ترویج همسرآزاری و القای یک تفکر در رسانه ملی؛
قربانی شدن یعنی فداکاری!
آسیه ویسی
سیمای ملی در برنامه «فرمول یک» تصویر خانوادهای را نشان میدهد که پدر، در کنار دختران خردسالش، اعتراف میکند همسرش را کتک میزند و به همین دلیل زن کتک خورده 27 بار تقاضای طلاق کرده است. اما آنچنان که مرد میگوید هر بار و هر بار یعنی 27 بار تا رسیدن زمان طلاق، دلشان برای هم تنگ شده و برگشتهاند سرخانه اول؛ ادامه کتککاری در فضای آکنده ازعشق خانواده!
برای همه ما، دلیل نمایش چنین سیاهبازی از سیمای میلی که در آن یک زن «وفادارو خانواده دوست» بهخاطر حفظ خانواده، هر بار کتک خورده و هر بار از سر «دلتنگی و عشق» بازگشته، واضح و مبرهن است؛ این روزها در مجلس بلوای تصویب «لایحه منع خشونت علیه زنان» برپاست و اگر سیمای میلی دیر بجنبد، با تصویب این لایحه زبان زنان، بیش از آنی که الان هست درازتر میشود. اما اصلا بحث بر سر رویکرد یک رسانه با گستره وسیع تماشاچیان و نیز هیاهویی که در این زمینه به پا شد، نیست. حتی بحث بر سر این نیست که چرا مرد خانواده با وجود دو دختر خردسال، همسرش را به باد کتک گرفته و میگیرد و حتما از این پس خواهد گرفت. بحث بر سر این هم نیست که چهطور یک رسانه، یک مرد بیمار روانی را نمایش و اجازه میدهد او حرف بزند. بحث بر سر این است که اگر آن زن کتکخور، جایی برای رفتن و درآمدی برای اداره خود داشت باز با همان شدت و حدت از عشق و علاقه بازمیگشت؟
بحث بر سر این است که اگر در جامعه سازمانها و نهادهایی بودند که زن میتوانست با حمایت و کمک آنها، از آن جهنم بیرون بیاید بی آنکه درگیر مشکلات مالی و آسیبهای اجتماعی شود، بازهم آن مرد/شوهر را تحمل میکرد و دلش برای او تنگ میشد؟
پرسش اساسی این است دقیقا که جامعه مسلمان ما از یک زن بیپناه که به هر دلیلی طلاق گرفته، هیچ حمایتی نمیکند. و شوربختانه گستره این عدم حمایت حتی به خانواده مرجع خود زن هم میرسد و گاه دیده شده که والدین و برادران زن یا او را وادار کردهاند به سر خانه و زندگی پیشین بازگردد و تحمل کند و یا او را از خود راندهاند که در این مورد اخیر، مشخص است زنی که صرفا برای خانه و همسرداری تربیت شده و هیچ مهارتی ندارد در نهایت سر از کدام ناکجا آبادهایی در خواهد آورد.
این زن مجبور است در فضای بزن و بکوبی که این مرد به اسم شوهر، برایش ایجاد کرده بماند و تحمل کند. آخر مگر میشود 27 رفت و باز برگشت؟ چرا کسی از مسئولین، کارشناسان، روانکاوان، جامعهشناسان و ... این زن را بدون حضور شوهرش، مورد سوال قرار نمیدهند و از چند و چون ماجرایی که در آن خانه وحشت میگذرد، چیزی نمیپرسند؟
این زن به نظر کدامیک از بینندگان این رسانه کذایی، فداکار است؟ او پس از اینهمه سال صرفا یک قربانی از دست رفته است و الگوی به شدت نامناسب برای تربیت دخترانش.
دیدگاه تان را بنویسید