داغهایی که به مناسبت یک روز جهانی تازه میشود؛
دیپلماسی فرافکنی و بحرانهای لاینحل زیست محیطی
سعیده علیپور
دیروز روز جهانی محیطزیست بود. روزی که چند سالی است معنای خاصی یافته است؛ بحران گرمایش زمین، بحران مشترک بین جوامع است و کشورهای مختلف، در درجاتی هر چند متفاوت، با آن دست و پنجه نرم میکنند.اینجا در خاورمیانه بحران به شکلی عمیقتری روی نامیمونش را نشان داده است. با این حال نه تنها عزمی برای علاج این فاجعه شکل نگرفته که حتی بحرانهای منطقهای و سیاستهای داخلی و دیپلماسی فرافکنی سبب شده است تا اقدامات برای مقابله با بحران کند، ناقص و ناکارآمد باشد.
از بحران ریزگرد گرفته تا بحران آب. از آلودگی آب و هوا و خاک تا فرونشست زمین. از نابودی جنگلها تا خشکسالی رودخانهها و دریاچهها و تالابها.... اینها البته گوشهای از مشکلاتی است که محیطزیست در منطقه و به صورت مشخص در ایران با آن روبروست. با این وجود هنوز برخی سوءمدیریتها و برخورد با فعالان محیطزیستی و دیپلماسی ناموفق در منطقه و تحریمهای خارجی کار را برای کاهش لطمات این تغییرات اقلیمی سخت و گاهی غیرممکن کرده است.
فرافکنی بحرانهای محیطزیستی
شروع سال 1401 مصادف شد با تشدید قابل توجه بحران ریزگرد. در حالی بخشهایی از منطقه و کشور سالهاست با بحران ریزگرد دست و پنجه نرم میکنند که آغاز بادهای بهاری 1401 این بحران را به مرکز کشور هم رساند به طوری که شرایط در تهران برای چندین روز فوق بحرانی ارزیابی شد.رسیدن این گرد و خاکها از غرب کشور به مرکز و شرق، نتیجه سالها بیتوجهی به بحران ریزگرد در غرب و به خصوص در خوزستان بود. حتی در کنار کارشناسان محیطزیست، رئیس سازمان محیطزیست هم به این نکته اذعان داشته و در خصوص آن هشدار داده است.نتایج مطالعات منشایابی خارجی نشان میدهد که منشا اصلی ریزگردها کشور عربستان، عراق و سوریه هستند. اما دیپلماسی شکننده ایران و عربستان در سالهای اخیر کار را برای مذاکره و همکاری در این باره و حل بحران در منطقه سخت کرده و درمورد عراق و سوریه هم اقدامات جدی صورت نگرفته است.گرچه این چالش در تعامل با عراق و سوریه کمتر است و نشستهایی برای کاهش این بحران با این کشورها برگزار شده، اما به نظر میرسد هنوز نوع نگاه به این حوزه اصلاح نشده و مسئولان امر به جای حل بحران و به دنبال مقصر هستند و دشمنان خارجی و داعش را دلیل این گرد و خاکها میدانند.
علی سلاجقه، رئیس سازمان محیطزیست کشور پس از بازگشت از سفر اخیر خود از عراق و سوریه گفت: «یکی از راههایی که دشمن، کشورها را تحت تاثیر قرار خواهند داد مسائل مربوط به محیطزیست است. در سفر به عراق و سوریه که منشأ اصلی ریزگردها به کشور ما محسوب میشوند، شاهد بودیم که مناطقی که کانون اصلی گرد و غبار هستند، در دست گروههای متخاصم بود. در «دیرالزور» سوریه و «دیاله» عراق که کانون شماره یک ریزگردهاست گروههای داعشی و کشورهای بیگانه حضور داشتند. به همین دلیل شرایط به گونهای شده که طی چند سال اخیر اجازه کشت به مردم داده نشده است. لذا مردم از آن مناطق کوچ کرده و اراضی رها شده است و سبزی و رطوبت زمین از بین رفته است». سلاجقه این عوامل انسانساز و مانورهای نظامی و درگیری را سبب ایجاد کانون گرد و خاک دانسته و افزود: «خاک این مناطق به پودر تبدیل شده. خاک پودری با سرعت بسیار کم باد نیز حرکت میکند و این یک نوع تروریسم محیطزیستی است».
