سعیده علیپور

وزارت کشور هرچند که یک سالی است روی آمار پنج میلیون مهاجر غیرقانونی درجا زده است، اما آمارهای غیررسمی این عدد را بیش از اینها تخمین می‌زند.

دو سال پیش پس از به قدرت رسیدن طالبان، موج مهاجرت یا شاید بهتر است بگوییم فرار شهروندان افغانستانی از این کشور، به طرق مختلف به هر سوی و بیش از همه به ایران شدت گرفت. در همان زمان شورای پناهندگان نروژ (NRC) گزارش داد که روزانه چهار تا پنج هزار نفر از افغانستان به ایران فرار می‌کنند. عددی که دو سال بعد از این سونامی مهاجرت، ابعاد واقعیش را در زندگی روزانه شهروندان ایرانی در خیابان‌ها، کوچه‌ها، مراکز تفریحی، بازار، مراکز درمانی، مدارس و ... نشان داد. عددی که حالا کفه ترازو موضع‌گیری‌ها را در خصوص اتباع، از بی‌توجهی یا حتی همدلی به مخالفت و بیان انتقادات تند و تیز در این زمینه سنگین‌ کرده است.

منتقدان می‌گویند در حالی که سالانه چندین میلیارد دلار یارانه پنهانِ نان و برق و گاز و آب و ... از محل مالیات مردم ایران صرف مهاجران غیرقانونی می‌شود، مقادیر زیادی نیز قاچاق کالا از ایران به افغانستان صورت می‌گیرد که نمونه آن قاچاق دارو، سوخت و اقلام غذایی است. 

در چنین شرایطی این سوال مطرح می‌شود: کشوری که فقط از یک مرز آن، چند میلیون مهاجر غیرقانونی عبور می‌کنند و میلیاردها تومان قاچاق صورت می‌گیرد، مرزبانی آن دقیقاً چه نقشی ایفا می‌کند؟! و آیا باید برای محافظت از آن چاره‌ای دیگر اندیشید؟

مرزبانان قربانی چه سیاستی می‌شوند؟

ایران با بیش از ۹۰۰ کیلومتر مرز مشترک با افغانستان و البته زبان و مذهب و فرهنگ مشترک، بیشترین تمایل را برای مهاجرت در شهروندان افغانی ایجاد می‌کند. در این میان مبادله کالای قاچاق نیز در این مرزها به نظر آسان‌تر از سایر مرزها صورت می‌پذیرد. با این حال هر از چندی خبر شهادت مرزبانان در مرزهای شرقی کشور به خصوص در محدوده مرز ایران و افغانستان غم و حسرتی انبوه به جا می‌گذارد. به نظر می‌رسد با وجود از جان گذشتگی این نیروها و حتی تلفات انسانی فراوان مرزبانان، این مرزها همچنان امن نیستند و نه تنها برای عبور و مرور غیرقانونی اتباع، سهل به نظر می‌رسند که تعداد قاچاق کالاهایی که در ایران با یارانه از بودجه ملی توزیع می‌شود نیز به راحتی صورت می‌گیرد، به طوری که چندی پیش فرمانده مرزبانی فراجا اعلام کرده بود که ۴۰درصد داروهای کشور توسط اتباع بیگانه به افغانستان قاچاق می‌شود.

سال پیش در بحبوحه کمبود شیر خشک در داروخانه‌های ایران، گزارش‌ها از سر در آوردن این کالا در بازارهای افغانستان و عراق حکایت داشت. در خصوص آرد و نان هم وضعیت مشابهی وجود دارد.

 دانش‌آموز اتباع در مدرسه نام‌نویسی شده‌، برای ایرانی جا نیست!

این روزها در حالی نگرانی‌ها درخصوص جمعیت اتباع غیرقانونی در کشور افزایش یافته که به نظر می‌رسد شمار این افراد و فرزند‌آوری آنان چنان اوج گرفته که عرصه را بر شهروندان ایرانی تنگ کرده است. خبرگزاری فارس چندی پیش در گزارشی با اشاره به جمعیت 8 میلیونی اتباع افغان در ایران نوشت: «شمار جمعیت دانش‌آموزان افغانستانی به ۷۰۰ هزار نفر رسیده که این آمار تکان‌دهنده است و باید نمایندگان مجلس و وزارت امور خارجه برای تصویب طرح‌های فوریتی و راهکارهای عملی و جدی برای خروج داوطلبانه یا اجباری آنها وارد عمل شوند».

