رابطه گوشت یخزده و کرامت انسانی
آسیه ویسی
حدود چهل سال است خون و گوشت و استخوان انسان ایرانی، با «صف» عجین شده است. درست از همان روزهای نخست انقلاب تا به امروز، ما درگیر انواع صفهای مختلف بوده و هستیم و چشمانداز آینده بر ادامه این روند صحه میگذارد؛ یعنی اینکه قرار نیست ما از ایستادن در صف تهیه مواد اولیه و حیاتی سبد غذایی معاف شویم.
با گرانشدن گوشت، با منوط شدن ارائه گوشت به کد ملی و گاه شناسنامه و حالا کد پستی، و البته با تاکید بر کیفیت نامناسب گوشتهایی که به این ترتیب در اختیار مردم قرار میگیرد، برخی پرسشهایی در مورد «کرامت انسان ایرانی» مطرح میکنند که هنوز بعد از چهل سال و با وجود آمار و ارقامی که در رابطه با رشد و توسعه فرهنگی وعلمی از سوی مسئولان ارائه میشود، هنوز این کرامت نادیده گرفته میشود و مردم برای چند کیلو گوشت، برای گرفتن یک بشقاب غذای نذری، برای ثبتنام خرید خودرویی که نه گران شدنش و نه خریدنش از هیچ منطق معقولی پیروی نمیکند با یکدیگر دست به یقه میشوند، فحاشی میکنند و حتی دست روی هم بلند میکنند.
البته پایین آمدن آستانه تحمل مردم و تحاشی و فحاشی، در چند سال اخیر و با تداوم و افزایش فشاربحرانهای اقتصادی، به یک امر روزمره برای همه ما بدل شده است و هیچ ربطی هم به کلاس و طبقه اجتماعی و شغلی ندارد.
پایش که بیافتد هر دکترو مهندسی ناگهان در قالب یک موجود عصبی کمتحملی که دهان به ناسزا باز میکند، ظاهر میشود و مردم را انگشت به دهان میگذارد.
به همین دلیل، ربط دادن «کرامت انسان ایرانی» با «صف خرید گوشت یخزده برزیلی با کد ملی»، چندان محلی از اعراب ندارد. مردم نیازمند و گرسنهاند، حتی اگر در این مسیر زیادهرویهایی از خود بروز دهند و مرتکب خشونت شوند، باز نمیتوان آنها را سرزنش کرد؛ آنها نگران آیندهاند و در واقع از فردای خود مطمئن نیستند و ترجیح میدهند فعلا کاری به کرامت له شدهشان نداشته باشند و از وجود موادغذایی در خانه و مسئله تغذیه فرزندانشان مطمئن شوند و چون قرار است این اطمینان را خودشان بهدست آورند، طبیعی است که رفتارهای نابهنجار و عجیب و غریب و به دور از «کرامت انسان ایرانی» از آنان سربزند.
اما به دور از تمام این اما و اگرها، خیلی خوب است که یک روز، وقتی اوضاع کمی آرامتر شد و از پر شدن کابینتها و فریزرهایمان مطمئن شدیم و خیالمان راحت شد، بنشینیم و درباره چیستی «کرامت انسان ایرانی» با هم صحبت کنیم؛ چون به نظر میرسد حداقل در مورد معنای ذاتی این تعبیر بین مردم و مسئولین اتفاقنظر وجود ندارد که کار به جایی رسیده که کارت ملی با سه کیلو گوشت برابری میکند!
دیدگاه تان را بنویسید