تنبیه یا تشویق؛ کدام یک مقدم است؟
فائزه ناصح، دکترای روانشناسی عمومی
نقش بسیار مهم خانواده در تربیت فرزند و فرزندپروری بر کسی پوشیده نیست. خانواده به عنوان رکن اصلی تربیت، نقش حائز اهمیتی را در کمک به رشد و پرورش کودکان ایفا مینماید. بنابراین یکی از بزرگترین و مهمترین دغدغه و نگرانی هر پدر و مادری تربیت فرزندی با رفتار و اخلاق مطلوب و بهنجار است. ازاینرو بسیاری از خانوادهها برای رشد جسمانی، عاطفی و اجتماعی کودک خویش از «تنبیه و تشویق» به عنوان دو ابزار تربیتی موثر برای کنترل رفتار و شکلگیری شخصیت فرزند خود بهره میبرند. بنابراین مسئله حائز اهمیت آن است که پدران و مادران از ابزارهای آموزشی و تربیتی تنبیه و تشویق چه زمانی، در چه موقعیتی و تا چه اندازهای استفاده نمایند تا از حداکثر تاثیرگذاری آنها بهرهمند شوند.
روانشناسان براساس تحقیقات و پژوهشهای روانشناسی معتقدند «تنبیه و تشویق» کودکان باید در زمان مناسب صورت پذیرد. ازاینرو هنگامیکه در تعلیم و تربیت و شیوههای فرزندپروری از تشویق و انگیزش و همچنین تنبیه صحبت میشود، منظور این است که کودک را براساس رفتاری که از خود بروز میدهد با نتایج عمل و پیامدهای رفتارش روبرو سازند. به این ترتیب کودک میتواند رفتار مطلوب و نامطلوب را از طریق عواقب پاسخهای خوشایند و ناخوشایندی که دریافت میکند بشناسد و درک نماید.
در قلمروی روانشناسی نیاز به «تشویق» بهعنوان یکی از تمایلات فطری انسانها به معنای بهشوق آوردن،ستودن فعالیت و توانمندی فرد و نیز دلگرم ساختن میباشد. برایناساس «تنبیه» به معنای آگاه ساختن فرد به نتایج نامطلوب رفتارش میباشد. تشویق و توجه مثبت میتواند سبب شکلگیری اعتمادبه نفس و احساس امنیت در وجود کودک شود. از طرفی نیز بدیهی است که متنبه شدن کودک از طریق گفتگوی والدین و همچنین متوجه ساختن پیامدهای رفتار نامطلوب، میتواند روش خوبی برای تعدیل رفتار درنظر گرفته شود. برایناساس نکته حائز اهمیت آن است که درنظر گرفتن تنبیههای فیزیکی یا مجازاتهای سنگین برای ازبینبردن یک رفتار زشت شاید در کوتاه مدت به نتایج مطلوبی منجر شود، اما در طولانی مدت تاثیرات مخربی بههمراه میآورد.
روانشناسان اظهار میدارند والدین در صورت استفاده از روشهای تنبیهی برای تربیت فرزند بهتر است تنبیههایی متناسب و مرتبط با موضوع درنظر بگیرند؛ روشهای متنبه کردن کودک بهصورت حذف موقت و کوتاهمدت وسایل مورد علاقه وی باشد، به گونهای که والدین به مدت محدود، کودک را از استفاده محرکهای خوشایند وی محروم سازند. بهعنوان مثال والدین به هنگام مواجهه با فرزند خویش در هنگامیکه انجام تکالیف خود را تعمدا به تعویق انداخته است میتوانند وی را بطور موقت از بازی با وسایل الکترونیکی همچون تبلت و کامپیوتر و یا تماشای برنامه تلویزیونی مورد علاقهاش محروم سازند.
لیکن نکته مهم اینجاست که والدین باید در شیوههای والد-فرزندپروری خویش، ابتدا باید پیوند و دلبستگی ایمن عاطفی با فرزند خود برقرار سازند، بهگونهای که کودک در حین دریافت تنبیه از سوی پدر یا مادر،کاملا این نکته را با جان خویش درک کند که والدین، وی را بیقیدوشرط دوست دارند؛ و بهاینترتیب درنظر گرفتن تنبیه و همچنین محروم شدن وی از وسایل لذتبخش زندگیاش برخلاف میل باطنی والدین میباشد و صرفا جهت اصلاح و تعدیل رفتار وی است.
بهعنوان نکته آخر باید تاکید کرد والدین بهتر است در اکثر اوقات قبل از اینکه کار به تنبیه و مجازات فرزند برسد، از تشویق و تائیدهای اجتماعی برای تربیت کودک خویش استفاده کنند. البته باید درنظر داشت که تشویق و تقویت و همچنین تائیدهای اجتماعی همچون شمشیری دولبه عمل میکنند بطوریکه اگر تائید و تشویقهای والدین، در زمان مناسب و با میزان مطلوب به کودک ارائه نشوند، ممکن است نتایج معکوسی بههمراه داشته باشد و کودک رفتار ناپسند را بهعنوان رفتار مطلوب تقویت نماید.
سلامت، سازندگی و پویایی جامعه مبتنی بر نگرشها، ادراکات و توانمندیهایی است که کودکان امروز بهعنوان آیندهسازان فردا در خانه و خانواده کسب میکنند. بنابراین باتوجه به آنکه بیشترین فرصت و زمان لازم برای رشد کودک در اختیار خانواده میباشد، امید است خانوادهها تمام تلاش خود را در جهت پرورش و تربیت صحیح فرزندان خویش که در اصل سرمایههای فردای ایران هستند، به کار برند و از هیچ تلاش و کوششی در این زمینه فروگذاری نکنند.
دیدگاه تان را بنویسید