ریحانه جولایی

کاهش جمعیت موضوعی است که این روزها زیاد درباره آن شنیده و خوانده‌ایم و همین امر باعث شده تا مسئولان بیش از گذشته در مورد پیری جمعیت کشور ابراز نگرانی کنند. یکی از نیازهای اساسی یک کشور نفوس است و کشورهای زیادی از طرق مختلف سعی می‌کنند تا با دادن امتیازهای ویژه به مهاجرین جمعیت خود را افزایش دهند. درواقع جمعیت یک مؤلفه‌ اصلی برای قدرت ملی و توسعه کشورهاست.

کاهش عجیب نرخ باروری در ایران

تا ۲۰۰ سال پیش نرخ باروری برای دو کشور ایران و آمریکا حدود ۷ فرزند بوده است، ولی آمریکا کاهش بسیاری را در طول ۳۰۰ سال طی کرد و ایران با کمکی که از غرب گرفت، در عرض سه دهه به کمتر از نرخ آمریکا رسید. در گذشته،‌ چین قبل از آنکه به یک قدرت اقتصادی تبدیل شود، به‌واسطه اینکه از هر چهار پنج نفر در جهان یک نفر چینی بود، توانست عضو شورای امنیت سازمان ملل شود. اما اتفاقی که برای ایران افتاد این بود که در دو سه دهه اخیر کنترل جمعیت در کشور باعث شد نرخ باروری ما به‌میزان 70 درصد کاهش پیدا کند.

آمار کاهش جمعیت در ایران اما فقط به چشم مسئولان داخلی نیامده، بسیاری از کارشناسان حوزه جمعیت در سراسر دنیا هم نسبت به کاهش سریع جمعیت ایران شگفت‌زده شده‌اند. ازجمله دکتر نیکولاس ابراشتات محقق مؤسسه «امریکن انترپرایز» که می‌گوید: کاهش باروری که در ایران اتفاق افتاد یکی از سریع‌ترین و چشم‌گیرترین آمارهای کاهش باروری در تاریخ بشر است!، دقت کنید که نمی‌گوید معاصر و از «تاریخ بشر» استفاده می‌کند.

در عوامل بازدارنده فرزندآوری، اقتصاد حرف اول را می‌زند

بر اساس آخرین آمار منتشرشده ایران از میانگین زادوولد بسیار پایین‌تر است. در این گزارش آمده است: استان‌های گیلان، مازندران، سمنان، البرز، تهران و مرکزی کمترین نرخ زادوولد را از آن خود کرده‌اند و استان‌های سیستان و بلوچستان، خراسان جنوبی و خوزستان بیشترین فرزندآوری را داشته‌اند. برابر آمار سال 98 تنها مادران 6 استان ایران به‌طور میانگین بیش از 2 فرزند به دنیا آورده‌اند و متوسط نرخ باروری کل در ایران 1.7 فرزند است یعنی با مرگ پدر و مادر، به‌جای آن‌ها در آینده فقط 1.7 نفر جایگزین خواهد شد.

با این تفاسیر برخی محققین به چرایی این امر پرداخته‌اند. به عقیده آن‌ها نگرانی از آینده، افزایش مشکلات اقتصادی، درآمد ناکافی، نداشتن مسکن، ترس از فرزندان بیشتر؛ ازجمله عوامل بازدارنده فرزندآوری است.

درواقع از سال ۱۳۶۵ کاهش نرخ موالید در کشور را شاهد بودیم؛ به‌طوری‌که از نرخ ۳.۹۱ دهم درصد به کمتر از یک درصد در کشور رسیده است. در سال ۹۸، در میزان تعداد تولد، ۱۷۰هزار تولد کمتر داشتیم و در سال ۹۹ نیز میزان تولد کاهش قابل‌توجهی پیداکرده است. بر اساس گزارش سازمان ملل در سال ۲۰۱۸، تولد به ازای هر زن در سن باروری در ایران به ۲.۱۴دهم درصد رسیده و رشد کاهش جمعیت ایران در مقایسه با کشورهای دیگر منطقه بیشتر بوده؛ به‌طوری‌که در سال ۲.۱۹، میلادی به۱.۴ دهم درصد رسیده است.

نرخ جمعیت ایران در سال 98 به زیر یک درصد رسید درحالی‌که میزان کاهش مرگ‌ومیر مادر در زمان تولد نوزاد در ایران به ۱۶ در ۱۰۰ هزار تولد رسیده است.

