شب عید، کوچک شدن سفرهها و کاهش قدرت خرید مردم؛ نمود عینیتری دارد؛
اندکی شادی و دریایی حسرت
ریحانه جولایی
نوروز با لباس و کفش نو و میوه و شیرینی و آجیل و هفتسین و سبزی پلو ماهی و... پیوندی دیرینه دارد. کرونا و غیرکرونا هم نمیشناسد. اگر در خانواده کودکی هم باشد که این ملزومات ضروریتر مینماید و با نبود آنها شادیها رنگ میبازد و حسرت رخ عیان میکند. با این حال امسال ظاهرا در خانههای بسیاری از ایرانیان این اقلام تشریفاتی! تلقی میشود که باید از خیر آن گذشت. گرانی افسارگسیخته، سرسامآور و دم به دم فزاینده از یک سو و حقوقهایی که کفاف نیازهای اولیه زندگی را هم نمیدهد، به عید امسال رنگ و بویی متفاوتتر از سالهای گذشته بخشیده است.
نوروز ۱۴۰۰ مانند سالهای گذشته حتی 1399 هم نخواهد بود. «هر سال دریغ از پارسال» در زندگی ما ایرانیان مصداق بارزی دارد. قیمت برخی مغزهای آجیل نسبت به یکی دو سال گذشته ۲۰ تا ۳۰ درصد و برخی دیگر تا ۵۰ درصد و شاید ۸۰ درصد افزایش یافته است. این در حالی است که مسئولان بهجای کاهش فاصله بین قدرت خرید مردم و قیمت مواد غذایی و دیگر اقلام، همواره وعده بهبود اوضاع میدهند؛ وعدههایی که محقق نمیشود و درها همچنان بر همان پاشنه قبل میچرخد! قیمتها هر روز افزایش مییابد و هرجومرج وحشتناک و خوفبرانگیزی حاکم است.
کمتر کسی توان خرید آجیل شب عید را دارد
در آستانه شب عید، مردم مانده زیر بهمن گرانی از قیمتها گلایه دارند. برخی هم در این میان باز به مردم توصیه میکنند که نخرند تا وضعیت بازار به ثبات برسد. آنها میگویند عاقبت گرانفروشی نخریدن است. اما اگر سری به مغازههای خشکبار یا شیرینیفروشی در مناطق متمولنشین شهر بزنید با صفهای بلند و عجیبوغریب خریداران مواجه میشوید.
حرفهای این حضرات وقتی درست است که مثلاً از بین 100 کالای موجود در بازار، دوتای آن گران شده باشد و برای تنبیه گرانفروشی به مردم توصیه میکنیم که از آنها خرید نکنند تا حساب کار دستشان بیاید. البته بماند که مردم در آن زمان هم آنقدر از کالای گران شده میخرند و احتکار میکنند که گرانفروش به سود ماورایی میرسد. طنز تلخ ماجرا این است که اگر مردم هم نخرند، فروشنده دو ماه بعد جنسش را گرانتر از امروز به دست مشتری میرساند. اتفاقاً امروز برخی به دنبال نفروختن هستند، چون میدانند در ماههای بعد سود بیشتری کسب میکنند.
البته در بسیاری از مناطق شهر هم که اقشار متوسط و ضعیف زندگی میکنند شرایط متفاوت است. در این مناطق همانطور که مردم قید خرید آجیل و میوه را میزنند برخی شغلها نیز رو به نابودی میروند. چنین اتفاقى براى مشاغلى که رونقشان در روزهای عید است، بسیار خسارت بار است.
رسانههای داخلی از کم شدن قدرت خرید مردم در آستانه نوروز خبر میدهند. موضوعی که همه ما کم و بیش در جریان آن قرار گرفتهایم. با گذری ساده در خیابانهای شهر و با بررسی آجیلفروشیهای سطح شهر به راحتی کرختی و کسادی مغازهها مشاهده میشود این در حالی است که بیشتر کسانى که به مغازههای آجیل فروشى میروند، تنها محصول بستهبندی چون شکلات، گز و لواشک لقمهاى را خریدارى میکنند.
تجارب شخصی و مشاهدات میدانی نشان میدهد که سبد غذایی خانوارها به دلیل گرانی بازار هر روز کوچکتر میشود و متأسفانه قیمت کالاها بدون هیچ نوع نظارتی افزایش مییابد. بسیاری از خانوادههای طبقه متوسط و ضعیف با این قیمتها توان خرید خود را از دست رفته میبینند و وظیفه دولت است با تهیه و تنظیم کالاها و قیمت آنها بار گرانی را از روی دوش مردم بردارد.
بحرانهای اقتصادی ماههای گذشته، کوچک شدن سفرهها و کاهش قدرت خرید بخش قابلتوجهی از خانوارهای ایرانی را به دنبال داشته است و این واقعیت انکارناپذیر بیش از هر زمانی در شب عید نمود و بروز پیدا کرده است
بر اساس نظرات مخاطبان یکی از سایتهای خبری، تحریم و فشار اقتصادی به کشور با 13.79درصد، مدیریت ناکارآمد دولتی 73.21 درصد و سودجویی و دلالی در بخش خصوصی با 13 درصد رأی از مهمترین دلایل تورم و گرانی در کشور هستند.
