کودکان آغوش متکدیان عموما اجارهای هستند؛ روزانه ۳۰ تا ۵۰ هزار تومان!
قربانیان کوچک فقر
ریحانه جولایی
قطعاً در خیابان، در مسیر رفتوآمد پیادهروها، سر چهارراهها و خلاصه گوشه و کنار شهر با کودکانی که در آغوش زنی خوابیدهاند یا روی سینه او بستهشدهاند مواجه شدهاید. حتماً برای معصومیت آن بچه، برای شرایطش و آینده سیاهی که پیش رویش قرارگرفته دلتان سوخته است و گاهی از روی ترحم یا گاهی برای از سر باز کردن آنها مبلغی پول دادهاید یا شاید هم بیتفاوت از کنارشان گذشتهاید و برایتان اهمیت نداشته است که این بچهها که هستند و از کجا آمدهاند.
بسیاری از نوزادان یا کودکانی که در گوشه خیابانها آنها را میبینید «کودکان اجارهای» هستند. بچههایی که صبحها با مبلغ مشخصی به متکدیان و باندها اجاره داده میشوند و شبها یا به خانه نزد پدر و مادر فقیر یا معتادشان برمیگردند یا شب در مکانهایی که مخصوص نگهداری نوزادان و کودکان همین باندهاست تحویل داده میشود. به هر روی کم پیش میآید که این کودکان فرزند واقعی شخصی که آنها را حمل میکند، باشند.
افزایش تعداد کودکان کار خیابان در ایران در حالی صورت میگیرد که آنها نه تنها مورد بهرکشی مالی قرار میگیرند بلکه سوءاستفاده جنسی و آزار و اذیتهای روانی نیز بخشی از تجربه زندگی روزانه آنها در خیابانهاست
کودکان معلول؛ «گنج» افراد سودجو
دیروز دکتر مجید ابهری، آسیبشناس و رفتارشناس اجتماعی در گفتگو با خبرفوری در مورد نوزادانی که در آغوش گدایان هستند، گفت: نوزادان ۱ تا ۳ سالهای که سر چهارراهها بغل خانمها هستند؛ کرایه شدهاند. کرایه هر نوزاد برای یک روز ۳۰ هزار تومان است اما در صورت بیمار یا کور یا فلج بودن ۵۰ هزار تومان از خانواده کرایه میشود.
طبق آنچه ابهری گفته کودکانی که بیماری دارند برای این باندها و افرادی که آنها را کرایه میکنند حکم گنج را دارند؛ چرا که احساسات مردم را جریحهدار میکنند و همین امر باعث میشود مردم به آنها کمک کنند. در صورتی که مردم نباید به این افراد مبالغی پرداخت کنند چرا که باعث افزایش تعداد آنها میشوند. افرادی که قصد کمک به این افراد را دارند باید کمکهای خود را به سازمانیهایی چون بهزیستی، نهادهای شناخته شده و غیردولتی واریز کنند تا بتوانند تحت نظر وزارت کشور و استانداریها و ایجاد مراکز، اقدام به ساماندهی این کودکان کنند.
به گفته این آسیبشناس هر روز صبح بعد از تحویل گرفتن بچهها مقداری تریاک به آنها خورانده میشود تا بقیه روز را در خواب باشند تا فردی که آنها را حمل میکند به کاسبیاش برسد و بچهها مزاحم او نباشند.
زندگی در چرخهای از آسیب
معضل اجاره دادن کودکان؛ اعم از نوزاد و بزرگتر برای کار بیرون از خانه چند سالی میشود که مطرح شده است و سازمان بهزیستی و برخی از سمنها که در این زمینه فعالیت میکنند به صورت جدی به آن پرداختهاند.
تعداد خانوادههایی که امکان امرار معاش ندارند و مجبورند فرزندانشان را برای کسب درآمد راهی خیابانها کنند کم نیستند. بعید نیست که برخی از آنان جذب باندهای سوءاستفاده از کودکان و ابزاری برای کسب درآمد سودجویان شوند. آنچه مسلم است، حقوق کودکان آشکارا در خیابانهای شهر نقض میشود ولی اقدام سازندهای برای رفع معضلات مربوط به آنان انجام نمیشود. هیچ آینده روشنی برای این کودکان متصور نیست. آنان در چرخهای از آسیبهای اجتماعی به دنیا میآیند، بزرگ میشوند و زندگی میکنند.
عمده این کودکان محکوم به کار کردن هستند. برخی از روزها و ماههای اول تولد و برخی دیگر از 4 یا 5 سالگی. بسیاری از این کودکان به گدایی مشغولاند و آنطور که احمد بخارایی، عضو شورای مدیریت گروه مسائل و آسیبهای اجتماعی انجمن جامعه شناسان ایران گفته است پدیده نوجوانان کم سن که به انحای مختلف مشغول تکدیگری هستند و وظیفه آنها برانگیخته کردن احساسات عمومی است به نظر نمیرسد که موضوعی خودجوش باشد چرا که این بچهها به درکی از شرایط نرسیدهاند که خودشان مکان و رفتارشان را انتخاب کنند. این بچهها هدایت میشوند و در یک کار و پروژه گروهی از این کودکان سوءاستفاده میشود.
