با سفر رئیسجمهور، عملیات اجرایی انتقال آب خلیجفارس به یزد کلید خورد؛
تلخی رویای آبشیرین صنایع به کام محیطزیست
سعیده علیپور
بیشتر از 2 سال پیش بود که فاز نخست طرح انتقال آبشیرین خلیجفارس به فلات مرکزی کلید خورد تا کویر ایران را آبدار و رویای سرزمینهای خشک مرکزی را نمناک کند. طرحی که دولت گذشته بر آن عنوان«اَبَرپروژه» نهاد و دولت سیزدهم با وجود همه خطکشیاش با میراث روحانی، آن را ادامه داد.
روز پنجشنبه به همین منظور ابراهیم رئیسی، رئیس دولت سیزدهم، عملیات اجرایی خط دوم طرح انتقال آب خلیجفارس به یزد را کلید زد تا آب شور این دریا پس از طی ۷۲۰ کیلومتر در لولههای انتقال به صنایع و معادن یزد هم برسد و مشکلات عدیده بیآبی این صنایع آببر را حل کند.
بودجه اختصاصی فراوان برای حل این مشکل، اما به اعتقاد فعالان محیط زیست تنها دمیدن در بحران مشکلات زیست محیطی است. آنها معتقدند نجات صنایع از کم آبی به تخلیه پساب شور در دریا، تخریب دریا با جاگذاری لولههای انتقال، گرم شدن آب و تهدید اکوسیستم و موجودات زنده دریایی خواهد انجامید. موضوعی که البته سازمان محیط زیست دولت گذشته زیر بار آن نرفت و مسئولان حاضر هم انجام آن را اجتنابناپذیر میدانند.
دولت در این «اَبَرپروژه» به دنبال چیست؟
خشکسالی و کمبود آب در سالهای اخیر باعث شده که طرحهایی مانند ذخیره و انتقال آب به دوردستها سر زبانها بیافتد. طرحهایی چون خط انتقال بهشتآباد از سرشاخههای کارون به فلات مرکزی، انتقال آب از خزر به فلات مرکزی و در نهایت انتقال آب از خلیجفارس به فلات مرکزی. تا اینکه بالاخره در سال 94 یکی از این پروژهها کلید خورد.
با استفاده از آبشیرینکنها، به ازای هر یک لیتر آب، حدود ۳۷ تا ۳۸ گرم نمک به صورت تلخاب در محیط باقی میماند و برای شیرینسازی ۲۵۰ میلیون متر مکعب آب در سال، یک میلیارد دلار سرمایهگذاری لازم است
سالهاست استانهای مرکزی ایران که صنایع بزرگ و آببری را در دل خود دارند با مشکلات عدیده کمآبی دست به گریبان هستند، این صنایع البته تاکنون به قیمت بهرهمندی از حقآبه تالابهای مختلف که در این سالها به خشکی گرویدند، سرپا ماندند، اما حالا به منابع کشاورزی و شرب شهری هم دست انداختهاند. به همین منظور طرح انتقال آب از خلیجفارس در دستور کار دولت قبل قرار گرفت و با وجود مشکلات اقتصادی و غیرفعال شدن بسیاری از طرحهای عمرانی، به کار ادامه داد.
در این طرح انتقال آب به هفت استان ایران شامل هرمزگان، کرمان، خراسان جنوبی، خراسان رضوی، یزد، اصفهان و سیستان و بلوچستان با سرمایهگذاری ۱۲۸ هزار میلیارد تومانی تعریف شده که با تکمیل همه خطوط به طول سه هزار و ۷۰۰ کیلومتر، در مجموع ۵۵۰ میلیون متر مکعب آبشیرین از خلیجفارس به فلات مرکزی ایران منتقل خواهد شد. رقمی که رسیدن به آن مستلزم تولد پساب نمکی است که فعالان محیط زیست را نگران میکند.
مخاطرات محیط زیستی
گرچه نجات صنایع مهم از کمآبی موضوعی است که هدف این پروژه تعریف شده است، اما ماجرا تنها به این روی سکه ختم نمیشود. بسیاری از کارشناسان محیط زیستی معتقدند تبعات زیست محیطی پروژههایی از این دست میتواند در درازمدت غیرقابلجبران باشد.
هر چند پیشتر سازمان محیط زیست با این بهانه که طرحهایی مانند انتقال آب خلیجفارس برنامه مشخصی دارد و خسارات آن قابل کنترل و البته کاهش به حداقل است، از آن حمایت کرد اما برخی این چنین حمایتهایی را از به روز نبودن دانش مسئولان دانسته و معتقدند، اشتباه بودن انتقال آب بینحوضهای مدتهاست که مورد تایید کارشناسان جهانی است.
سالهاست استانهای مرکزی ایران که صنایع بزرگ و آببری را در دل خود جای دادهاند با مشکلات عدیده کمآبی دست به گریبان هستند. این صنایع مدتها از سهمیه تالابها ارتزاق میکردند؛ اما با ته کشیدن این منبع، نگاهها به سمت شیرینسازی و انتقال آب خلیجفارس رفته است
با این حال موافقان انتقال آب از جنوب معتقدند بین انتقال آب از دریای بستهای مثل خزر با انتقال آب از دریاهای آزاد جنوب تفاوت ماهوی وجود دارد. چنان که علی سلاجقه، رئیس سازمان حفاظت از محیط زیست، در پاسخ به انتقادها گفت: «مسئلهای که همیشه مورد انتقاد ما بود، «انتقال آب» درونحوضه کشوری بود که دولت سیزدهم هم پای این مسئله ایستاده است و انجام نمیشود اما مسئله دیگر انتقال آب از منابع اقیانوسی و دریایی است».