گرانیهای شب عید قابل پیشبینی بود
بحرانهای اقتصادی ماههای گذشته، کوچک شدن سفرهها و کاهش قدرت خرید بخش قابلتوجهی از خانوارهای ایرانی را به دنبال داشته است و این واقعیت انکارناپذیر بیش از هر زمانی در شب عید نمود و بروز پیدا کرده است.
همان زمان بسیاری از کارشناسان هشدار داده بودند که افزایش مجدد قیمتها در روزهای منتهی به پایان سال، از معضلاتی است که میباید برای کنترل و مهار آن چارهاندیشی شود، در غیر این صورت شرایط موجود در صحنه اقتصادی کشور، این گمانهزنی را به واقعیت مبدل میسازد که سفره نوروزی بسیاری از مردم با شرایطی بغرنج و سخت مواجه خواهد شد که جز شرمندگی سرپرستهای خانوار، نتیجه دیگری در پی نخواهد داشت. حالا آن زمان فرا رسیده و طبق نظرات کارشناسان مردم دستشان از همیشه تنگتر است. گزارشها از افزایش و رشد تصاعدی تعداد خانوارهای تحت پوشش مؤسسات خیریه و نهادهای حمایتی حکایت میکنند و مسئولان هم ظاهرا نمیخواهند فکری برای مردمی که تنگدستتر شدهاند بکنند.
خرید پوشاک هم رویا شده است
این کاهش قدرت خرید اما تنها مختص اقلام خوراکی نیست. پوشاک هم از این قافله عقب نمانده است و حتی اجناس ایرانی که برای خرید آنها تبلیغات زیادی شده هم قیمتهای نجومی دارند. بسیاری از خریداران از افزایش سه برابری پوشاک سخن میگویند و قیمت لباس کودکان نیز با افزایش سرسامآوری مواجه شده و همچنان هم ادامه دارد. بهویژه اینکه در شب عید تقاضا برای خرید لباس کودک بیشتر میشود.
گرانیهای اخیر باعث شده است که پوشاک هم از سبد خانوار پر بکشد. ابوالقاسم شیرازی، رئیس اتحادیه پوشاک تهران با بیان این که پوشاک در سبد خانوار جزو مایحتاج ضروری نیست و مایحتاج ضروری شامل انواع خوراکی و مواد غذایی است، گفت: فروش پوشاک در بازارهای مختلف در پایان سال بهویژه در اسفندماه بر اساس رصد میدانی نسبت به دو سال قبل حدود ۶۰ تا ۷۰ درصد کاهش پیدا کرده است. او با اشاره به اقبال ۳۰ درصدی مردم برای خرید پوشاک در روزهای پایانی سال افزود: تقاضای مردم برای خرید پوشاک به شدت کاهش پیدا کرده و این موضوع به دلیل گستردگی شیوع ویروس کرونا طی یک سال اخیر بوده است. رئیس اتحادیه پوشاک تهران با اشاره به کاهش قدرت خرید مردم برای پوشاک عنوان کرد: توانمندی و قدرت خرید مردم کاهش یافته بهگونهای که در سال گذشته ۹۰ درصد کالاهای پوشاک تولید و عرضه شده در فروشگاهها روی دست تولیدکنندگان ماند.
رئیس اتحادیه پوشاک تهران: فروش پوشاک در بازارهای مختلف در پایان سال بهویژه در اسفندماه بر اساس رصد میدانی نسبت به دو سال قبل حدود ۶۰ تا ۷۰ درصد کاهش پیدا کرده است
کرونا برای برخی سبب خیر شد!
تنگ شدن دست مردم محدود به شب عید نیست. مردم مدت زیادی است که وضع اقتصادی خوبی ندارند و از تمام نیازهای ضروری یا غیر ضروری خود گذشتهاند تا تنها شکمشان را سیر کنند.
در همین روزهای پایانی سال، بسیاری از خانوادهها، به فرزندانشان تفهیم کردهاند که عید 1400 نه خبری از لباس نو هست نه تفریح. زیر لب هم خدا را شکر میکنند که کرونا هست و فعلاً دور مهمانی رفتن و مهمانی دادن خط کشیده شده است.
در این میان برخی نظرات کارشناسی! ارائه میدهند که نخرید و قناعت کنید و میوه و گوشت نخوردن مشکلی ایجاد نمیکند؛ یا توصیه به «مقاومت» میکنند.
القصه که احتیاج به توصیه برای نخریدن نیست. مردم ندارند که بخرند. پدری که حقوق دو و نیم میلیونی میگیرد، چگونه میتواند از بازار گران پوشاک برای بچههایش لباس عید بخرد. سرپرست خانوادهای که چند ماه است حقوقش عقب افتاده، چگونه میتواند سری به بازار گوشت و مرغ بزند.
آنهایی که به مردمانی که در صف مرغ و گوشت دولتی میایستند خرده میگیرند واقعاً فکر میکنند، مردم از سر علاقه در زمانه کرونا در صف مرغ دولتی میایستند؟ نه، آنها فکر میکنند با صرفهجویی در پول مرغ، حداقل میتوانند چالهای دیگر از زندگیشان را پر کنند. البته سواره چه خبر از حال پیاده دارد؟ الآن هم آنهایی که تصمیم میگیرند و وعده میدهند و هم آنها که توصیه به نخریدن و مقاومت میکنند؛ حقوق و عیدی را گرفتهاند، آجیل، گوشت و مرغشان هم رسیده است و چه میدانند «ندارم» یعنی چه؟!
دیدگاه تان را بنویسید