حواشی انتخاب «انسیه خزعلی»، به سمت معاونت امور زنان و خانواده کابینه «رئیسی»
چارهای نبود، باید یک «زن» انتخاب میشد!
سعیده علیپور
کلمه «زن» هرچند در مناظرهها و شعارهای تبلیغاتی انتخابات دوره سیزدهم ریاست جمهوری فراوان مورد استفاده قرار گرفت و کاندیداهای برنده و بازنده، بارها به توجه به نیمی از جمعیت کشور اشاره کردند، اما سهم زنان از کابینه دولت جدید گویا تنها همان معاونت امور زنان و خانواده ریاست جمهوری باقی ماند. معاونتی که حتی زنگریزترین دولتها هم چارهای ندارند؛ جز انتخاب یک زن در رأس آن.
روز چهارشنبه ابراهیم رئیسی در حکمی «انسیه خزعلی» را به سمت معاون رئیس جمهوری در امور زنان و خانواده منصوب کرد. معاونتی که از زمان تاسیس، تاکنون با حاشیههای فراوان اداره شده و در هر دولتی، سیاستهای آن180 درجه متفاوت بوده است، این بار هم به نظر میرسد با تغییری ژرف در رویکرد، عملکردی متفاوت را در موضوعات مهمی چون اشتغال زنان، کودک همسری و سیاستهای جمعیتی پیش میگیرد.
یک معاونت پرحاشیه
از ابتدای انقلاب فراز و فرودهای فراوانی در خصوص ورود رسمی زنان به عرصه سیاست وجود داشته است، اما شاید بتوان گفت که تنها سمت بدون رقیب مرد برای زنان در چهار دهه گذشته «معاونت امور زنان ریاست جمهوری» بوده است.
هر چند که به اعتقاد بسیاری این حضور در دورههای مختلف بعضا به نفع برابری حقوق زنان و حمایت از زنان در جامعه هم نبوده است و روسای آن در دورههایی تنها کارگزاران سیاستگذاران مردی بودهاند که نه تنها دغدغهای برای برابری ندارند که ترجیح میدهند زنان را به کنج خانههایشان برانند و فعالیت آنها را در خانواده خلاصه کنند.
معاونت زنان از کجا آغاز شد؟
۱۰ سال پس از پیروزی انقلاب اسلامی زمزمههایی مبنی بر ایجاد سازمانی برای پیگیری مطالبات امور زنان در کشور ایجاد شد تا اینکه هسته اولیه کمیسیونهای امور بانوان براساس یکصدوپانزدهمین مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی کشور در وزارت کشور و به صورت آزمایشی در فرمانداری قم تشکیل شد و به دنبال آن کمیسونهای امور بانوان در سال ۱۳۶۹ در سراسر کشور شکل گرفت. با این حال در سال ۱۳۷۰، به پیشنهاد ریاست جمهوری وقت(اکبر هاشمیرفسنجانی)، تأسیس دفتر امور زنان زیر نظر رئیس جمهور در شورایعالی انقلاب فرهنگی، تصویب و «شهلا حبیبی» ریاست آن را عهدهدار شد.
اما در سال ۱۳۷۷، دفتر امور بانوان نهاد ریاست جمهوری به استناد حکم رئیس جمهور وقت، محمد خاتمی، به «مرکز امور مشارکت زنان» تغییر نام یافت و «زهرا شجاعی» به عنوان مشاور رئیس جمهور در امور زنان و ریاست این مرکز انتخاب شد و تلاشهایی برای اشتغال بیشتر زنان در کشور، تصویب قوانین به نفع زنان و جلوگیری خشونت علیه آنها در خانواده و جامعه با نگاه به قوانین بینالمللی در دستور کار قرار داد. اما این تلاشها با روی کارآمدن دولت نهم، تغییر کرد. محمود احمدینژاد در اولین اقدام، نام خانواده را به این مرکز افزود و در سالهای مختلف «نسرین سلطانخواه» و بعدتر «مریم مجتهدزاده» را به سمت مشاور خود در امور زنان و رئیس این مرکز منصوب کرد. این تغییر نام البته تغییر سیاستی را هم به همراه داشت و به نقش زنان در خانواده بیشتر از جامعه تمرکز شده بود.