کارشناسان محیطزیست هر چند موارد اشاره شده از سوی رئیس سازمان محیطزیست را در بروز این مشکلات بیاثر نمیدانند؛ اما معتقدند، سوءمدیریتهای بزرگتری در ایران کانونهای بزرگتری از ریزگرد را در داخل کشور ایجاد کرده است و نمیتوان برای همه آنها به دنبال دشمن خارجی بود. اما به نظر میرسد این شیوه نگاه به حوزه محیطزیست نه تنها بحرانی را حل نمیکند که خود جای تعامل با کشورهای توسعهیافته و پیشرو را در این حوزه به بهانههایی چون همکاری با بیگانگان و غیره سخت میکند.
به عقیده کارشناسان، حل بحران در منطقه خاورمیانه و ایران نیازمند همکاری با سازمانهای بینالمللی و استفاده از تجربیات جهانی است.
نتایج مطالعات منشایابی خارجی نشان میدهد که منشا اصلی ریزگردها کشور عربستان، عراق و سوریه هستند. اما دیپلماسی شکننده ایران و عربستان در سالهای اخیر کار را برای مذاکره و همکاری در این باره و حل بحران در منطقه سخت کرده و درمورد عراق و سوریه هم اقدامات جدی صورت نگرفته است
گرمایش زمین و نقش ایران
پدیده گرمایش و روند افزایش دمای کره زمین که از سالهای ۱۸۵۰ میلادی با شیب ملایمی آغاز شده بود تقریبا پس از جنگ جهانی دوم و از اوایل سالهای ۱۹۵۰ میلادی جدی شد و از اواخر قرن بیستم میلادی با افزایش فعالیتهای صنعتی به اوج رسید. در این میان کاهش مساحت جنگلها که عموما نتیجه بهرهبرداری در جهت صنعتی شدن هر چه بیشتر بود روز به روز زمین را گرمتر کرد، به طوری که گفته میشود با تنها یک و نیم درجه گرمتر شدن بیشتر زمین؛ حیات در روز این کره خاکی با نابودی فاصله چندانی نخواهد داشت.
در این راستا، توافقنامهها و پیماننامههای متعددی بین کشورها با یکدیگر و حتی زیر نظر سازمان ملل متحد منعقد شد و کشورها متعهد شدند تا با کاهش مصرف سوختهای فسیلی و متعاقب آن کاهش انتشار گازهای گلخانهای و همچنین کمک به یکدیگر و کشورهای درحال توسعه برای افزایش ضریب نفوذ استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر، در نهایت به فریاد کره زمین رسیده و مانع از تغییرات ناخوشایند در محیطزیست شوند. اما در این میان نقش ایران چیست؟
با اینکه ایران در حوزه صنعتی وضعیت قابل توجهی در جدول مقایسهای کشورهای جهان ندارد، اما در حوزه انتشار گازهای گلخانهای و دیاکسید کربن که معمولا نتیجه تولیدات پرشمار صنعتی است، در بین صاحبصنعتان دنیا دیده میشود! هرچند برخی کارشناسان، توسعه نامتوازن و سیاستگذاریهای اشتباه را دلیل بالا رفتن میزان آلایندگی قابل توجه در ایران میدانند، اما بسیاری هم معتقدند به دلیل «تحریم»، تکنولوژیهای روز دنیا به ایران نمیرسد و عملا چرخهای صنعت در کشور با انبوهی از چرخدندههای فرسوده و تکنولوژیهای قدیمیِ آلاینده با استانداردهای سالهای پیش به حیات خود ادامه میدهد و همین موضوع کار را برای اجرای استانداردهای روز و کاهش تولید دیاکسید کربن در ایران سخت کرده است و عملا دود این تحریم به چشم محیطزیست ایران و منطقه و جهان میرود.