روز شنبه نیز حسینعلی حاجی دلیکانی نماینده مردم شاهین شهر، میمه و برخوار در جلسه بررسی صلاحیت و برنامه‌های وزرای پیشنهادی رئیس‌جمهوری گفت: « یکی از مسائل بسیار مهم برای ملت ایران بحث اتباع افغانستانی است. نمی‌گوییم که همه بروند، ولی می‌گوییم که ادامه این وضع هم دیگر امکان‌پذیر نیست. چند میلیون اتباع افغانستانی در کشور زندگی می‌کنند؟ وزارت نیرو و وزارت خارجه باید به میزان مقدار آبی که آن‌ها مصرف می‌کنند، حقابه هیرمند را از دولت افغانستان بخواهند». 

او با انتقاد از اینکه که چرا باید یارانه‌های داخلی برای اتباع خارجی توزیع شود گفت: «در برخی از مدارس از دانش‌آموزان اتباع نام‌نویسی شده‌اند؛ اما برای نام‌نویسی دانش‌آموز ایرانی می‌گویند که جا نداریم».

این ورود هر روزه مهاجران، البته مخاطرات دیگری هم برای شهروندان ایرانی دارد. از حاشیه‌نشینی گرفته تا شیوع بیماری‌هایی مثل سرخک و سرخجه. موردی که می‌تواند در خصوص بیماری‌های واگیر دیگری چون فلج اطفال که بیش از 22 سال است در کشور ریشه‌کن شده نیز تکرار شود.

هرچند افرادی که اقامت قانونی ندارند، تحت پوشش بیمه‌های درمانی هم نیستند، اما در صورت بیماری یا حادثه، وقتی به بیمارستان یا مرکز درمانی مراجعه می‌کنند، تحت مداوا قرار می‌گیرند و این بدان معنی است که هزینه‌ای از جیب بیت‌المال برای مهاجران غیرقانونی پرداخت می‌شود.

حضور گسترده افغان‌ها در ایران در فضای مجازی هم فراوان مورد توجه بوده است و مشخصا به موضوع بهرمندی این افراد از شبکه بهداشت و درمان کشور که وظیفه خدمت‌رسانی به شهروندان خود را دارد اشاره شده است. کاربری در شبکه اجتماعی ایکس نوشته بود که «حدود ۳۰ تا ۳۵ درصد زایمان‌ها در قم مربوط به افغان‌ها می‌شود».

هرچند افرادی که اقامت قانونی ندارند، تحت پوشش بیمه‌های درمانی هم نیستند، اما در صورت بیماری یا حادثه، وقتی به بیمارستان یا مرکز درمانی مراجعه می‌کنند، تحت مداوا قرار می‌گیرند و این بدان معنی است که هزینه‌ای از جیب بیت‌المال برای مهاجران غیرقانونی پرداخت می‌شود

اشتغال اتباع، وضعیت کارگران ایرانی را تحت تاثیر قرار داده 

از قدیم‌الایام اغلب مهاجران افغانستانی به عنوان کارگران ارزان قیمت به ایران وارد می‌شدند. در سال‌های اخیر این رویه به شکلی قابل توجه بازار اشتغال را تحت تاثیر خود قرار داده است، به طوری که باندهای اشتغال این کارگران بعضا اجازه ورود کارگران ایرانی را به برخی از پروژه‌ها نمی‌دهند و از آنجایی که این کارگران غیرقانونی از بیمه محروم هستند، کارفرما نیز به به‌کارگیری آنها علاقه بیشتری نشان می‌دهد.

دیروز بهزاد یعقوبی، پژوهشگر حوزه تهران و عضو هیات امنای بازار تهران به رکنا گفت: «بیش از 14 هزار باربر در بازار تهران فعالیت می‌کنند که از این رقم، بین 3 تا 4 هزار نفر، اتباع افغانستانی هستند». کارگران ایرانی هم برای رقابت با این کارگران به محرومیت از بیمه و سختی کار تن می‌دهند تا از رقابت شغلی با اتباع غیرقانونی عقب نمانند. چون آن طور که پیداست این افراد به راحتی می‌توانند گوی سبقت را از آنها بربایند.