کاهش 25 درصدی فرزندآوری در چهار سال اخیر

چند روز پیش هم مدیرکل دفتر سلامت جمعیت، خانواده و مدارس وزارت بهداشت ضمن تشریح روند کاهشی زادوولد در کشور این موضوع اشاره کرد که به‌سرعت به‌سوی مشکل پیش می‌رویم و از عقلای کشور با هر مرام و مسلکی و در هر خط و جبهه سیاسی، راست یا چپ که هستند، تقاضای کمک کرد.

بر اساس گفته‌های سید حامد برکاتی در ۴ سال اخیر روند زاد ولد در کشور حدود ۲۵ درصد کاهش داشته است. در سال‌های ۹۴ و ۹۵ در قله جمعیتی کشور در سال‌های اخیر قرار داشتیم و TFR نزدیک به ۲.۱ در این سال‌ها را تجربه کردیم. اگر همان زمان تحلیل درستی انجام می‌شد، می‌دانستیم این TFR کاهش پیدا خواهد کرد. کاملاً روشن بود که در سال‌های منتهی به سال ۱۳۹۵ فرزندآوری وابسته به بانوان دهه شصتی‌ای بود که در سال‌های انتهایی دوران باروری خود قرار داشتند. پس‌ازاین سال‌ها زادوولد در میان خانم‌های متولد دهه ۶۰ رو به اتمام می‌رفت و از سنین باروری فاصله می‌گرفتند.

دکتر نیکولاس ابراشتات محقق مؤسسه «امریکن انترپرایز» می‌گوید: کاهش باروری که در ایران اتفاق افتاد یکی از سریع‌ترین و چشم‌گیرترین آمارهای کاهش باروری در تاریخ بشر است!، دقت کنید که نمی‌گوید معاصر و از «تاریخ بشر» استفاده می‌کند

او گفته است با این تفاسیر تعداد تولدها کاهش یافت و از یک‌میلیون و ۵۷۰ هزار تولد در سال ۹۴ به یک‌میلیون و ۱۹۶ هزار تولد در سال ۹۸ و یک‌میلیون و ۱۲۰ هزار تولد در سال ۹۹  رسیدیم و به همین ترتیب TFR هم روند کاهشی را طی می‌کرد و در حال حاضر عدد TFR حدود ۱.۷  و بلکه کمتر از آن است و متأسفانه همچنان درروند کاهشی تولدها قرار داریم. تا سال ۱۳۶۷ به‌طور متوسط سالانه حدود ۲ میلیون و ۲۰۰ هزار تولد داشتیم و زمانی که به چند سال بعد یعنی تا حدود سال‌های۷۴ و ۷۵  نگاه می‌کنیم؛ این میزان به یک‌میلیون و ۷۰۰ هزار تولد می‌رسد و این ۲۵ درصد کاهش تولد در این بازه ۷ یا ۸ ساله حتماً تأثیرات خود را در سال‌های باروری دختران این دو نسل که سال‌های اخیر است، خواهد داشت و با توجه به این نیازمند آن هستیم تا با اجرای خدمات ویژه حمایت از جوانان و خانواده‌ها جلوی این روند کاهشی را بگیریم. یعنی اقداماتی که لازم است انجام دهیم تا جوانان به ازدواج ترغیب شده و مزدوجین تصمیم به فرزند آوری را به تعویق نیندازند. این اقدامات حتماً باید در همه‌ زمینه‌های فرهنگی اجتماعی، اقتصادی و به‌ویژه به‌صورت حمایت از زوجین جوان و جوانان در سن ازدواج باشد.

برکاتی ادامه داد: در حال حاضر، به‌طور متوسط حدود ۴ سال پس از ازدواج اولین فرزند زوجین به دنیا می‌آید. همین عدد برای فاصله بین فرزند اول و دوم حدود ۵ سال است. این در حالی است که متوسط سن ازدواج هم افزایش‌یافته است.

استقبال از مهاجرین برای افزایش جمعیت

همان‌طور که گفته شد جمعیت ایران با شیب ملایمی در حال کاهش  است و در حال حاضر شاید متوجه این موضوع نباشیم. نسبت جمعیت کشور در حال تغییر است و این در حالی است که در دهه ۶۰  تعداد جوانان از افراد مسن بیشتر بود اما  به سمتی می‌رویم که تعداد افراد مسن از جوانان بیشتر خواهد بود.

این اتفاق برای بسیاری از کشورهای اروپایی هم رخ ‌داده است. این کشورها برای اینکه بتوانند جمعیت خود را جوان نگاه‌ دارند از مهاجرین استفاده می‌کنند. آن‌ها با دادن امتیازات بالا سعی می‌کنند مهاجرین بیشتری را به سمت خود جذب کنند. ایران هم به‌تازگی درصدد است تا با استفاده از مهاجرین جمعیت جوان خود را افزایش دهد.