در ۵ مرداد ۱۳۹۲، احمدی نژاد این مرکز را به «معاونت رئیس جمهور در امور زنان و خانواده» ارتقای جایگاه داد. معاونتی که به نظر میرسید میتواند اقدامات جدیتری را در حوزه ارائه لوایح در حوزه زنان داشته باشد و با بودجه بیشتر، اقدامات موثرتری را در این بخش آغاز کند.
به اعتقاد بسیاری معاونان ریاست جمهوری در امور زنان در برخی از دورهها، کارگزارانِ سیاستگذارانِ مردی بودهاند که نه تنها به حقوق برابر زنان و مردان اعتقادی ندارند که فعالیت آنها را تنها در چارچوب خانواده تعریف میکنند
با روی کار آمدن حسن روحانی به عنوان دولت یازدهم، «شهیندخت مولاوردی» حقوقدانی که در دولت اصلاحات، مدیر ارتباطات بینالملل مرکز امور مشارکت زنان ریاست جمهوری بود؛ نگاهی بازتری به حوزه زنان داشت.
او حمایت از افزایش پوشش تحصیلی دختران بازمانده از تحصیل، جریانسازی جنسیتی در فرآیند تدوین برنامه ششم توسعه، عدالت جنسیتی، ارائه طرح پیشگیری از ازدواج زیر سنین قانونی دختران، تعیین تکلیف تابعیت فرزندان حاصل از ازدواج زنان ایرانی با مردان خارجی، اشتغال زنان، پیگیری انتصاب زنان در پستهای مدیریتی و... را با جدیت پیگیری کرد. مواردی که هر کدام به زعم خود چنان حاشیه ساز شد که نه تنها او از این سمت کنار گذاشته شد که پرونده قضایی نیز به دلیل اقدامتش در این معاونت برای او تشکیل شد.
فشارها اثر بخش بود. معصوصه ابتکار از سازمان محیط زیست به جای مولاوردی نشست تا بدون تغییر مسیر محسوس از سیاستها، فرایند فعالیت در حوزه زنان را در این معاونت کند و عملا متوقف کند تا نوبت به دولت بعدی برسد. دولتی که هر چند میشد حدس زد زنی را برای ریاست این معاونت انتخاب خواهد کرد، تفکرات ترقیخواهانه نداشته باشد، اما کمتر کسی انسیه خزعلی را برای تصدی این پست متصور شده بود. یک فعال اجتماعی انتخاب ایشان را برای این پست بی ربط دانست و نوشت: « رویکرد خانم خزعلی به مساله زنان چیست؟ ایشان ۲۴ مقاله با موضوع ادبیات عرب دارند و حتی یک مصاحبه درباره زنان ندارند. خانمی با تخصص و تجربه مرتبط برای معاونت زنان وجود نداشت؟».
*انسیه خزعلی کیست؟
انسیه خزعلی 58 ساله و اهل قم است. او مدرس دانشگاه و دانشآموخته دکترای زبان و ادبیات عرب بوده و تحصیلات حوزوی را تا سطح ۳ در حوزه علمیه خواهران قم پشت سر گذاشته است. خزعلی از سال ۱۳۹۱ تا ۱۳۹۵ ریاست دانشگاه الزهرا را برعهده داشته و یکی از دانشجویانش در توئیتر با یادآوری دوران ریاست در این دانشگاه نوشت: «در دوره ریاست ایشان در دستشوییها را ساعت ۱۵ قفل میکردند با این استدلال که دختر نباید عصر بیرون خانه باشد!».
