سد خرسان۳ با وجود هشدارهای فراوان محیطزیستی، در دست احداث است
کسب سود به قیمت آوارگی مردم و تخریب طبیعت
سعیده علیپور
این روزها در هیاهوی نوسانات اقتصادی و چالشهای فراوانی که نظرها را به خود جلب کرده، پروژه آبی دیگری فعالان و دوستداران محیطزیست را نگران میکند. پروژهای که به اعتقاد کارشناسان، پیشرفت هر روزه آن نه تنها تبعات جبرانناپذیری بر محیطزیست کشور دارد که آثار مخرب فرهنگی و اجتماعی هم در پی خواهد داشت.
سد خرسان ۳ یکی از ۲۵ سد در سرشاخههای کارون در زاگرس در حالی این روزها با وجود فقدان مجوز قانونی و ارزیابی محیط زیستی 10 تا 15 درصد پیشرفت فیزیکی داشته که برخی آن را مشابه سد چمشیر میدانند که به مرحله آبگیری رسیده و با وجود مخالفتهای فراوان زیست محیطی همین روزهاست که به بهرهبرداری کامل برسد. این در حالی است که گفته میشود، سد خرسان 3 به مراتب شرایط اکوسیستم منطقه را پیچیدهتر خواهد کرد، به طوری که بیش از ۲۴۰۰ هکتار جنگل، بوتهزار و به عبارتی ۲۰۰ هزار بلوط در منطقه زاگرس زیر آب رفته و طولانیترین آبشار ایران نابود خواهد شد.
به گفته فعالان محیط زیستی، هدف اصلی این سد براساس الحاقیه سال 1397، انتقال آب به شهرهای کویری مرکز ایران بوده است. انتقاد اصلی فعالان محیط زیست زاگرس این است:«برای آنکه چرخ کارخانههای فولاد را در دل کویر مرکزی بچرخانند، جان بیشماری از بلوطهای ۵۰۰ سالهای را میگیرند که ریشههای ۹ متری آنها در عمق خاک رفته و به تقویت سفرههای آبی زیر زمینی و جلوگیری از فرسایش خاک کمک میکنند».
در این میان ویرانی تنها به درختان ختم نمیشود؛ از نابودی منطقه حفاظت شده دنا گرفته تا آب شدن برفهای این کوه بلند و از بین رفتن جانوران و بخشی از میراث طبیعی و انسانی تا زیر آب رفتن حدود 24 روستا و آوارگی بیش از ۱۰ هزار نفر. آوارگی که آسیبهای اجتماعی آن کم از سایر مشکلات این روزها نخواهد بود.
خرسان و سرچشمههای کارون
در حالی که تاکنون 200 سد ملی در سطح ایران به بهرهبرداری رسیده، بیش از 600 سد در دست بهرهبرداری است و بیش از 100 سد نیز در دست ساخت و حدود 170 سد در دست مطالعه قرار دارد. از این میان 25 سد در منطقه زاگرس احداث شده و خرسان 3 یکی از سدهایی است که قرار است بر رودی به همین نام در مرز استان کهگیلویه و بویراحمد و چهارمحال و بختیاری واقع شود.
فعالان محیط زیست میگویند: «برای آنکه چرخ کارخانههای فولاد در دل کویر مرکزی بچرخد، جان بیشماری از بلوطهای ۵۰۰ سالهای را میگیرند که ریشههای ۹ متری آنها در عمق خاک رفته و به تقویت سفرههای آبی زیرزمینی و جلوگیری از فرسایش خاک کمک میکنند»
پروژه سد خرسان ۳، در حالی بیش از 20 سال پیش و در اوج علاقهمندی دولتمردان کشور به سدسازی تعریف شد که سالها بود مراحل مطالعه و کسب مجوزهای محیط زیستیاش را میگذراند و البته به توفیقی هم نمیرسید.
با وجود انتقاداتی که طی چند سال گذشته به ساخت این سد وارد شده بود، دستاندرکار پروژه دست از کار نکشیده و کار روی احداث سد آرامآرام در حال انجام است به طوری که گفته میشود تاکنون بین 10 تا 15 درصد پیشرفت فیزیکی داشته است.
تبعات اجتماعی احداث سد خرسان
در این میان آنچه این روزها ادامه ساخت پروژه سد خرسان را به موضوعی تراژیک تبدیل کرده است آوارگی ساکنان منطقه است.
با احداث این سد ۲۴روستا با بیش از ۸۰۰ خانوار در دو استان چهارمحال و بختیاری و کهگیلویه و بویراحمد به زیرآب رفته و بیش از ۱۰۰۰ میلیارد تومان معیشت در حوزه زراعت و باغداری، دامداری، پرورش زنبورعسل و آبزیپروری از بین خواهد رفت. ۲۶ اثر تاریخی باستانی و طبیعی متأثر از احداث این سد خواهند شد که آبشار مُنج، آبشار آتشگاه بهعنوان طولانیترین آبشار کشور از این آثار ارزشمند و مزیتهای منحصربهفرد طبیعی، اقتصادی و اشتغالزایی منطقه است.