چنین وضعیتی در اغلب کسب و کارهای یدی در ایران حاکم است و بخش عمده نیروی کار را اتباع اغلب غیرقانونی تشکیل می‌دهند که بخش اعظم درآمد ماهانه خود را از ایران خارج می‌کنند و به افغانستان می‌فرستند.

در مرزهای شرقی کشور 

چه خبر است؟

بسیاری از منتقدان، این تنش و آشفتگی پیش آمده در کشور را ناشی از سیاست‌های غلط جمهوری اسلامی در مواجهه با موج مهاجرت افغان‌ها می‌دانند. از سوی دیگر سال‌هاست که برنامه‌هایی نظیر آنچه ترکیه در مرز مشترکش با ایران انجام داد، مطرح است؛ کشیدن دیوار مرزی بین ما و همسایه شرقی تا جایی که در کارزار انتخابات چهاردهمین دوره ریاست جمهوری، این موضوع به یکی از وعده‌های کاندیدای اصولگرا تبدیل شد.

محسن روحی‌صفت، کارشناس مسائل افغانستان با انتقاد از عملکرد ایران در خصوص مهاجران افغانستانی به خبرآنلاین گفته است: «ایران می‌توانست در مرز‌های خود کمپ‌هایی ایجاد کند تا مردمی که از افغانستان می‌آیند، در آن کمپ‌ها نگهداری شوند و سازمان‌های بین‌المللی هم پرداخت هزینه آنها را به عهده بگیرند. کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل (UNHCR) در ملاقات وزیر کشور و وزارت خارجه ما اعلام آمادگی کرد که هزینه‌های نصب و اداره چنین کمپ‌هایی را در مرز‌های ما بپذیرد و بعد ما با فیلتر کردن؛ به نخبگان و کسانی که ممکن است در زمینه‌های علمی، فرهنگی یا هنری در ایران مورد توجه باشند اجازه ورود بدهیم و بقیه هم تا زمانی که ناامنی وجود دارد و خطر آن‌ها را تهدید می‌کند در کمپ‌ها باشند و بعد با مذاکراتی که با دولت‌ها می‌شود به کشور خودشان برگردند. ولی وزارت کشور التفاتی نکرد و آمار‌ها نشان می‌دهد که این‌ها به صورت دسته جمعی و هزاران نفری وارد ایران شدند و هیچگونه مقابله‌ای هم با این موضوع نشد».

کارگران ایرانی به محرومیت از بیمه و سختی کار تن می‌دهند تا از رقابت شغلی با اتباع غیرقانونی عقب نمانند. چون آن طور که پیداست این افراد به راحتی می‌توانند گوی سبقت را از آنها بربایند

در این میان مرزبانی هم با کمترین امکانات توان محافظت را ندارد و تلفات انسانی این نیروها نیز در این مناطق قابل توجه است، به همین دلیل به نظر می‌رسد دیوارکشی می‌تواند گزینه مناسبی در خصوص این مرزها باشد. 

محسن روحی‌صفت که از موافقان دیوارکشی در مرزهای شرقی کشور است می‌گوید: «وجود امکاناتی چون دیوار و همچنین تجهیزات الکترونیکی، خندق و سایر مواردی که متخصصان می‌دانند، مانع خوبی برای عبور آزادانه هزاران نفر از آن طرف مرز به این طرف خواهد بود».

مرزهای شرقی نه تنها به روی اتباع غیرقانونی باز است بلکه آغوش آن بر قاچاق کالاهای مختلف از ایران نیز باز است، به طوری که فرمانده مرزبانی فراجا اعلام کرده ۴۰درصد داروهای کشور توسط اتباع بیگانه به افغانستان قاچاق می‌شود. در خصوص شیر خشک آرد و نان هم وضعیت مشابهی وجود دارد

هرچند این موضوع شاید چیزی حول و حوش 10 میلیارد دلار هزینه داشته باشد اما این سرمایه‌گذاری ماندگار است و اگر دولت ‌سالانه حتی یک میلیارد دلار برای این موضوع هزینه کند، در مدت ۱۰ سال این کار تمام می‌شود و از زمینه‌های بی‌ثباتی سیاسی، مشکلات مواد مخدر و مسائل امنیتی و... کاسته خواهد شد.