تاکید بر پلتفرمهای داخلی با وجود ضعف زیرساختها، کلنجار با اعصاب و معاش مردم است؛
مصائب تأمین اینترنتی «امنیت»
حسین جمشیدیان
« VPN خوب سراغ ندارید؟ فیلترشکن قوی چطور؟» این پرسش آشنای این روزهای مردم از یکدیگر است. کمتر کسی است که روی گوشی هوشمند خود حداقل به تعداد انگشتهای دست انواع وی پی ان و فیلترشکن را برای دور زدن محدویتهای اینترنتی روزهای اخیر نصب نکرده باشد. محدودیتهایی که به چالش بزرگ نه فقط برای کاربران عمومی اینترنت و فضای مجازی، بلکه برای کسب و کارهای فعال در این فضا نیز تبدیل شده است.
اما در میان همه پلتفرمها، محدودیت در اپلیکشنهای ارتباطی خارج پایه بیش از همه مردم و کسب و کارها را کلافه کرده است. با ادامه محدودیت در برقراری ارتباط با پیامرسانهایی مثل واتساپ و اینستاگرام، اخباری مبنی بر فیلتر دائمی این پیامرسانها ، عرقی سرد را پیشانی کاربران اینترنت و فعالان اقتصادی این حوزه می نشاند. اخباری که در این آشفته بازار اطلاعرسانی، گاه تایید و گاه به کل تکذیب میشود.
تکرار سرنوشت تلگرام
نگرانی اخیر کاربران به سابقه مسدود شدن تلگرام برمیگردد. در حوادث دی ماه 96، تلگرام برای نزدیک به دو هفته فیلتر شد اما دوباره با رفع فیلترینگ، در دسترس قرار گرفت این در حالیست که در ۱۰ اردیبهشت ۹۷ مجدداً تلگرام با دستور قضایی از دسترسی کاربران خارج شد. فیلتر شدن تلگرام به عنوان پرکاربرد ترین پیامرسان آن زمان در داخل کشور که حتی بسیاری از فعالیتها و کسب و کارهای مجازی نیز به آن منتقل شده بود، وضعیت مشابه امروز را برای کاربران شبکههای اجتماعی به وجود آورد. نسخه مسئولان برای حل این مشکل نیز مشابه همان سیاستی است که امروز در دستور کار آنها قرار گرفته است. تشویق و ترغیب کاربران به استفاده از پیامرسانهای داخلی! سیاستی که یکبار پس از سال 97 شکسته خورده است و میلیاردها تومان خرج روی دست کشور گذاشته بود بار دیگر در حال پس دادن امتحان به شکل جدیدی است.
اما نتیجه حمایت قبلی از پیامرسانها چه بود؟ در سال 96، محمدجواد آذری جهرمی، وزیر وقت ارتباطات، وام 5 میلیارد تومانی به پیامرسانهای داخلی را تکلیف دانست. در سال 97 هم جواد جاویدنیا، معاون وقت امور فضای مجازی دادستانی کل کشور، اختصاص 10 سرور و کمک 5 میلیاردی را کافی ندانست و خواهان اختصاص بودجه 300 میلیاردی برای حمایت از پیامرسانهای داخلی شده بود تا آنها بتوانند مانند تلگرام باشند اما نتیجه چیز دیگری را نشان داد. مرکز افکارسنجی دانشجویان ایران (ایسپا) در یکی از آخرین نظرسنجیهای خود در سال1400 مردود شدن تمام تلاشها برای جایگزینی پیامرسانهای داخلی را به جای پیامرسانهای خارجی پایه اعلام میکند.
براساس آن نظرسنجی، استفاده از پیامرسان واتساپ با 71.4 درصد این پیامرسان را در صدر پراستفادهترین این پیامرسانها قرار داده است و اینستاگرام با 53.1 و تلگرام با 40.4 درصد در جایگاه دوم و سوم قرار دارند. برهمین اساس، میزان استفاده از افراد بالای 18 سال طی دو سال گذشته 13.6 رشد داشته و از 39.5 درصد در تیر 98 به 53.1 درصد در تیر 1400 رسیده است.
جالب اینکه در این مدت حتی با وجود فیلترینگ تلگرام پیامرسانهای داخلی مانند سروش، همچنان حرفی برای گفتن ندارند. حالا با اعمال دور جدید محدودیتهای فضای مجازی در ایران در حوادث اخیر، دوباره بحث حمایت از پلتفرمهای داخلی به ویژه پیامرسانهای داخلی داغ شده است. این در حالیست که بسیاری، این تلاشها را در راستای تکمیل اجرای طرح موسوم به «صیانت» که اکنون به نام طرح «نظام تنظیم مقررات خدمات فضای مجازی» تغییر کرده است، میدانند.
حمایت تا کجا و به چه قیمتی؟
در همین راستا عیسی زارعپور، وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات به تازگی گفته است که در حال حاضر تمرکز ما حمایت از پیامرسانهایی است که مردم اقبال بیشتری به آنها نشان دادهاند و با آماده شدن زیرساختهایشان، کیفیت آنها هم به شکل قابلملاحظهای افزایش پیدا کرده است. وی در واکنش به فیلترینگ پیامرسانهای واتساپ و ایسنتاگرام گفته است: «پلتفرمی که قواعد جمهوری اسلامی ایران را به رسمیت نمیشناسد و هر از چند گاهی نقش محوری در آشوبها به عهده دارد و موجب نا امنی در کشور میشود، طبیعتاً بستر مناسبی برای سرمایهگذاری در کشور نیست و به هر حال ممکن است تصمیمات دیگری هم درباره آن گرفته شود.»