جمیله کدیور، فعال سیاسی اصلاحطلب و استاد اخراجی دانشگاه الزهرا نیز درباره این انتخاب در توئیتر خود نوشت:« نه به عنوان کسی که در دوران ریاست خانم انسیهخزعلی از دانشگاه الزهرا و با امضای ایشان اخراج شدم، بلکه به عنوان یک زن از این انتخاب آقای رئیسی به طور جدی متاسفم. هر چند انتخاب معاونت زنان با بقیه انتخابهای آقای رئیسی کاملا متناسب است، ولی هر که طرف مشورت ایشان بوده، بد مشورتی داده است».
از ابتدای انقلاب فراز و فرودهای فراوانی در خصوص ورود رسمی زنان به عرصه سیاست وجود داشته است، اما شاید بتوان گفت که تنها سمت بدون رقیب مرد برای زنان در چهار دهه گذشته «معاونت امور زنان ریاست جمهوری» بوده است
خانواده خانم خزعلی البته بیش از او شهرت دارند. پدر مرحومش، ابوالقاسم خزعلی عضو سابق مجلس خبرگان و رئیس سابق بنیاد غدیر بود. مهدی خزعلی برادرش از فعالان سیاسی است که همواره به دلایل دیدگاههای مخالفش مورد توجه و بعضا در زندان بوده و برادر دیگرش سمیر زند (محمدحسین خزعلی) هم خواننده پاپی است که به واسطه نسبتش با این خانواده پر آوازه شده است.
اما خواهر او «کبری خزعلی» شاید بیش از هر کس دیگری از نظر فکری به او شبیه باشد. کبری خزعلی که سالهاست رئیس شورای فرهنگی - اجتماعی زنان در شورای عالی انقلاب فرهنگی است؛ بارها در خصوص افزایش جمعیت کشور و ازدواج زودهنگام دختران اظهارنظر کرده است. کبری خزعلی از مبلغان افزایش جمعیت و از مخالفان دخالت پزشکی و سقط جنین است.
او حتی دی ماه پارسال در توئیتی بحث برانگیز درباره حذف غربالگری اجباری نوشته بود: «عرض تبریک به مادران و پرسنل خدوم وزارت بهداشت بالاخره با تلاش برخی از نمایندگان انقلابی مجلس اجبار به غربالگری توسط مادر و پزشکان با تجویزهای غیراستاندارد وغیرمتقن علمی (که باعث قتل جنین میشد) برداشته شد. حالا دیگر هیچ پزشک و مادری مجبور به غربالگری و کشتن جنین نیست».
او همچنین در جریان تدوین طرحی در قالب «کودک همسری» در مجلس شورای اسلامی از سوی فراکسیون زنان که بر اساس آن حداقل سن ازدواج برای دختران به ۱۶ سال افزایش می یافت، به وضوح از کودک همسری دفاع کرده است.
هرچند که شاید تفسیر این اظهارات برای پیشبینی رفتار خواهر کوچکتر درست به نظر نرسد، اما شواهد نشان میدهد که انسیه خزعلی نیز چندان با این نظرات مخالف نیست. او با وجود اینکه در حوزه زنان اظهارنظر مشخصی نداشته اما در مصاحبهای که سالها انجام داده در مورد زندگی شخصیاش گفته است که زمانی که ۱۶ سال بیشتر نداشت ازدواج کرده و همگی فرزندانش هم خیلی زود ازدواج کردهاند، فرزندانی که گفته میشود در حال حاضر در کانادا اقامت داشته و مشغول بیزینس هستند.
هر چند او در این گفتوگو گفته است که در جریان ازدواجش حق طلاق هم گرفته است، اما بسیاری گرفتن تنها این حق شخصی را در کارنامه فعالیتهای انسیه خزعلی برای تصدی پست معاونت زنان و مطالبه حقوق زنان کافی نمیدانند و امیدوارند رویکرد او در معاونت زنان چندان با رویکرد خواهرش کبری در شورای انقلاب فرهنگی منطبق نباشد.
دیدگاه تان را بنویسید