او با بیان اینکه ایران در شرایطی قرار دارد که این کار باید انجام شود گفت: « کشورهای حاشیه خلیجفارس از این منابع استفاده میکنند و متأسفانه پسماندهای آنها وارد آب میشود و هم خلیجفارس و هم عمان را دچار مشکل میکند».
رئیس سازمان حفاظت محیط زیست با تأکید بر اینکه انتقال آب، بیشتر از دریای عمان انجام خواهد شد، گفت: «کیفیت آب عمان نسبت به خلیجفارس تقریبا شرایط مناسبتری دارد و هزینهها کاهشمییابد البته از جنبههای شاخصهای محیط زیستی نیز موضوع را بررسی میکنیم تا برای زیستبوم اتفاقی نیافتد».
شیرینسازی چه بلایی بر سر آب دریا میآورد؟
با استفاده از آبشیرین کنها، به ازای هر یک لیتر آب، حدود ۳۷ تا ۳۸ گرم نمک به صورت تلخاب در محیط باقی میماند. برای شیرینسازی ۲۵۰ میلیون متر مکعب آب در سال، یک میلیارد دلار سرمایهگذاری لازم است. افزایش دمای آب شوک شدیدی به آبزیان وارد و بنابراین استفاده از این تجهیزات به شدت اکوسیستم خلیجفارس را تهدید میکند.
عبدالرضا کرباسی از اساتید دانشگاه محیط زیست تدریس در این باره میگوید: «با نمکزدایی به وسیله آبشیرینکن معمولا میزان زیادی از غلظت روی و سرب نیز همراه با تلخاب وارد آب میشود که به صورت محلول در آب قرار میگیرد و میتواند برای آبزیان خطرآفرین باشد. بنابراین برای نمکزدایی مهمترین چیز جانمایی محل تخلیه تلخاب است به این معنا که اگر محله تخلیه تلخاب نقاطی انتخاب شود که جریانات دریایی در آن مناسب نباشد و تلخاب با حجم آب زیادتری مخلوط نشود، اثر سوء زیست محیطی بیشتری هم خواهد داشت».
شیرینسازی از هر جهت گران تمام میشود
محمد درویش، کارشناس محیط زیست در این باره به مهر گفته است: «طرحهای انتقال آب در شمار گرانترین طرحهایی هستند که در دنیا تعریف شدند؛ هزینه هر مترمکعب آبی که از طریق شیرین کردن آب دریا به دست میآید حدود سه دلار است. تغییر در سازهها و تخریبهایی که در مسیر انتقال رخ میدهد و میزان انتشار گازهای گلخانهای که در فرآیند شیرینسازی در آسمان ایران منتشر میشود، بسیار زیاد است».
درویش ادامه داد: «اجرای این طرحها زمانی منطق دارد که هیچ راهی برای جلوگیری از مهاجرت مردم در یک منطقه وجود نداشته باشد یا اینکه همه راهها را رفته باشیم و دیگر چارهای جز جراحی دردآور و خونریز نباشد».
شیرینسازی و انتقال آب، روشی غیراصولی و غیردائمی
در این میان برخی از مدافعان انتقال آب دلیل برای شیرینسازی و انتقال آب را کاهش استفاده از منابع محلی مثل تالابها و رودخانهها و در نتیجه مقابله با خشکسالی میدانند. با این حال رئیس مرکز ملی خشکسالی و مدیریت بحران سازمان هواشناسی معتقد است که انتقال آب شیرینشده دریا راهحل موقت برای برطرف کردن کم آبی بوده و راه حل دائمی خشکسالی نیست.
احد وظیفه میگوید: «طرحهایی از این دست حداکثر میتواند یک شهر یا روستا را آب رسانی کند اما اینکه به صورت وسیع نیازهای آبی را برطرف کند این چنین نیست».
هر چند که گفته میشود هزینه تمام شده انتقال آب دریا آنقدر گران است که اگر حتی در بخش کشاورزی هم استفاده شود موجب گران شدن محصولات کشاورزی خواهد شد ضمن اینکه حجم آب محدودیت دارد و نمیتواند فراگیر باشد. با این حال اما به نظر میرسد در شرایط تنش آبی تامین آب شرب در اولویت است و چارهای جز این نیست که با طرحهای شیرینسازی آب دریا، آب را به دست مصرفکننده رساند، اما در عین حال نباید فراموش کرد که میتوان با استفاده از تکنولوژیهای روز هزینه تصفیه آب را کاهش داد و با تامین انرژی از نیروگاههای خورشیدی منجر به کاهش آلودگی هوا و در درازمدت به ارزانتر شدن این طرح کمک کند.
به هر حال سالها است که کارشناسان علوم زمین، اقلیمشناسان و پژوهشگران محیط زیست و گروهی از متخصصان منابع آب، از تبعات منفی انتقال حوزه به حوزه آب گفتهاند. اما پیمانکاران بزرگ و نیز شرکتهای مهندسی مشاور که با این پیمانکاران ارتباطی قوی دارند، معتقدند منافع اقتصادی این موضوع بر سایر موارد ارجح است.
دیدگاه تان را بنویسید