکت بخشیدن به سال جدید یا آغاز سال خوشنود کرد:« در آیین قاشقزنی،افراد با روی پوشیده و بدون صدا به در خانهها میرفتند و حضور خود را نه با سخن گفتن که با قاشقزدن و به نوعی با تقلید از ارواح اعلام میکردند. ساکنان خانهها هم با دادن حبوباتی مانند عدس و برنج و مانند اینها، خیرات میکردند و بعد از آن خیرات آشی پخته و میان مردم پخش میشد. این عمل تضمین برکت سال با شاد کردن ارواح نیاکان بود که اساسا جزء اصلی آیینهای نوروزی در فرهنگ ایران بوده و در اعمال دیگری مثل خانه تکانی و نوپوشیدن و چراغ روشن کردن و سفره هفت سین که همگی آمادگی ما را برای پذیرا شدن از فروهرهای نیاکان نشان میدهد. این امر ساختار اصلی اعمال آیینی مربوط به نوروز و سال نو در فرهنگ ایران باستان بوده و حتی در واژه فروردین که برگرفته از واژه فرورتی/فروهر و دئنا است بهعنوان ماه آغاز سال دیده میشود».
مختاریان به شباهت عمل قاشقزنی و آتش روشن کردن چهارشنبهسوری در فرهنگ ایرانی و هالوین در فرهنگ غرب اشاره میکند: هالوین هم یعنی «جشن همه مقدسان» و باور کهن در فرهنگ سلتها بر این بود که مردگان در این شب به زمین میآمدند. البته زمان اجرای آن در آغاز پاییز یا زمستان بوده است. نزد سلتها نیز از روشن کردن آتش برای ترساندن نیروهای مخرب و نیز گذاشتن غذا برای ارواح پشت در خانه-زیرا نباید مستقیم با زندگان در تماس قرار میگرفتند- گزارش شده است. به نظر من شناخت و گسترش چنین جشنهای جدا از مفاهیم فلسفی-اخلاقی پنهان در پس پشت آنها، جنبه هویت بخشی دارد و میتوان با سیاستگذاری در اجرای برنامههای فرهنگی شهری از آنها بهرهبرداری مناسب کرد.»
دیدگاه تان را بنویسید