نگاهی به مواردی چون مرگ توله یوزهای ایرانی و ادامه فعالیت برای ساخت پتروشیمی میانکاله و نحوه برخورد با رسانهها و فعالان دلسوزی که خواهان توقف پروژههای آسیبرسان به کشور هستند نشان میدهد که متاسفنه نگاه همدلانهای به دوستاران محیطزیست از سوی دولت وجود ندارد و موضوع بحران زیست محیطی هنوز برای مسئولان امر جدی نیست
فهرست بلندبالای چالشهای ایران
کافی است تنها به کارنامه چند سال اخیر وضعیت محیطزیستی ایران بنگریم تا متوجه شویم بحران محیطزیست در کنار بیتوجهیها، با سرعت قابلتوجهی افزایش مییابد. در حالی بحران کمبود آب و کاهش منابع آبهای زیرزمینی در یکی دو ساله اخیر سبب افزایش اعتراضات اجتماعی شده که شاهدیم سایر بخشهای محیطزیست هم با بحرانهای جدی دیگری مواجه است.
از غارت و آتشسوزی جنگلها گرفته تا تجاوز به حریم دریا و رودخانهها. از جنگلخواری تا کوهخواری، از ساخت معدن در دل جنگلهای هیرکانی تا آتشسوزیهای عمدی و بیتوجهی. از اجرای پروژهای نفتی و پتروشیمی در تالابها و جنگلها به بهانه توسعه اقتصادی تا عدم بازیافت و دپوی زبالههای در بستر رودخانه و جنگل. از مرگ پرندگان مهاجر تا بیم نابودی معدود گونههای نادر به جا مانده حیوانات وحشی. از شکارهای غیرمجاز بیضابطه تا نبود شمار کافی محیطبان برای دفاع از طبیعت بیدفاع کشور....
در این میان نگاهی به مواردی چون مرگ توله یوزهای ایرانی و ادامه فعالیت برای ساخت پتروشیمی میانکاله و نحوه برخورد با رسانهها و فعالان دلسوزی که خواهان توقف پروژههای آسیبرسان به کشور هستند نشان میدهد که متاسفنه نگاه همدلانهای به دوستاران محیطزیست از سوی دولت وجود ندارد و موضوع بحران زیست محیطی هنوز برای مسئولان امر جدی نیست.
وضعیت نامعلوم مدافعان محیطزیست
اینگر آندرسن، مدیر اجرایی برنامه محیطزیست سازمان ملل دیروز در حساب کاربری خود درتوییتر ضمن درخواست برای آزادی فعالان محیطزیست در ایران نوشت: «ما تنها یک زمین داریم و کسانی که به دنبال حفاظت آن هستند نباید به خاطر این کار مورد پیگرد قرار گیرند». اشاره او به هشت فعال محیطزیست است که بهمن ۱۳۹۶ در جریان پرونده امنیتی معروف فعالان محیطزیست دستگیر شدند و هنوز هم با وجود بازداشت وضعیت پرونده آنها مشخص نیست.
در کنار وضعیت نامعلوم این فعالان محیطزیست، دیگر فعالان و دوستداران محیطزیست نیز جایگاهی برای حل بحرانهای محیطزیستی در کشور ندارند. معمولا یا صدای آنها شنیده نمیشود یا به بهانههای واهی از اعتراضاتشان جلوگیری میشود. شاید به همین دلیل است که برخی معتقدند چالشی که این روزها محیطزیست کشور با آن دست و پنجه نرم میکند؛ پیشتر از بحرانهای محیطی، دلسردی روزافزون دوستداران محیطزیست است.
دیدگاه تان را بنویسید