80 درصد کودکان کار از اتباع هستند
بر اساس آمارهایی که رئیس سازمان بهزیستی اعلام کرده بیش از 80 درصد کودکان خیابانی ایران را اتباع خارجی و اکثریت آنها را اتباع غیر مجاز کشور افغانستان تشکیل میدهند. از این تعداد بخش قابل توجهی از این کودکان توسط گروههای قاچاقچی به ایران آورده میشوند. این گروهها با اجاره کردن کودکان از والدینشان، دزدیدن و یا خریدن آنها و یا با دادن وعده تحصیل، کار و درامد در ایران به والدین این بچهها آنها را گرفته و به صورت غیرقانونی وارد ایران میکنند و بهمحض ورود به ایران بچهها در دستهها و گروههای سازماندهی شده به سرعت از سر چهارراهها و خیابانهای ایران سر در میآورند.
این بردهداری نوین در سایه دل رحمی مردم ایران به حدی پر سود شده که هر روز بر تعداد این کودکان افزوده میشود. افزایش تعداد کودکان کار خیابان در ایران در حالی صورت میگیرد که این بچههای مظلوم و معصوم نه تنها مورد بهره کشی مالی قرار میگیرند بلکه سوءاستفاده جنسی و آزار و اذیتهای روانی نیز بخشی از تجربه زندگی روزانه آنها در خیابانها است. تجاوز و تعدی به این کودکان موجب ابتلای تعدادی از آنها به بیماریهای ایدز و هپاتیت شده است. البته بخشی از کودکان کار خیابان ایران نیز فرزندان اتباع خارجی مجاز در ایران هستند. سود سرشار کار کودکان در خیابانها متأسفانه به حدی است که اتباع خارجی که مجوز حضور در ایران را دارند هم فرزندان خود را راهی خیابانها میکنند.
دکتر مجید ابهری، آسیبشناس و رفتارشناس: نوزادان ۱ تا ۳ سالهای که سر چهارراهها بغل خانمها هستند؛ اجاره شدهاند. کرایه هر نوزاد برای یک روز ۳۰ هزار تومان و در صورت بیمار، کور یا فلج بودن ۵۰ هزار تومان است
سازمانهای بودجهخوار بیعمل
طبق آنچه جامعه شناسان گفتهاند کودکان اجارهای در سنین پایین وارد یک سری سازمانهای مخوف میشوند که در تمام دنیا هم وجود دارند. برخی از این کودکان با بالا رفتن سنشان جذب این باندها شده و ابزاری برای جذب درآمد میشوند.
مسئله کار کودکان در ایران ابعاد مختلفی دارد. در طی چهل سال اخیر خانوادههایی که به دلایل گوناگون مهاجرت میکنند به حاشیه شهرها و امکان امرار معاش کافی ندارند از اصلیترین دلایل بروز پدیده کودکان کار و کودکان اجارهای هستند.
طبق گزارشی که سال 97 ارائه شد در چهار منطقه 3، 22، 18 و 12، 62 درصد از کودکان کار پسر و 38 درصد دختران بودند. در آن زمان یکی از موضوعاتی که جامعه شناسان به آن واکنش نشان دادند بالا رفتن درصد ورود دختران به این آسیب بود. علیرغم اینکه از سال 77 قرار بر این شد تا آییننامهای تدوین شود و سازمانهایی ازجمله سازمان بهزیستی و شهرداریها به این موضوع رسیدگی کنند که با معضل کودکان کار چه میشود کرد، اما تا امروز سازمان منسجمی تشکیل نشده که به صورت حرفهای بخواهد در این زمینه فعالیت کند. تنها 20 سال است که سازمانها از این موضوع حرف میزنند و جلسه میگذارند و هر از گاهی برخی از این کودکان از سطح شهر جمع آوری میشوند که بعد خبر خشونتهایی که با این کودکان شده منتشر مشود. تاکنون طرحهای زیادی توسط نهادهای دولتی برای ساماندهی کودکان کار خیابان اجرا شده که همه آنها ناموفق بوده است.
این افزایش آمار در حالی است که 22 نهاد در کشور برای حل این موضوع فعالیت و بودجه دریافت میکنند. از سوی دیگر، ایران پیمان نامه حقوق کودکان را پذیرفته است و در حالی است که با گذشت بیش از 20 سال هیچ اقدام مؤثری برای عملی کردن آن و آشنا کردن شهروندان با این پیمان نامه انجام نشده است.
نکته آخر اینکه در ایران سازمانهایی وجود دارند که کارشان رسیدگی به کودکان کار است. این سازمانها برای تحقق اهداف خود بودجه میگیرند اما تا امروز هیچ طرح موفقی که مانع از کار کودکان یا اجاره دادن کودکان شود، در کارنامه این سازمانها وجود ندارد. ساماندهی کودکان کار به معنی جمعکردن آنها نیست چرا که چند وقت بعد این کودکان به دلیل مشکلات مالی دوباره به خیابانها بازمیگردند. حل معضل کودکان کار بیش از هر چیز نیاز به یک آسیبشناسی دقیق و کار گروهی و مسنجم دارد.
دیدگاه تان را بنویسید