در تازهترین اقدامات نیز شورای عالی فضای مجازی در راستای ضرورت توسعه خدمات داخلی و تقویت اقتصاد دیجیتال بر روی شبکه ملی اطلاعات مقرر کرد که زیرساختها و سکوهای داخلی توسط دولت تقویت و برای حضور بیشتر کاربران داخلی تمهیدات و تسهیلات لازم پیشبینی شود.
اما سوال اینجاست با توجه به تجربه یک بار شکست حمایت از پیامرسانهای داخلی و نتیجه بخش نبودن حمایتهای قبلی آیا باز هم باید اقدامات گذشته را دنبال کرد؟ آیا با وجود هزینههای گزاف گذشته شاهد بازخورد مثبت این اقدامات بودهایم و این حمایت تا کجا و به چه قیمتی باید ادامه داشته باشد؟
دوگانه فرصتهای فضای مجازی و تامین امنیت
در این میان، محمد اسکندری، کارشناس و صاحب نظر حوزه سیاستگذاری عمومی در گفتوگو با «توسعه ایرانی»، میگوید: قبل از تحلیل شرایط کنونی، باید ابتدا توصیفی از فضای مجازی داشته باشیم تا این پدیده را بررسی و غلط یا درست بودن اعمال سیاستهای سایبری را بررسی کنیم.
وی ادامه داد: فضای مجازی یا فضای سایبری به معنای ترکیب زیرساخت، خدمات کاربری و لایه محتوایی یک عرصه جدیدی برای زندگی بشری ایجاد کرده است که در اینجا همه ابعادی که در زندگی واقعی داریم اعم از امنیت، سلامت، حاکمیت، جرم و ... در کنار همه فرصتها و تهدیدات را در لایه سایبری و فضای مجازی هم شاهد هستیم. اگر تا دو دهه قبل فضای سایبری به دلیل عدم گسترش، بیشتر جنبه تفنن داشت؛ امروز به طور کامل زندگی مردم را تحت تاثیر قرار داده است. همین امر سبب شده که دیگر دولتها نتوانند نسبت به این فضا بیتفاوت باشند.
اسکندری با بیان اینکه با وجود ارتباط تنگاتنگ زندگی و معیشت مردم با فضای مجازی، طبیعا شهروندان از دولتها انتظار تامین امنیت ارائه خدمات در این فضا به مانند فضای واقعی را دارند، تصریح کرد: جمهوری اسلامی نتوانسته است بین فرصتهایی که باید و موظف است در فضای سایبری و مجازی برای شهروندانش ایجاد کند و تامین امنیت این فضا، تعادل برقرار کند.
وی توضیح داد: برای برقراری این تعادل، راهحلهای مختلفی وجود دارد. یکی از این راهحلها این است که حاکمیت بتواند با تعامل با آمریکا و سایر کشورها این تعادل را برقرار کند و راه حل دیگر راهکاری است که چین در پیش گرفته است و مدلهای مشابه آن از سوی فرانسه و اتحادیه اروپا به نوعی در دستور کار قرار گرفته است به طوری که امروزه با مقولاتی تحت عنوان اینترنت کالیفرنیایی و اینترنت اروپایی و چینی روبهرو هستیم.
این صاحب نظر سیاستگذاری عمومی با بیان اینکه امروز دولتها به این نتیجه رسیدهاند که باید حکمرانی خود را در فضای مجازی اعمال کنند، خاطرنشان کرد: در کشور ما، وضعیت منحصری به فرد حاکم است که قابل مقایسه با وضعیت سایر کشورها نیست. در واقع امروز حاکمیت متاسفانه بین دوگانه امنیت و ارائه خدمت به مردم، به سمت حفظ امنیت گرایش پیدا کرده است.
نمیتوانیم مردمان را از خدمات نرمافزارهای خارجی محروم کنیم
وی در پاسخ به اینکه در بلند مدت چه باید کرد، میگوید: در بلند مدت به نظر من اولا برخلاف همه جوسازیها ما به یک فضای اینترنتی داخلی تحت عنوان شبکه ملی اطلاعات نیاز داریم. این سیاستی است که کشورهای پیشرو مثل کره جنوبی، سنگاپور و برخی کشورهای اتحادیه اروپا هم به آن گرایش پیدا کردهاند. علت آن نیز مشخص است. افزایش سرعت، کیفیت و البته امنیت در ارائه خدمات. دوم اینکه ما باید سعی کنیم با جهان برتر فضای سایبری وارد تعامل قدرتمندانه شویم. ما نمیتوانیم مردمان را از ظرفیت نرمافزارهای خدمات کاربری خارجی محروم کنیم. اما نمیتوانیم بپذیریم که آنها هم به معیار و ضوابط بیتوجه باشند. راهحل یک مذاکره مقتدرانه توام با تعامل است به نحوی که ما هم بتوانیم الگوی حکمرانی را مبتنی بر فضای سایبری داشته باشیم و هم مردم از خدمات محروم نشوند.
سوتیتر
نگرانی اخیر کاربران به سابقه مسدود شدن تلگرام بر میگردد. در ۱۰ اردیبهشت ۹۷ تلگرام با دستور قضایی از دسترسی کاربران خارج شد. فیلتر شدن تلگرام به عنوان پرکاربردترین پیامرسان آن زمان در داخل کشور که حتی بسیاری از فعالیتها و کسب و کارهای مجازی نیز به آن منتقل شده بود، وضعیت مشابهی مانند امروز را برای کاربران شبکههای اجتماعی به وجود آورد
دیدگاه تان را بنویسید