افزایش جمعیت سگهای ولگرد، تهدید اکوسیستم و جان انسانهاست؛
ژستهای حمایتی و بیتدبیریهای دردسرساز
ریحانه جولایی
سگهای ولگرد، معضلی است که مدتهاست دامن شهرداری و محیطزیست را گرفته و اکنون به جنگی میان دوستداران حیوانات، حافظان محیط زیست و مردم تبدیل شده است. تعداد این حیوانات که به وفاداری و محبت شهرهاند در چند سال اخیر آنقدر زیاد شده که دیگر تهدیدی جدی برای محیطزیست و در موارد زیادی زندگی انسانها بهحساب میآیند.
غذا رسانی عامل اصلی افزایش جمعیت سگهای ولگرد
این روزها در اکثر جادههای ایران با جمعیت زیاد سگهای ولگرد مواجهیم. جادههای شمالی تهران مانند تلو، حصارک و جاده لشکرک هم پر از سگهای ولگرد است. آنها حالا آنقدر زیاد هستند که نمیشود ندیدشان. لابد از خود میپرسید خب چه اشکالی دارد که این حیوانات همهجا باشند یا غذارسانی به موجودات زبانبستهای که آفریده خدا هستند کار خوب و نیکویی است، پس چرا اینهمه مخالفت وجود دارد؟ واقعیت این است که غذارسانی به حیوانات ولگرد خصوصاً سگها چندان موردقبول فعالان محیطزیست نیست. غذا دادن و سپس پشت کردن به حیوان و رفتن نهتنها کمکی به سگها نمیکند بلکه با این کار فلاکت یک حیوان را ضربدر تعداد تولههای آن میکند و تعداد سگهایی را که بیغذا و بیپناهگاه خواهند ماند، تصاعدی بالا میبرد. متأسفانه ما در ایران با جمعیت میلیونی سگهای ولگرد طرف هستیم.
در همین رابطه، روز گذشته یک کارشناس محیطزیست با بیان اینکه تعداد سگهای ولگرد از مرز ۲میلیون گذشته است، گفت: ادعای حامیان غذارسانی به سگها مبنی بر اینکه دامپروری و مصرف زیاد گوشت به همراه مدیریت نادرست پسماندها سبب افزایش جمعیت سگهای ولگرد شده، نادرست است و غذارسانی عامل اصلی است.
آنطور که مصطفی نادری گفته درست است که اوضاع مدیریت و تفکیک پسماند در کشور ما ضعف زیادی دارد اما واضح است که این مورد نسبت به دهههای ۷۰ و ۸۰ پیشرفت داشته است؛ اما باوجوداین پیشرفتها در موضوع کنترل پسماند نسبت به دهههای گذشته، تعداد سگهای ولگرد در کشور در حال افزایش است که این موضوع نشان میدهد مسئله نوع مدیریت پسماند در کشورمان نمیتواند عامل افزایش جمعیت سگهای ولگرد باشد. این کارشناس محیطزیست با تأکید بر اینکه غذارسانی به سگهای ولگرد باید ممنوع شود، خاطرنشان کرد: امروزه به دنبال افزایش این غذارسانیها شاهدیم که سواحل، تالابها، جنگل، بیابان، رودخانه، جاده و هرکجا را که مشاهده میکنیم مملو از گلههای سگهایی شده است که نه جامعه و نه حیاتوحش مظلوم از دست آنها در امان نیستند و سالانه هزینههای مادی و معنوی هنگفتی را بر کشور تحمیل میکنند.
سگهای ولگرد دشمن اکوسیستم
اما چرا بالا رفتن جمعیت سگها تا این اندازه برای کارشناسان محیطزیست دغدغه است؟ سگهای ولگرد بهعنوان گونه جانوری مهاجم برای زیستگاههای طبیعی محسوب و موجب رقابت با گونههای بومی، انتقال بیماری و تخریب اکوسیستم میشوند. با توجه به گزارشهای فراوان مستند در سازمان حفاظت محیطزیست، سگهای بدون صاحب و رهاشده در طبیعت منجر به حمله گروهی و شکار گونههای حیاتوحش کمتوان ازجمله برههای قوچ، میش، آهو و جبیر و همچنین بزغالههای کل و بز و برخی از گونههای بزرگ جثه ازجمله مرال میشوند.