با توجه به کاهش نرخ باروری جمعیت کشور، پذیرش مهاجران خارجی می‌تواند یکی از راهکارهای کلیدی و کارآمد رفع مشکل جمعیت و نیروی کار باشد؛ دراین‌باره، نزدیکی عقاید و فرهنگ کشورهای همسایه مخصوصاً افغانستان، فرصتی را در اختیار ایران گذاشته است.

بر اساس گفته‌های مدیرکل دفتر سلامت جمعیت، خانواده و مدارس وزارت بهداشتدر ۴ سال اخیر روند زاد و ولد در کشور حدود ۲۵ درصد کاهش داشته است. در سال‌های ۹۴ و ۹۵ در قله جمعیتی در سال‌های اخیر قرار داشتیم و TFR نزدیک به ۲.۱ در این سال‌ها را تجربه کردیم

برخی کارشناسان معتقدند پایین آمدن سهم جمعیت جوان و در سن کار، کشورها را با کمبود نیروی کار مواجه و رشد اقتصادی را تهدید می‌کند؛ افزایش سهم افراد مسن که از لحاظ درآمدی و نگهداری به جوانان وابسته هستند، کمبود نیروی کار را تشدید می‌کند؛ کاهش جمعیت در دهه‌های آینده نیز کشورها را با مشکلات سیاسی و امنیتی مواجه می‌سازد و توازن قوای منطقه‌ای و جهانی را تحت تأثیر قرار می‌دهد.

پیش‌بینی‌ها نشان می‌دهد در سال 2050 بیش از 20 درصد جمعیت ایران را افراد بالای 65 سال تشکیل می‌دهند که ازلحاظ اقتصادی غیرفعال محسوب می‌شوند؛ از سویی دیگر، کاهش ازدواج و فرزندآوری خانوارهای ایرانی رشد جمعیت را به مقادیر بسیار پایینی رسانده است به‌طوری‌که در زمان حاضر رشد جمعیت کشور به نزدیکی یک درصد کاهش‌یافته است و پیش‌بینی می‌شود در صورت ادامه‌ روند فعلی به زیر صفر برسد! بنابراین ایران نیز ازلحاظ جمعیتی در وضعیتی مشابه کشورهای پیشرفته قرار دارد که می‌توان عنوان «بحران جمعیت» را به آن اطلاق کرد.

ایران سال پایانی سده‌ 1300 را در حالی به پایان می‌برد که پنجره‌ جمعیتی کشور در حال بسته شدن است؛ بخش عمده‌ متولدین دهه‌ 60 در زمان حاضر سال‌های پایان جوانی و ابتدای میان‌سالی را می‌گذرانند؛ همچنین به‌واسطه‌ بهبود شرایط بهداشتی و درمانی کشور، امید به زندگی نیز افزایش‌یافته و جمعیت سالمندان روزبه‌روز افزوده می‌شود اما وضعیت کشورهای همسایه‌ ایران ازجمله عراق و افغانستان کاملاً متفاوت است؛ رشد جمعیت بسیار بالا کنار سهم بالا و رو به تصاعد جمعیت جوان و جویای کار، ویژگی غالب این کشورها است.

نزدیکی عقاید و فرهنگ کشورهای همسایه مخصوصاً افغانستان، فرصتی را در اختیار ایران گذاشته است تا ناترازی جمعیت خود را با کمترین هزینه‌ اجتماعی و امنیتی حل کند؛ برای مقایسه‌ شرایط می‌توان آلمان را در نظر داشت؛ اکثر همسایه‌های آلمان (ازجمله لهستان، اتریش، بلژیک، هلند و...) نیز با پیری جمعیت مواجه‌اند؛ بنابراین ناچارند به جذب نیروی کار از کشورهای دورتر نظیر ترکیه، چین و هند که فاصله‌ فرهنگی بسیار زیادی با جامعه‌ اروپا و آلمان دارند.

از سوی دیگر استفاده از ظرفیت نیروی کار مهاجر نیازمند سیاست‌گذاری صحیح و مطابق الزامات اخلاقی و انسانی است؛ نمی‌توان از مردم سایر کشورها برای چرخاندن چرخ تولید کشور بهره‌ برد اما ازنظر رفاهی و حقوقی هیچ حمایتی از آن‌ها نداشت! برای مثال تقریباً در تمام کشورهای پیشرفته، کارگران خارجی تحت پوشش قانون کار داخل کشور قرار دارند و مشابه کارگران داخلی، از حقوق مندرج در قانون بهره‌مند هستند؛ این امر مستلزم رعایت الزامات حداقل دستمزد، ثبت قرارداد کاری، پوشش بیمه‌ای و سایر مسائلی از این قبیل است.