براساس گزارشها وزارت نیرو التیماتومهایی برای خرید املاک و زمینها داده است. به طوری که به تمام روستاها اخطار داده شده که ظرف مدت 15 روزه کارشناسی قیمت زمینها و خانهها مشخص و پول پرداخت خواهد شد. بر این اساس اخطار دوم که صادر شد اگر مردم همکاری نکنند، وزارت نیرو با مراجعه به وزارت ثبت، اسناد مالکیت تمام این روستا را به اسم خود خواهد زد و دادگاه دستور خلع ید داده و عملا مردم مجبور به ترک منطقه خواهند شد. گفته میشود 800 خانوار که جمعاً بالغ بر 10 هزار نفر هستند باید مهاجرت کنند. مهاجرتی اغلب به مقصد حاشیه شهرها. این در حالی است که به اعتقاد بسیاری از کارشناسان تبعات این مهاجرت اجباری برای این مردم و فرزندانشان بسیار گزاف خواهد بود. در این میان هجوم این حجم از جمعیت انسانی به مناطق شهری، مشکلات شغلی، بیکاری کاذب و آسیبهای اجتماعی زیادی نیز به دنبال خواهد داشت.
بر اساس گزارش ایسنا، در جریان ساخت این سد روستاهای؛ لمای سفلی، دزک بالا و پایین، مازه گز، لمای علیا، دره شوره، مُنج، دشت بز، ده پایین، لهسوار، دو راه، سر سور، ده شیخ، سرتنگ، کله گه، گل چهرآباد، رودشتی، کله حمام، سرتل چینگو، بیژگن، درب کلات محمودی بر اثر زیر آب رفتن نابود میشوند یا کشاورزی آنها زیر آب خواهد رفت.
سد خرسان ۳، این روزها با وجود فقدان مجوز قانونی و ارزیابی محیط زیستی 10 تا 15 درصد پیشرفت فیزیکی داشته که به اعتقاد کارشناسان، پیشرفت هر روزه آن نه تنها تبعات جبرانناپذیری بر محیطزیست کشور دارد که زیر آب رفتن حدود 24 روستا و آوارگی بیش از ۱۰ هزار نفر هم در پی خواهد داشت
علی صداقت، از روستای «گل چهرآباد» دهستان سادات محمودی معتقد است: «ساخت سد ۳ خرسان حدود ۱۷ روستا را زیر آب میبرد و مشکلات زیادی برای مردم این دهستان بوجود میآورد». به گفته او «با ساخت این سد مردم این روستاها باید جابهجا شوند که در این صورت بیشتر افراد مسن منطقه دچار مشکل و افسردگی شده و پس از چند ماه همه دق میکنند و میمیرند!».
در همین باره سید محسن محمودینیکو، موسس و مدیر سازمان مردم نهاد احیای نفس زمین نیز میگوید: «از نظر محیط زیست انسانی، هزاران خانوار از اینجا آواره میشوند، مردمی که سالها با این محیط زندگی کردهاند باید کوچ اجباری داشته باشند، مردم قطعاً نمیتوانند جای خیلی خوبی برای زندگی پیدا کنند، مجبورند در حاشیه شهر ساکن شوند، از طرفی این مردم شغلی ندارند و دولت هم برای آنها برنامهای ندارد.»
این کارشناس ارشد زمینشناسی و محیط زیست، با بیان اینکه «یکی از دلایل زلزله همین سدها است» به کبنانیوز توضیح میدهد: «سادات محمودی منطقه بکر، زیبا با ذخیره بسیار غنی طبیعی میخواهد به زیر آب برود. درختان بلوط فقط منابع طبیعی نیستند، بلکه اینها که بالای 1000 سال دارند میراث فرهنگی منطقه هستند. بزرگترین ذخایر حیات وحش را در این منطقه داریم، با احداث این سد ممکن است گونههای حیات وحش در اینجا از بین بروند و تغییر کنند. سد خرسان 3 مطالعات زیست محیطی ندارد، ما میخواهیم اگر مطالعاتی وجود دارد آن را بخوانیم، ولی نیست».
محمودی نیکو میافزاید: «گاهی میگویند این طرح ملی است، در حالی که اگر ملی است چرا منافعی برای مردم ندارد. این طرح توسعه پایدار را در نظر نگرفته است. این آب برای شرب مردم کویر نیست، چون آنها از قناتها استفاده میکنند، این آب فقط برای صنایع است، اگر این آب برای صنایع کویری برود، در این منطقه در سالهای بعد مشکلات کم آبی ایجاد میکند. این سد مخرب و آسیبزا است».
انتفاع وزارت نیرو به قیمت ضرر مردم و طبیعت
سالهاست که شمار بسیاری از پروژههای سدسازی و طرحهای انتقال آب بینحوضهای مورد انتقاد کارشناسان محیط زیست و پیروان توسعه پایدار است. آنها میگویند این پروژهها به دلیل تبعات محیط زیستی سالهاست که در کشورهای توسعهیافته جهان متوقف شده است؛ اما برخی کشورها از جمله ایران با وجود دست و پنجه نرم کردن با هزاران چالش آبی، همچنان از مواضعشان برای ادامه دستاندازی به منابع آبی به جای مدیریت آبی کشور دست برنمیدارند. بسیاری این موضوع را ناشی از منافع مالی میدانند که بیش از همه پیمانکاران در وزارت نیرو را منتفع میکند.
در پروژه اخیر سد خرسان نیز گفته میشود هر سال قرار است حداقل ۸ میلیارد مترمکعب آبِ بویراحمد و دنا به یزد و کرمان منتقل شود. انتقالی که با احتساب نرخ ۳۵ هزار تومانی فروش آب به صنایع و پتروشیمیها، سالانه ۲۸۰هزار میلیارد تومان سود برای وزارت نیرو در پی خواهد داشت. مبلغی که انتظار میرود در جریان تورم هر ساله بیشتر هم شود. رقمی که در واقع پاسخی است به دلیل پافشاری وزارت نیرو بر اجرای پروژههایی که تنها از آن نفع میبرد و دود آن را به چشم مردم و محیط زیست میفرستد.
دیدگاه تان را بنویسید