گزارشهای متعددی از حمله گروهی و کشتن گونههای شاخص گربهسانان ازجمله یوز، پلنگ، کاراکال، سیاه گوش، گربه پالاس، گربه شنی، گربه جنگلی و گربه وحشی و سایر گونهها توسط حملات گونههای مهاجم در محیطزیست کشور وجود دارد.
از سوی دیگر کارشناسان محیطزیست میگویند «اختلالات ژنتیکی» با سگسانان حیاتوحش از مهمترین آسیبهای سگهای ولگرد و بدون صاحب در طبیعت است و این اختلالات ژنتیکی میتواند منجر به تهدید خلوص ژنتیکی گرگ خاکستری و شغال طلایی شده و از طرفی به هیبرید خطرناک گرگاس شود که برخلاف خصوصیات رفتاری حیاتوحش، انسانگریز نیستند و با نزدیکی به جوامع انسانی منجر به آسیب و حتی مرگومیر کودکان میشوند.
هاری و مرگ حاصل دلسوزیهای بیمنطق
معضل افزایش سگهای ولگرد تنها به نابودی اکوسیستم و اختلالهای ژنتیکی خلاصه نمیشود. حضور این حیوانات در شهرها و روستاها باعث تهدیدهای جانی زیادی هم شده است. علاوه بر گازگرفتگی و مرگهایی که براثر درگیری و حمله سگها به ساکنان مناطق مختلف صورت گرفته، افزایش جمعیت این حیوانات با غذارسانی، عدم جمعآوری و کنترل جمعیت، باعث افزایش بیماریهایی که چرخه انتقال آنها بین حیاتوحش و سگ ولگرد مشترک است، میشود. بیماریهای مشترک از قبیل هاری، سالک، کیست هیداتیک و انواع بیماریهای عفونی و انگلی در جامعه از دلایل بالا رفتن جمعیت سگهاست. این در حالی است که در اغلب کشورهای پیشرفته جهان نسبت به کنترل جمعیت این حیوانات آسیبرسان تمهیدات ویژهای اتخاذشده و در برخی کشورهای اروپایی نظیر هلند و آلمان جمعیت آنها به صفر رسیده است.
هاری ازجمله خطرناکترین بیماریهای عفونی است که متأسفانه ۱۰۰ درصد موارد ابتلا، جان خود را از دست میدهند و تنها راه مقابله با آن پیشگیری از مواجهه و ابتلا است.
کارشناس محیطزیست: تعداد سگهای ولگرد از مرز ۲میلیون گذشته است و ادعای حامیان غذارسانی به سگها مبنی بر اینکه دامپروری و مصرف زیاد گوشت به همراه مدیریت نادرست پسماندها سبب افزایش جمعیت سگهای ولگرد شده، نادرست است و غذارسانی عامل اصلی است
احساس مسئولیت نابجا و موجسواری بر عواطف
همانطور که در ابتدای گزارش هم گفته شد، غذارسانیهای غیراصولی با ژستهای روشنفکرانه گروهی که به خیال خود حامی حیواناتاند باعث میشود تا حیوانات در حاشیه امن قرار گیرند و زادوولد کنند.
بر اساس آنچه کارشناسان میگویند حیوانات غریزهای دارند که وقتی احساس امنیت کنند و غذایشان هم فراهم باشد بیشتر تولیدمثل میکنند حال اگر یکی از این موارد نباشد خودبهخود حیوان تولیدمثل نمیکند؛ سگها هم همینطور هستند وقتی غذا و امنیتشان تأمین باشد بهراحتی تولیدمثل میکنند و این باعث ازدیاد جمعیتشان میشود. زمانی که عدهای با احساس مسئولیت نابجا به این حیوانات دستی غذا میدهند حاشیه امنی برای این حیوانات ایجاد میشود و درواقع کمک میکنند حیوانات آواره شهرها، تعدادشان زیاد شود، و کمک میکنند با جمع شدنشان، بیماریها را انتقال بدهند؛ که به معضل تبدیل میشوند و این فرایند هرسال تکرار میشود.
به گفته فربد خاکپور، دامپزشک حیاتوحش در کشورهای درحالتوسعه معضل سگ ولگرد معضلی مشخص است و بهعنوان یک اولویت در شهرنشینی موردتوجه قرارگرفته است. در کشورهای پیشرفته هیچ حیوان اهلی نباید زندگی آزاد داشته باشد و زندگی آزاد مختص حیوانات حیات وحش است.
او با اشاره به مقابله سیستماتیک با این معضل در کشورهای مختلف بیان کرد: در ایالت متحده تلههای سیانوری برای این سگها در نظر میگیرند، یعنی سگ در لحظه گرفتن غذا، سیانور به دهانش اسپری میشود یا از شلیک مرگبار مستقیم با کالیبر مناسب استفاده میکنند که حیوان زجرکش نشود. در استرالیا از طعمه سمی که از گیاهان بومی گرفته میشود و روی همه پستانداران تأثیر ندارد استفاده میکنند.
اما اینها آخرین راهحل برای برخورد با این «معضل» است. کارهای تأثیرگذار بیشتری وجود دارد که میتواند از ازدیاد این حیوان در طبیعت جلوگیری کرد. غذا رساندن به حیوانات در کشورهایی مانند امریکا و استرالیا جرم است، اما در ایران جرم انگاری نشده است. درواقع به حیوانات وحشی و اهلی نباید غذارسانی بشود چون اگر اهلی است باید جمعیتش متعادل باشد، وحشی هم باید خودش غذا پیدا کند. درواقع تنها به حیوانات اهلی که مالک دارند غذارسانی میشود.
زیادشدن جمعیت سگها را نمیتوان تنها گردن افرادی که غذارسانی میکنند انداخت. سگهای ولگرد در ایران چهار متولی دارد؛ وزارت کشور، سازمان دامپزشکی، حفاظت محیطزیست و وزارت بهداشت که این چهار متولی هیچکدام وظیفه خود را درست انجام نمیدهند
مسئولین در جهت کنترل جمعیت سگها چه کردند؟
با تمام این اوصاف اما زیادشدن جمعیت سگها را نمیتوان تنها گردن افرادی که غذارسانی میکنند انداخت. سگهای ولگرد در ایران چهار متولی دارد؛ وزارت کشور، سازمان دامپزشکی، حفاظت محیطزیست و وزارت بهداشت. این چهار متولی هیچکدام وظیفه خود را درست انجام نمیدهند. اگر یکی از آنها برای کنترل این وضعیت فشار میآورد شاید باقی سازمانها هم آگاهانهتر برخورد میکردند. سازمان حفاظت محیطزیست مسئول حفاظت از حیاط وحش و مناطق چهارگانه است، اما در این رابطه مماشات میکند، چون ارگان قدرتمندی نیست.
همانطوری که زباله در شهرهای بزرگ در اختیار یکسری افراد خاص است و کسی نمیتواند به این مسئله ورود کند، جمعآوری سگهای ولگرد هم از همان جنس است.
این مسئله باید کاملاً علمی بررسی شود. ما از موجود زنده و شرایط زیستی حرف میزنیم که برای هر منطقه متفاوت است. باید شرایط را کنترل کرد تا چرخه بیهوده تولیدمثل بالا متوقف شود. دستگاههای نظارتی باید وارد شوند و ببیند بودجه کنترل سگهای ولگرد کجا هزینه شده؟ چرا هیچوقت جمعیت حیوانات شهری به تعادل نرسیده است؟ چرا روش درست را پیدا نکردهاند؟ مسئولان باید بدانند سگکشی جواب نمیدهد. باید تصمیمات بر اساس پژوهش باشد و ارادهای جدی برای این کار وجود داشته باشد. آنها آسیب میرسانند، آنها گاهی ترسناک میشوند، آنها در طبیعت گونهای مهاجم به شمار میآیند، اما مقصر نیستند. اینکه امروز این حیوانات بیشمار شدهاند و گاهی با اسید و گاهی با گلوله میمیرند از بیتدبیری مسئولان و دلسوزی بیفکر و منطق عدهای حامی بهظاهر روشنفکر است.
دیدگاه تان را بنویسید